جهان در تلاش است تا از سیستمهای مبتنی بر انرژی سوختهای فسیلی به سیستمهای مبتنی بر انرژیهای تجدیدپذیر مبتنی بر کالاها گذار کند اما در این راه، بازارهای مواد اولیه حیاتی مورد نیاز برای گسترش انرژیهای تجدیدپذیر با طیفی از چالشها روبهرو هستند. دهههای آینده شاهد رقابت بسیار بیشتری برای تامین مواد مورد نیاز برای گذار به انرژیهای تجدیدپذیر بوده و قاره آسیا در مرکز این امر خواهد بود.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» و به نقل از موسسه «CRU»، شبکههای برق بیشترین جایی است که انتظار میرود سریعترین تغییر را تجربه کند؛ چراکه فناوریهای مورد نیاز برای کربنزدایی در این شبکه وجود دارد که این موضوع این شبکه برق را به محور اقتصاد سبز تبدیل میکند. فرایند کربنزدایی سایر بخشها اغلب به الکتریکیسازی فرایندهای سوخت فسیلی یا مواد اولیه تولید شده به صورت الکترولیتی مانند هیدروژن متکی است. فرایند کربنزدایی در ابعاد گسترده که برای دستیابی به اهداف تعیین شده مبتنی بر توافق آب و هوایی پاریس مورد نیاز است، هرگز اتفاق نخواهد افتاد؛ مگر اینکه در شبکههای برق و تولید انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری صورت پذیرد.
قاره آسیا در مرکز گذار به انرژیهای تجدیدپذیر
سیستمهای مبتنی بر انرژی در سراسر قاره آسیا در دهههای آینده با سرعتی که نظیر آن پیشتر در تاریخ رخ نداده است، به سرعت تغییر خواهد کرد. این امر با رشدی عظیم در ظرفیت انرژی خورشیدی و انرژی بادی همراه خواهد بود. موسسه «CRU» پیشبینی میکند تا سال ۲۰۵۰، راهاندازی حدود ۵۵ درصد از تمامی تاسیسات مبتنی بر انرژی خورشیدی و بادی در قاره آسیا انجام شود.
کشور چین در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر، هم به دلیل نیاز داخلی عظیم به انرژی و هم به دلیل برخورداری از واحدهای تولیدی بزرگ و در تعداد بالا، نقشی اساسی را ایفا میکند. چین اخیرا شرایط را برای تولید حدود ۷۵۰ گیگاوات انرژی خورشیدی و بادی (تقریبا ۴۰ درصد از حجم کل انرژی انباشته جهان) و همچنین تولید بیش از ۴۰۰ گیگاوات ظرفیت انرژی آبیبرقی در این کشور فراهم کرده است. موسسه «CRU» پیشبینی میکند که راهاندازی تاسیسات مبتنی بر انرژیهای تجدیدپذیر چین از تعهدات دولت این کشور فراتر خواهد رفت و تا سال ۲۰۳۰، انتظار میرود که ظرفیت انرژیهای بادی و خورشیدی ایجاد شده در چین، به یک هزار و ۶۵۰ گیگاوات برسد که حدود یک سوم بالاتر از اهداف تعیین شده دولت چین است.
دولت چین تا سال ۲۰۶۰، به اجرای تعهدات مبتنی بر طرح برایند انتشار کربن صفر متعهد شده است که این امر به راهاندازی تاسیسات خورشیدی و بادی عظیم بیشتری نیاز دارد. پیشبینی میشود ظرفیت انرژیهای بادی و خورشیدی ایجاد شده در چین تا سال ۲۰۵۰، به بیش از چهار هزار و ۳۰۰ گیگاوات برسد. این مقدار از ظرفیت انرژیهای بادی و خورشیدی ایجاد شده به حجم بالایی از مواد اولیه و زنجیرههای تامین گسترده در سطح جهان نیاز دارد. با این حال، توانایی چین برای راهاندازی چنین ظرفیتهایی در مقیاس گسترده از قبل به اثبات رسیده است؛ هر چند چین باید وجود ریسکها را در این مسیر در نظر بگیرد.
