در یک نگاه کلی، اهمیت آموزش در بخش صنعت و معدن را چگونه ارزیابی میکنید و آیا اقدامات لازم جهت توسعه این مهم انجام شده است؟
با توجه به تغییراتی که در دنیای مدرن امروز در حال اتفاق است، بدون شک آموزش و توسعه میتواند نقش بسزایی را در صنعت ایفا کند. آموزش در یک سازمان، منجر به کسب مهارتهای جدید و همچنین بهبود مهارتهای از پیش به دست آمده و کسب نتایج بهتر خواهد شد. متاسفانه گاهی اوقات از مقوله آموزش به عنوان یک هزینه یاد میشود و اگر بخواهیم نگاه کارشناسانه به این مهم داشته باشیم، باید به آموزش در مقام سرمایهگذاری در بلندمدت پرداخته شود. در واقع زمان و هزینه صرف شده برای آموزش، میتواند سرمایهگذاری ارزشمند در یک سازمان باشد. اگر صنعتگران آموزش را در دستور کار خود قرار دهند، بسیاری از مشکلات موجود در حوزه صنعت مرتفع خواهد شد؛ چراکه آموزش، منجر به افزایش بهرهوری و تقویت روحیه کارکنان میشود و این احساس را در نیروی انسانی ایجاد میکند که سازمان به واسطه آموزش، اهمیت ویژهای را برای آنها قائل است. ضمن اینکه افزایش انگیزه نیروی انسانی، باعث جلوگیری از جابهجایی درون سازمانی خواهد شد و از آنجایی که این مسئله به دنبال کمبود مهارت در یک سازمان رخ میدهد، بنابراین آموزش میتواند در این زمینه موثر واقع شود. شرکت صنایع مس شهید باهنر تلاش کرده است با اجرای نیازسنجی بومی و کارشناسانه در چارچوب استانداردهای موجود در حوزه آموزش، ضرورتهای مورد نیاز را بررسی و کارکنان خود را تشویق به حضور فعال در این حوزه کند. ضمن اینکه به کارگیری از آموزشهای استاد و شاگردی حین کار نیز میتواند در این زمینه موثر واقع شود.
آموزش و پرورش در داخل کشور با چه مشکلاتی مواجه بوده است و راهکارهای پیشنهادی شما جهت رفع آنها چیست؟
معضلات موجود در آموزش و پرورش نمیتواند مرتبط با یک سازمان مشخص باشد و ریشه این مسائل باید از مقاطع پایه تحصیلی مورد بررسی قرار بگیرد. خانواده و همچنین سازمان آموزش و پرورش، استعدادیابی و مهارتیابی را باید از همان مقاطع ابتدایی در نظر داشته باشند تا به یک شناخت نسبی در این زمینه دست پیدا کنند و این مهم نباید با تقلید کورکورانه خانوادهها همراه باشد. شناخت استعداد و مهارت، با حضور در کارگاههای آموزشی امکانپذیر خواهد شد که در ادامه میتواند کمک شایانی به خانوادههای مختلف در جامعه کند. متاسفانه این اتفاق در مدارس و سیستم آموزش و پرورش کشور رخ نمیدهد و پیگیریهای لازم در این خصوص نیز انجام نشده است. یکی از مشکلاتی که طی سالیان اخیر در زمینه آموزش و پرورش با آن مواجه هستیم، آموزش افراد برای رسیدن به استقلال با مقولهای به نام آموزش نوین است. در حالی که طی سالیان اخیر شاهد هستیم مادامی که ارکان اصلی یک خانواده یعنی پدر و مادر به دنبال سعی در بهبود شرایط اقتصادی خانواده، شاغل در بخشهای مختلف هستند، در آموزش نوین در مدارس سعی میشود تا مفهوم استقلال در زندگی به دانشآموزان آموزش داده شود. یک تئوری در علم مدیریت تعریف شده که انسان ذاتا موجودی تنبل است و در حالت کلی نمیتواند در این زمینه صدق کند اما باید از دانشآموزان خواسته شود تا در مسیر پیشرفت و تحقق اهداف خود حرکت کنند. در حالی که ما نیازمند تقویت مهارتها و استعدادهای دانشآموزان هستیم اما متاسفانه بستر لازم جهت استعدادیابی افراد در مقاطع پایه تحصیلی فراهم نمیشود و مسئولان ذیربط، اصرار به تمرکز آموزش در یک سری دروس خاص مانند ریاضی که نمیتواند تاثیر بسزایی در سایر زمینهها داشته باشد، دارند. در حالی که باید آموزش همه جانبه در تمامی دروس و زمینهها اعم از علمی، اخلاقی، اجتماعی، روحی و جسمانی، در دستور کار مسئولان آموزش و پرورش و دانشگاهی کشور قرار بگیرد.
