تسلط چین بر بازار جهانی عناصر نادر خاکی به طور تصادفی اتفاق نیفتاده و این برتری از طریق سیاستگذاریهای تدوین شده و اجرای دقیق آنها به طور تدریجی به دست آمده است.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «فلزاتآنلاین» و به نقل از مجله «The New Republic»، دولت چین در واکنش به تعرفههای وضع شده بر واردات کالاهای تولیدی این کشور به آمریکا از سوی دولت ترامپ، محدودیتهای جدیدی بر روند صادرات عناصر نادر خاکی و آهنرباهای دائمی از مبدا چین اعمال کرد. اگرچه در بیانیه دولت چین به طور مستقیم به ممنوعیت صادرات محصولات مذکور از مبدا کشور اشارهای نشده اما روند صادرات آنها عملا به مقصد آمریکا متوقف شده است.
جالب است وقوع این اتفاق مشخص کرده که برتری بخش فناوری، نظامی و حتی جاهطلبیهای انرژیهای پاک آمریکا همگی به استفاده از عناصر نادر خاکی متکی است. همچنین، با افزایش تنشهای تجاری میان این دو کشور در بخش عناصر نادر خاکی یک آسیبپذیری استراتژیک ظاهر شده که به نظر میرسد تنها عامل اصلی آن نادیده گرفتن توسعه داخلی این بخش از سوی آمریکا در طی چند سال اخیر بوده است. شماری از تحلیلگران بر این باورند بدون اقدام فوری برای بازیابی صنعت داخلی عناصر نادر خاکی و توسعه بخش نوآوری مرتبط با آن در کنار آموزش نیروی کار ماهر، آمریکا ممکن است برتری اقتصادی و نظامی خود در آینده را از دست بدهد.
البته این نخستین بار نیست که بازار عناصر نادر خاکی به دلیل افزایش تنشهای تجاری و حتی سیاسی میان کشورهای پیشرفته اقتصادی جهان دچار اختلال میشود. در همین رابطه، در سال ۲۰۱۰ نیز به دلیل افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی میان چین و ژاپن، روند صادرات عناصر نادر خاکی از مبدا چین به ژاپن متوقف شد. پس از آن کشورهای مختلفی برای ایجاد زنجیرههای تامین جایگزین تلاش کردند. ژاپن در آن زمان تصمیم گرفت در بخش بازیافت، استخراج ذخایر معدنی جدید و حتی جایگزینی مواد اولیه دیگر با عناصر نادر خاکی سرمایهگذاریهای کلانی انجام دهد.
با وجود برخورداری ژاپن از تخصص فنی بالا، خرید سهام برخی از معادن عناصر نادر خاکی در مالزی و سرمایهگذاری در شرکت «Lynas» که در بخش تولید این عناصر فعالیت میکند، این کشور در آن زمان نتوانست اتکای خود به چین برای تامین این مواد اولیه را کاهش دهد. با این وجود، ژاپن با اقداماتی که در آن زمان انجام داد، وضعیت بهتری نسبت به شرایط فعلی آمریکا داشت. یک نکته بسیار جالب در همین رابطه اینکه چین در آن زمان به شدت به واردات آهنرباهای دائمی تولید شده از عناصر نادر خاکی در ژاپن متکی بود.
واقعیت امر اینکه چین در طی این سالها توانسته است با تولید و عرضه محصولات ارزان و باکیفیت در مقیاس گسترده، فاصله خود با دیگر کشورهای جهان در زمینههای مختلف از جمله عناصر نادر خاکی را افزایش دهد. رسیدن به چنین جایگاهی از سوی کشورهای دیگر، مستلزم چندین دهه تلاش بیوقفه بوده است که البته سرمایهگذاری در آن نقش پررنگی خواهد داشت.
تسلط چین بر بازار عناصر نادر خاکی جهان اتفاقی اجتنابناپذیر نیست و نتیجه سه دهه سیاستگذاری دقیق و تعهد به اجرای آنها بوده است. بیش از ۳۰ سال پیش، چین تمامی سیستمها، ابزارها و تاسیسات مواد مورد نیاز برای تولید و فرآوری عناصر نادر خاکی را از ایالات متحده آمریکا و اروپا وارد کرد. چین در ابتدا تلاش کرد بهرهوری خود را در تولید این مواد معدنی افزایش دهد. شرکتهای چینی از طریق انجام آزمایشهای مداوم و اصلاح تدریجی مشکلات فرایند تولید موفق شدند به طور دقیق بر تکنیکهای استفاده از اسیدها، گرما و زمانبندی فرآوری سنگ معدن و تولید آن با بالاترین کیفیت و بهرهوری ممکن مسلط شده و این تکنیکها را به صورت بومی پیادهسازی کنند.