دولت مرکزی چین، مجموعهای از حمایتهای مالی و اهداف الزامآور اجرایی را برای گذار به انرژیهای تجدیدپذیر اعلام و در آن زمان بیان کرد که پرداخت بسیاری از یارانههای مرتبط با انرژی را از سال ۲۰۲۱ متوقف خواهد کرد. علاوهبراین، استفاده از زغالسنگ در سال ۲۰۲۳ شاهد افزایش در چین بود و انتظار میرود حداقل تا دو دهه آینده، از زغالسنگ در سوختهای ترکیبی به عنوان یک ماده حیاتی استفاده شود.
کشور ژاپن نیز به دنبال اجرای طرح برایند انتشار صفر تا سال ۲۰۵۰ است. دولت ژاپن متعهد شده است تا سال ۲۰۳۰، سهم انرژی خورشیدی را از ۲٫۷ درصد کنونی به ۱۴ تا ۱۶ درصد و سهم انرژی بادی را از ۰٫۸ درصد کنونی به ۵ درصد افزایش دهد. کرهجنوبی هم متعهد شده است که مقدار تولید انرژیهای تجدیدپذیر را تا سال ۲۰۳۰ به ۲۰ درصد از سهم انرژیهای ترکیبی (سوختهای ترکیبی) با محوریت انرژی بادی تولید شده در تاسیسات ساحلی افزایش دهد. این کشور همچنین علاوه بر موارد مذکور، به دنبال افزایش مقدار تولیدات انرژی هستهای خود است.
کشور هند دارای بازاری با پتانسیل عظیم، جمعیت زیاد و امکان رشد تقاضای بالا است. در این خصوص دولت هند متعهد شده است که ظرفیت انرژیهای غیرفسیلی خود را به ۵۰۰ گیگاوات برساند و قصد دارد ۵۰ درصد از انرژی برق مورد نیاز را تا سال ۲۰۳۰ از انرژیهای تجدیدپذیر تامین کند. با این حال، با توجه به نرخهای تغییر فعلی، امکان اجرای تعهدات هند چالشبرانگیز خواهد بود.
در سایر نقاط آسیا، فقدان تعیین سازوکار قیمتی و هزینه کربنزدایی، موجب ادامهدار شدن افزایش استفاده از سوختهای فسیلی به نسبت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر خواهد شد. با این حال، تنوع استفاده از انرژیها، خاص هر منطقه خواهد بود و امکان پرداخت یا عدم پرداخت یارانهها نیز در آن نقش دارد. به عنوان مثال، کشور ویتنام از طریق اعمال طرحهای تعرفه واردات، ظرفیت تولید انرژی خورشیدی خود را افزایش داده است. در دیگر کشورهای آسیایی نیز طرح مشارکتهای صرف در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر و امکان حمایتهای مالی از آن در حال توسعه است. با این حال، راهاندازی این همه ظرفیت تولید انرژیهای تجدیدپذیر نه تنها در آسیا بلکه در سطح جهانی در مدت زمان کوتاهی، چالشبرانگیز خواهد بود و این موضوع بر بازار کالاها تاثیر خواهد گذاشت.
مدیریت ریسک قیمت در بازارهای نوسانی حیاتی خواهد بود
گذار به انرژیهای تجدیدپذیر بر حجم تقاضای فلزات تاثیرگذار خواهد بود. در عین حال، سازوکار قیمتگذاری این مواد نیز تاثیر بسزایی در حجم مورد استفاده آنها خواهد داشت. از لحاظ تاریخی، هزینههای فلزات حدود ۷ تا ۱۵ درصد از هزینه سرمایه اولیه را تشکیل میدهند.
