الگوی شرکت فولاد خوزستان میتواند مورد استفاده دیگر صنایع، به ویژه در حوزه فولاد قرار بگیرد تا با آسیبشناسی و چارهاندیشی، در برابر ریسکها، چالشها و محدودیتها غافلگیر نشوند و با اتخاذ تدابیر لازم بتوانند روی پای خود بایستند.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «فلزاتآنلاین» و به نقل از روابط عمومی شرکت فولاد خوزستان، صنعت فولاد ایران در سالهای اخیر زیر فشار همزمان ناترازی انرژی، تلاطم مقررات، محدودیتهای مالی و تحریمها آزمون سختی را تجربه کرده است. تجربه شرکت فولاد خوزستان نشان میدهد میتوان از دل محدودیتها مزیت ساخت؛ به شرط آنکه سه گام مهم «خوداتکایی انرژی و تضمین خوراک»، «یکپارچهسازی زنجیره و فناوری دادهمحور» و «چابکی تجاری در محیط سیاستگذاری متلاطم» همزمان و منسجم پیش برود. متن حاضر همین تجربه را بر سه محور تبیین میکند:
۱) پایداری تولید از مسیر خوداتکایی انرژی و تضمین مواد اولیه
تابآوری تولید امروزه در فولاد کشور با تامین برق پایدار و شارژ مطمئن کورهها تعریف میشود. ظرف سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴، محدودیت برق حدود سه میلیون و ۴۱۳ هزار تن تولید و ۷۴۳,۲۹۰ میلیارد ریال درآمد را از شرکت فولاد خوزستان گرفت؛ عددی که به تنهایی توجیه اقتصادی شکلگیری سبد تامین برق درونگروهی را فراهم میکند.
پاسخ شرکت فولاد خوزستان، حرکت به سمت نزدیک به یک هزار و ۵۰۰ مگاوات خودتامینی (ترکیب سیکل ترکیبی و خورشیدی) و در گام فوری، تملک نیروگاه خلیج فارس و بهرهبرداری از فاز اول آن بوده است. در کنار تلاش برای خودتامینی انرژی، راهاندازی مگامدول «زمزم ۳» برای تثبیت خوراک آهن اسفنجی و نیز راهاندازی فولادسازی شادگان برای ارتقای ظرفیت نیز توانست شرکت را از طوفان فشارها و محدودیتها عبور دهد.
جمع این سه اقدام اساسی، فاصله میان ظرفیت عملیاتی و تولید محقق شده را از بین میبرد و زنجیره ارزش گروه فولاد خوزستان را تقویت میکند. در کنار این تلاشها، دیجیتالیزه کردن پایش توقفات و سرویس و نگهداشت به ویژه با بهرهگیری از فرصتهای قطعی برق برای نوسازی و تنظیم خطوط، اثر تکمیلی خود را بر توان تولید گذاشته است.
۲) توسعه و فناوری؛ از یکپارچهسازی بالادست تا تحول دیجیتال و زیستمحیطی
شرکت فولاد خوزستان برای مهار ریسک مواد اولیه، حلقههای معدن (کنسانتره و گندله) درون گروه را تثبیت کرده است: در سناباد، ظرفیت اسمی ۲.۵ میلیون تن کنسانتره و ۲.۵ میلیون تن گندله به همراه پروژه کنسانتره یک میلیون تنی در حال اجرا، وابستگی به بازار آزاد را به طور ساختاری کاهش داده و کنترل کیفیت، قیمت و زمانبندی تحویل را بهبود داده است.
در سطح فناوری، استقرار لایههای اتوماسیون (L2/L3) و بهکارگیری داده و هوش مصنوعی در نگهداشت پیشبینانه و بهینهسازی احیا/فولادسازی، نمایش تکنولوژی را به نتیجهای سنجشپذیر تبدیل کرده است.
در حوزه محیط زیست نیز اجرای دیوار توری باد «Wind Fencing» و بازچرخانی پساب در سطوح بالا، شرکت را به سمت فولاد سبز سوق داده و ریسکهای آیندهنگرانه (از جمله سازوکارهای تعرفه کربنی) را مدیریتپذیر کرده است.
۳) بازرگانی و صادرات؛ چابکی در فضای متلاطم سیاسی صدرنشینی صادراتی
شرکت فولاد خوزستان طی بازه زمانی ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ و سه میلیارد دلار درآمد ارزی تا نیمه ۱۴۰۴، نتیجه دو تدبیر مدیریتی است: تنوع بازار و بازطراحی سبد فروش میان داخل و خارج.
در مقاطع بحران، چرخش آگاهانه به بازار داخل نقش ضامن زنجیره ملی را ایفا کرد و در دورههای ثبات نسبی، موتور ارزآوری دوباره روشن شد. با این حال، تصویر کلان صنعت همچنان با فرسایش حاشیه سود درگیر است؛ جهش سهم انرژی و حملونقل در بهای تمام شده، نوسانات ارزی و تعرفهای، عوارض صادراتی و ابهام در تعریف خامفروشی بر سودآوری صنعت فولاد سایه انداخته است.
در چنین محیطی، اتکا به بورس کالا برای شفافیت قیمت و تنظیم بازار شمش و اسلب و نیز طراحی ابزارهای مالی منعطف برای پوشش ریسکها، بخشی از پاسخ عملیاتی به این چالشها بوده است.
در هر حال به نظر میرسد الگوی شرکت فولاد خوزستان میتواند مورد استفاده دیگر صنایع، به ویژه در حوزه فولاد قرار بگیرد تا با آسیبشناسی و چارهاندیشی، در برابر ریسکها، چالشها و محدودیتها غافلگیر نشوند و با اتخاذ تدابیر لازم بتوانند روی پای خود بایستند.
انتهای پیام//