به عنوان مثال، چینیها پیشگام در استفاده از روشهای استخراج مبتنی بر اسید هیدروکلریک مبتنی بر زیرساختهای کمهزینه مانند پلیوینیل کلراید یا «PVC» و فایبرگلاس بودند و در واقع همانند شرکتهای غربی برای راهاندازی تاسیسات تولید و فرآوری از فولاد زنگنزن گرانقیمت استفاده نکردند. هنگامی که زمان ثبت اختراعات انحصاری بینالمللی آهنربای دائمی تولید شده از عناصر نادر خاکی به اتمام رسید، چینیها که از قبل زیرساختهای تولید را مبتنی بر فناوریهای نوین آماده کرده بودند، به سرعت ظرفیت تولید آهنربای داخلی را افزایش دادند.
هدف از توسعه بخش داخلی عناصر نادر خاکی در چین، کسب سود بیشتر نبوده و در واقع چینیها با توسعه این بخش قصد داشتند از آن به عنوان هدفی برای دستیابی به جاهطلبیهای خود در بخش فناوریهای جدید از جمله در بخش خودروهای الکتریکی و توربینهای بادی و سیستمهای هدایت موشک، تولید دستگاه تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRIs) و سایر صنایع تولیدی پیشرفته استفاده کنند.
یکی از مزیتهایی که چین توانست با توسعه بخش عناصر نادر خاکی به دست آورد، اینکه نه تنها بخش مذکور به طور کامل بومیسازی شد بلکه باعث شد نیاز صنایع تولیدی این کشور به استفاده از عنصار نادر خاکی از طریق بازار داخل تامین شود. نزدیک بودن واحدهای فرآوری عناصر نادر خاکی به کارخانجات تولیدی نیازمند این عناصر حیاتی باعث شد روند تولید محصولات سرعت قابل توجهی را در چین تجربه کند. با گذر زمان این کشور توانست نه تنها بر تولید عناصر نادر خاکی بلکه بر ساخت آهنربای دائمی و تولید مواد اولیه مورد نیاز در سایر صنایع پاییندستی وابسته به این عناصر تسلط پیدا کند.
در مقابل، کشورهای غربی تولید عناصر نادر خاکی را بیشتر به صورت برونسپاری دنبال کردند که علاوه بر آلودگی بالا، حجم زیادی از مواد رادیواکتیو و باطله معدنی را به همراه داشت. همچنین جوامع بومی در کشورهای غربی بارها و بارها مانع از توسعه ذخایر و واحدهای تولید و فرآوری عناصر نادر خاکی در کشورهای خود شدند؛ دولتهای این کشورها نیز قوانین متعددی برای محدود کردن فرایند استخراج از معادن عناصر نادر خاکی وضع کردند. در واقع بخش عناصر نادر خاکی در کشورهای غربی با اتفاقاتی که در طی این سالها رقم خورد، یک عقبگرد بزرگ را تجربه کرده است.
آمریکا که زمانی در تولید عناصر نادر خاکی و بخش استخراج آنها حرف اول را میزد، اکنون به جایی رسیده است که دانش و اطلاعات لازم را برای توسعه آن در اختیار ندارد. در سوی دیگر جهان و در چین، در حال حاضر در ۴۰ دانشگاه این کشور متخصصانی برای فعالیت در بخش متالورژی استخراج و فرآوری مواد معدنی حیاتی و عناصر نادر خاکی تربیت میشوند؛ در مقابل در هیچکدام از دانشگاههای آمریکا چینی متخصصانی وجود ندارد.
این مسئله موجب شده است آمریکا نه تنها در تامین عناصر نادر خاکی مورد نیاز خود به کشورهای دیگر به ویژه چین متکی باشد بلکه نتواند به خوبی ظرفیت تولید داخلی این عناصر را بازیابی کرده و حتی در بحث قیمتگذاری عناصر نادر خاکی داخلی با نمونه تولید شده آن در چین با مشکل مواجه شود. به عنوان مثال، تولید یک کیلوگرم دیسپروزیوم که از آن برای تبدیل آهنرباهای دائمی قدرتمند به آهنرباهای مقاوم در برابر حرارت و حتی تولید رباتها و خودروهای الکتریکی استفاده میشود، به کمتر از ۲۵۰ دلار هزینه نیاز خواهد بود؛ این در حالی است که تولید همین میزان دیسپروزیوم در دیگر کشورهای جهان میلیاردها هزینه در بر خواهد داشت. حتی با فرض اینکه ایالات متحده آمریکا بتواند بخش عناصر نادر خاکی خود را بازیابی کند، همچنان این کشور به تجهیزات تخصصی مورد نیاز برای ایجاد چنین زیرساختی که در اختیار چین قرار دارد، نیاز خواهد داشت.
علاوهبراین، حتی اگر ایالات متحده آمریکا بتواند بر مشکل ضعف دانش و دسترسی به فناوریهای بهروز مورد نیاز توسعه بخش عناصر نادر خاکی فائق آید و موفق شود زنجیره تامین داخلی را ایجاد کند، همچنان با چالش ظرفیت عرضه بسیار گسترده چین که تنها بیش از ۵۰ درصد آن به واحدهای فرآوری اختصاص دارد، مواجه خواهد شد. این بدان معناست که چین قادر خواهد بود به سرعت ظرفیت تولید خود را افزایش دهد و در نتیجه آن تلاش کشورهای تازهوارد به عرصه تولید و فرآوری عناصر نادر خاکی و گرفتن سهمی از بازار این عناصر بینتیجه خواهد ماند.