قیمت کالاها در سال ۲۰۲۲ به سطوح بسیار بالایی رسید. در این حین، هرچند که برخی از آنها کاهش قابل توجهی را تجربه کردند اما همچنان به نسبت میانگین قیمتها بالا هستند. گفتنی است که قیمت بسیاری از کالاها احتمالا در میان مدت به دلیل افزایش حجم تقاضا، همچنان افزایشی خواهد بود. این اتفاق به طور مستقیم منجر به افزایش هزینه انرژیهای تجدیدپذیر خواهد شد.
در همین راستا، مدیریت ریسک قیمت در بازارهای نوسانی حیاتی خواهد بود. به عنوان مثال، راهاندازی نیروگاههای بادی فراساحلی به حجم زیادی از فولاد در دورههای طولانی نیاز دارد. از فولاد در دکلهای انتقال، اتصال قطعات، ایستگاههای فراساحلی و مهمتر از همه، زیربنای این تاسیسات استفاده میشود. فونداسیون مونوپیل اساسا یک لوله فولادی بزرگ است که در بستر دریا به منظور تقویت توربین بزرگی که در خارج از آب دریا نصب شده قرار داده شده است. استفاده از این مونوپیل یک چالش برای استحکام و دوام مواد است و ورق فولادی بهکار رفته شده در آن یک گزینه عالی به منظور رفع این چالش ارائه میدهد.
در همین رابطه قیمت فولاد در بازار در حالت نوسانی قرار دارد و بخش مدیریت خرید در نیروگاههای بادی فراساحلی با چالش زمانبندی در بازار مواجه است و به مدیریت پیچیده ریسک نیاز دارند. موسسه «CRU» قیمتهای ورق فولادی را در سطح جهانی، از جمله در سراسر آسیا رصد میکند. نمودار زیر نمونهای از قیمتهای نوسانی است که مصرفکنندگان ورق فولادی در اروپا در سال ۲۰۲۳ با آن مواجه هستند.
تقریبا تمامی حجم پلیسیلیکون به منظور تولید انرژی خورشیدی در کشور چین وجود دارد که این مواد به همراه خمیر نقره، شیشه و فریم، یک هزینه اساسی برای تولید سلولهای خورشیدی محسوب میشود. قیمت پلیسیلیکون طی دو سال گذشته به شدت افزایش یافته است اما احتمال میرود حداقل در کوتاه مدت، قیمت آن کاهش یابد. با این حال، وضعیت زنجیره تامین انرژیهای خورشیدی به طور فزایندهای به سیاستگذاری کشورها بستگی دارد و توانسته است توجه سیاستگذاران در سطح جهانی را به خود جلب کند. این موضوع میتواند بر هزینه ماژولهای خورشیدی تاثیرگذار باشد. اگر کشورهای آسیایی بخواهند به اهداف تعیین شده خود در رابطه با کربنزدایی دست یابند، استفاده از فناوری فتوولتائیک (انرژی خورشیدی) مقرون به صرفه بسیار مهم خواهد بود.
تاثیر استفاده از انرژی بادی و خورشیدی بر رشد تقاضای فلز مس
استفاده از فلز مس در انرژیهای تجدیدپذیر بیشتر از دیگر بخشهای تولیدی است. بنابراین انرژی خورشیدی و بادی برای رشد تقاضای مس حیاتی هستند؛ هرچند که بخش نسبتا کوچکی از حجم تقاضای بازارها را تشکیل میدهند. موسسه «CRU» پیشبینی میکند مصرف جهانی مس در تاسیسات انرژی خورشیدی و بادی از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۳۰ دو برابر خواهد شد و به یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن خواهد رسید. به علاوه بهسازی شبکه عظیم برق نیز موجب افزایش تقاضای مس خواهد شد. در کنار رشد تقاضای خودروهای الکتریکی، رشد بازار جهانی مس تقریبا به طور کامل مشروط به گذار به انرژیهای تجدیدپذیر است.
صنعت مس به سمت عدم تعادل ساختاری قابل توجهی در عرضه و تقاضا پیش میرود که باعث ایجاد شکاف در روند عرضه از اواسط دهه پیش رو میشود و بر قیمتها هم تاثیر میگذارد. پیشبینی میشود که باید بیش از ۶ میلیون تن مس به حجم ظرفیت فعلی بازار افزوده شود تا بتوان حجم تقاضای پیشبینیشده در ۱۰ سال آینده را برآورده کرد. بخش اعظمی از این حجم به منظور استفاده در فناوریهای سبز مورد نیاز است.
برای ایجاد انگیزه در تولیدکنندگان جهت افزایش ظرفیت تولید جدید، قیمت مس باید به سطحی برسد که بهرهبرداری از یک معدن جدید بتواند سودآور باشد. در صورت فراهم بودن حجم کافی جهت عرضه، این قیمت باید بیش از هزینههای بهرهبرداری نقدی را پوشش دهد. استخراج معادن مس نیازمند سرمایهگذاریهای عظیمی است و ممکن است در این زمینه افزایش قیمتی صورت پذیرد تا بتوان نیازهای گذار به انرژیهای تجدیدپذیر در بازار را برآورده کرد.
نیاز به ذخیره انرژی در ابعاد گسترده
افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر باعث تغییرپذیری بیشتر در تامین برق میشود. بنابراین ایجاد تعادل در شبکه برق را پیچیدهتر خواهد کرد. علاوه بر بهسازی شبکهها، سیستمهای ذخیرهسازی نیرو نیز برای اطمینان از ارسال برق حتی زمانی که تولید باد یا خورشید کم است، مورد نیاز خواهد بود. بنابراین در تعیین هزینه واقعی انرژیهای تجدیدپذیر، نیاز به در نظر گرفتن ذخیره انرژی در سیستم نیز باید لحاظ شود.
با پیشرفتهای تکنولوژیکی، موسسه «CRU» بر این باور است که تغییرپذیری را میتوان مدیریت کرد و این موضوع مانع از عرضه قابلتوجه ظرفیتهای تجدیدپذیر جدید در سالهای آینده نخواهد شد. به علاوه نیاز به بهکارگیری انبوه باتریها در سیستمهای ذخیرهسازی شبکه، ریسکهای جدیدی در زنجیره تامین ایجاد میکند.
چین در حال حاضر نقش مهمی در بازارهای مواد اولیه حیاتی برای تولید انرژی بادی و خورشیدی ایفا میکند. این تسلط شرکتهای چینی در بازار در زنجیره تامین مواد اولیه موجود در باتریها حتی بیشتر از دیگر شرکتهای جهان است.
زنجیره تامین متمرکز میتواند در سطح شرکتی و همچنین ملی وجود داشته باشد. از هزاران کارخانه تولید کابل در سراسر جهان، تنها حدود ۳۰ تولیدکننده در حال حاضر میتوانند کابل ارتباطی زیردریایی را به دلیل موانع فنی و ورود سرمایه نسبتا بالا تولید کنند. برای تاسیسات فراساحلی بادی، با احتساب هزینههای راهاندازی، استفاده از سیم و کابل تقریبا ۱۷ درصد از کل هزینه پروژه را تشکیل میدهند. این افزایش در بهکارگیری سیم و کابل به دلیل استفاده گسترده از کابلهای صادراتی و آرایهای زیردریایی با ارزش بالا و کابلکشیهای پیچیده مورد نیاز کشتیهای تخصصی است. علاوهبراین، پیشبینی میشود تولیدکنندگان کابل ارتباطی زیردریایی برای برآوردن چنین افزایش تقاضایی با مشکل موجه شوند.