بازار جهانی عناصر نادر خاکی به طور کامل در اختیار چین قرار دارد
شرایط به وجود آمده آسیبپذیری جاهطلبیهای بخش تولید ایالات متحده آمریکا را آشکار کرده است. در همین رابطه، شرکت «MP Materials» به عنوان تنها تولیدکننده عناصر نادر خاکی در آمریکا، بیش از ۸۰ درصد از محمولههای تولیدی خود را طی چندین سال گذشته به منظور فرآوری به چین صادر کرده است؛ البته آمریکا چنین کاری را نه از روی داشتن حق انتخاب بلکه از روی اجبار و به این دلیل که فاقد تجهیزات و دانش لازم برای فرآوری این عناصر بوده، انجام داده است. بر همین اساس و با توجه به تعرفههای تلافیجویانه وضع شده از سوی دولت چین، شرکت «MP Materials» حدود ۸۰ درصد از سهم بازار خود را از دست داده است.
اگرچه اقدام آمریکا برای توسعه بخش داخلی عناصر نادر خاکی خود و بازیابی آن اقدامی جسورانه به نظر میرسد اما نباید فراموش کرد رسیدن به دستاورهای چنین طرح بلندپروازانهای بدون سرمایهگذاری قابل توجه و حمایت دولت یا جذب مشتریان جدید، در بهترین حالت نامشخص بوده و در بدترین حالت با شکست همراه خواهد شد. در مجموع میتوان مدعی شد در حال حاضر هیچ جایگزین مناسبی برای عناصر نادر خاکی چین در کوتاهمدت وجود ندارد.
با توجه به چالشهای بسیار زیادی که پیشروی بازیابی بخش عناصر نادر خاکی آمریکا است، همچنان روزنه امیدی برای توسعه بخش مذکور در کشور نامبرده وجود دارد. آمریکا میتواند نه با ایجاد یک رونوشت دقیقا مشابه بخش عناصر نادر خاکی بلکه با ایجاد نوآوری، دوباره بخش داخلی این عناصر را بازیابی کند.
آنطور که بررسیهای انجام شده نشان میدهد، حجم سرمایهگذاری جهانی در بخش عناصر نادر خاکی در حال افزایش است. در همین راستا، شرکت «Boston Metal» یکی از پیشگامان بهکارگیری تکنیکهای فرآوری پاک و استخراج ذخایر معدنی که زمانی صرفه اقتصادی مناسبی نداشت، به شمار میرود. همچنین، شرکتهای «Noveon Magnetics» و «Momentum Technologies» در حال افزایش ظرفیت تولید آهنرباهای دائمی و فرآوری عناصر نادر خاکی خود در مقیاس محدود هستند. علاوهبراین، شرکت «Newlab» در حال ایجاد یک پل ارتباطی بین آمریکا و کشورهای خاورمیانه برای حمایت از پرورش نسل جدیدی از کارآفرینان در بخش معدن و تولید فرآوری مواد معدنی حیاتی است.
مشکل اینجاست که سرمایهگذاری کشورهای غربی در توسعه فناوریهای مرتبط با بخش عناصر نادر خاکی، به تنهایی مشکل بازیابی بخش مذکور در کشورهای فوق را حل نمیکند. همچنین، سرمایهگذاری در جهت پرورش منابع انسانی در صنایع معدنی از اقداماتی بوده که نیازمند توجهی ویژه است. گفتنی است در حال حاضر کمتر از ۷۰۰ دانشجو در دانشگاههای آمریکا در رشتههای مرتبط با صنایع معدنی در حال تحصیل هستند و به همین دلیل پرورش نیروی کار متخصص جدید در آمریکا با هدف توسعه بخش عناصر نادر خاکی داخلی باید در اولویت قرار داده شود. علاوهبراین، روند مقرراتزدایی در بخش صنایع معدنی آمریکا باید سرعت گرفته و تشریفات اداری در آن کاهش پیدا کند.
از سوی دیگر اگر آمریکا میخواهد وارد عرصه رقابت با چین در بخش عناصر نادر خاکی شود، باید همکاری خود با شرکای تجاری در کشورهای مختلف را افزایش دهد. این اقدام نه تنها موجب تقویت زنجیرههای تامین داخلی مرتبط با صنایع معدنی در آمریکا خواهد شد بلکه برای شرکای تجاری این کشور نیز رشد اقتصادی مناسبی را به همراه خواهد داشت.
در انتها میتوان بیان کرد در صورتی که از سوی آمریکا برای بازسازی ظرفیت صنایع معدنی، به ویژه بخش عناصر نادر خاکی از طریق آموزش، سرمایهگذاری و تعیین سیاستگذاریهای راهبردی اقدامی فوری و جدی انجام نشود، نه تنها این کشور در تامین عناصر نادر خاکی مورد نیاز خود با مشکلی جدی روبهرو میشود بلکه حتی ممکن است در آینده برتری خود در اقتصاد و صنایع نظامی مدرن را از دست بدهد.
انتهای پیام//