تاثیر مسائل ژئوپلیتیکی در زنجیره تامین
فراتر از مسائل اقتصادی و ملاحظات بازار، مسائل ژئوپلیتیک و قوانین تجاری خطرات بیشتری را به همراه خواهند داشت. به عنوان مثال، در بسیاری از بازارها و کشورهای جهان، تعیین عوارض گمرکی قابل توجهی ضد قیمتشکنی بر روی محصولات چینی در زنجیره ارزش تامین انرژیهای خورشیدی وجود دارد. علاوهبراین، ایالات متحده آمریکا مجموعهای از اقدامات را برای تقویت ظرفیت تولید داخلی انجام داده است که در نتیجه آن میتواند چین را به طور کلی از زنجیره تامین انرژی خورشیدی آمریکا حذف کند. به علاوه، اجرای قوانین مشابهی میتواند در سایر بازارها مانند بازارهای اتحادیه اروپا دنبال شود.
امکان اجرای اقداماتی مشابه نیز در قاره آسیا وجود دارد. در همین راستا، کشور هند در آپریل ۲۰۲۲ تعرفه واردات ۴۰ درصدی برای ماژولهای خورشیدی و تعرفه واردات ۲۵ درصدی را بر روی سلولهای خورشیدی اعمال کرد. با واردات حدود ۸۰ درصد از پنلهای خورشیدی عمدتا از چین، این امر منجر به ایجاد هزینههای بالاتر و محدودیت در دسترسی پنلهای خورشیدی شده است. به علاوه این حجم از واردات موجب توقف فعالیت یک واحد تولید پنلهای خورشیدی در هند شد. همچنین سیاستگذاری جدید تعیین شده کشور هند، فقط مجوز خرید پنلهای خورشیدی را برای پروژههای با بودجه دولتی از لیست تایید شده تامینکنندگان عمدتا داخلی که ظرفیت محدودی دارند، صادر کرده است. پیشبینی میشود هند تولید پلیسیلیکون را در سال ۲۰۲۵ آغاز کند.
با وجود این سیاستگذاریها، ، موسسه «CRU» پیشبینی میکند تا سال ۲۰۲۶، چین همچنان ۸۷ درصد ظرفیت پلیسیلیکون را به خود اختصاص خواهد داد و مابقی پلیسیلیکون تولیدشده از آمریکای شمالی، اروپا، آسیای شمالی و هند تامین خواهد شد.
تعیین مقدار عرضه در بازار، مبتنی بر میزان گازهای گلخانهای تولیدی خواهد بود
توسعهدهندگان انرژیهای تجدیدپذیر که به دنبال کاهش انتشار گازهای گلخانهای در گستره ۳ هستند، باید زمینه را جهت عرضه کالاهای با کربن دیاکسید تولیدی کمتر فراهم کنند اما فرایند کربنزدایی در روند تولید کالاهای عرضه شده به بازارها، کاری در حجم بسیار وسیع خواهد بود که مستلزم هزینههای سرمایهای هنگفت، تغییر ترتیب و توالی در فرایند تولید یک مجموعه و عرضه کافی انرژی و مواد اولیه است. همچنین درک تفاوتهای ظریف انتشار گازهای گلخانهای تولیدشده در بازار کالاها، نیازمند بررسی مناسب دادهها است.
عرضه وسایل نقلیه الکتریکی و افزایش ظرفیت تولید انرژی بادی و خورشیدی تا دهه ۲۰۴۰، بیش از ۱۰ میلیون تن به مصرف آلومینیوم اضافه خواهد کرد. پنلهای خورشیدی اغلب از آلومینیوم در تاقچههای اتصال تاسیسات خورشیدی استفاده میکنند؛ هر چند از فولاد بیشتر در تاسیسات خورشیدی شهری استفاده میشود. به علاوه، تقریبا از آلومینیوم در تمام کابلهای هوایی استفاده میشود. با این حال، آلومینیوم به طور متوسط به ۱۴٫۲ مگاوات ساعت در تن برق نیاز دارد. مدلهای موسسه «CRU» نشان میدهند که انتشار گازهای گلخانهای میتواند در محدوده ۲ تا ۲۰ تن دی اکسید کربن تولیدی معادل بر اساس گستره ۱ و ۲ باشد.
تولید فولاد نیز منجر به افزایش دیاکسید کربن تولیدی خواهد شد. دادههای موسسه «CRU» نشان میدهد که میانگین جهانی انتشار ساخت فولاد صفحهای با استفاده از کوره بلند که معمولا برای ساخت مونوپیل استفاده میشود، حدود ۲٫۴ تن دیاکسید کربن تولیدی معادل خواهد بود. تولید پلیسیلیکون و فلز سیلیکون نیز به طور بالقوه فرایندهایی با شدت انتشار گازهای گلخانهای بالا هستند.
علیرغم انتشار بالای این حجم از دیاکسید کربن، حتی امروز چرخه عمر انتشار انرژیهای تجدیدپذیر به طور قابلتوجهی کمتر از انرژی مبتنی بر سوختهای فسیلی است. در عین حال، اهداف تعیین شده برای کاهش انتشار کربن گستردهتر خواهند شد و ابعاد بیشتری از بازار کالاها را نیز در برمیگیرد. این موضوع، امری چالشی خواهد بود؛ چراکه کاربران کالاهای پر مصرف احتمالا در نتیجه این چالش با قیمتهای بالاتری مواجه خواهند شد.
وابستگی بازارهای انرژی و کالایی به یکدیگر
وابستگی متقابل بین بازارهای کالا و انرژی در حال افزایش است و انتظار میرود با گذار اقتصاد جهانی به سمت اقتصاد کمکربن، این روند ادامه یابد. جهان در حال گذار از استفاده از سوختهای فسیلی به یک سیستم مبتنی بر انرژیهای تجدیدپذیر و مورد استفاده در تولید کالاهای پرمصرف است و میزان تغییرات مورد نیاز با آنچه که پیشتر وجود داشت، متفاوت است. همچنین این گذار مستلزم دگرگونی در بخشهای اقتصادی نظیر بخشهای حملونقل، صنعت، کشاورزی و ساختمان و همچنین جوامع بشری در مقیاس مشابه خواهد بود و بر آن نیز تاثیر خواهد گذاشت.
بنابراین فرایند کربنزدایی در جهان، نیازمند هزینههای سرمایهای هنگفت در دهههای آینده خواهد بود. همچنین بازارهای کالا پیچیده، دائما در حال تغییر و تحت تاثیر عومل متعدد خواهد بود و درک عمیق در زمان تجزیه و تحلیل تاثیرات گذار به انرژیهای تجدیدپذیر حیاتی خواهد بود. از لحاظ تاریخی، بازارهای کالاها به یک روند متناسب با این روند رسیدهاند و بسیاری از آنها از لحاظ تولید، حداقل به لحاظ نظری، میتوانند به طور قابل توجهی افزایش یابند و فرایند کربنزدایی نیز در آنها صورت پذیرد. حال سوالی که در این حین مطرح میشود، این است که چگونه میتوان این کار را به بهترین نحو انجام داد؟ همچنین داشتن درک مناسب از وضعیت هزینهها، عامل مهمی در دستیابی به آن خواهد بود.
لازم به یادآوری است که رسیدن به بسیاری از اهداف تعیین شده در فرایند کربنزدایی و راهاندازی تاسیسات مبتنی بر انرژی تجدیدپذیر در سراسر آسیا، بسیار چالش برانگیز خواهد بود. علیرغم برنامهریزی جهت اجرای چنین اهداف و اقداماتی در مقیاس وسیع، زنجیره تامین و روابط تجاری گسترش خواهد یافت اما همچنان با چالشهایی دست و پنجه نرم خواهد کرد. بنابراین داشتن هوش تجاری لازم در این روند برای رفع این چالشها نیاز است.
انتهای پیام//