از سوی دیگر، افزایش ظرفیت چشمگیر جذب دانشجویان در دانشگاههای کشور ، باعث شده است شاهد خروجی افراد با بار علمی بسیار ناچیز از دانشگاهها باشیم که متاسفانه باعث نگرانیهای فراوانی برای آیندگان شده است. این معضل به وضوح در بخش منابع انسانی یک سازمان دیده میشود و ضرورت دارد که شایستهسالاری به ویژه در جذب مدیران و همچنین اساتید دانشگاهها در دستور کار بخشهای مرتبط قرار بگیرد. اگر قرار است ظرفیت جذب دانشجو در دانشگاههای کشور افزایش پیدا کند، باید یک سری مسائل کارشناسانه برای فارغالتحصیلی و جذب این افراد در سازمانهای مختلف تعریف و در نظر گرفته شود و امیدوار هستیم این مشکلات در آینده نزدیک مرتفع شود. البته نحوه آموزش در مدارس نیز که به صورت متکلم وحده است، باید تغییر کند. همچنین مبحث فنون آموزش که یک واحد درسی در علم مدیریت آموزشی در دانشگاهها است، باید در مقاطع مختلف تحصیلی تقویت و روشهای نوین آموزش در مدارس کشور به کار گرفته شود. دانشآموزان باید در مباحث آموزشی در داخل کلاس درسی مشارکت کنند و بدون شک تمام این موارد منجر به تقویت استعداد افراد خواهد شد.
با توجه به اهمیت جانشینپروری و آموزش و پرورش مدیران جوان به ویژه در بخش صنعت و معدن، این مهم تا چه اندازه در سازمان و شرکتها انجام شده است؟
جانشینپروری، مسئله بسیار مهم و ارزشمندی است که باید در دستور کار تمام سازمانها قرار بگیرد؛ به ویژه استان کرمان که طی سالیان اخیر به یک استان صنعتی تبدیل شده است و در حال حاضر رقابتپذیری بالایی میان صنایع مختلف در سطح این استان وجود دارد. از آنجایی که ممکن است نیروی انسانی خبره و کارآمد خود را به دلایل مختلف مانند بازنشستگی، ازکارافتادگی، حقوق و مزایای بیشتر پیشنهادی از سوی سایر شرکتها و… از دست بدهیم، باید جانشینپروری بیش از پیش مورد توجه مجموعه قرار بگیرد. به همین منظور کانون توسعه شایستگی را در شرکت صنایع مس شهید باهنر در نظر گرفتهایم که یک سری افراد از لحاظ سابقه و دانش و توانایی به انتخاب مدیران بخشهای مختلف جهت جانشینپروری حضور دارند و آزمونهای تخصصی و کارشناسی در این زمینه صورت میپذیرد و در صورت لزوم، آموزشهای لازم نیز صورت خواهد پذیرفت.
ارزیابی شما از آموزش آکادمیک و آموزش حین کار چیست و چگونه میتوانیم به نتیجه مطلوب در این زمینهها دست پیدا کنیم؟
آموزش آکادمیک شامل یک سری اصول کلی است که باید در دانشگاهها تعلیم داده شود اما این آموزش کافی و تعیین کننده نیست. برای مثال در زمینه استخدام، نمیتوانیم تنها به آموختههای تئوری نیروی انسانی جویای کار بسنده کنیم. چنانچه در جذب افراد برای فاکتورهایی چون استعداد، توانایی بالقوه و ویژگیهای شخصیتی امتیاز بیشتری قائل شویم، قطع به یقین آموزش حین کار بر چنین افرادی موثرتر خواهد بود تا صرفا آموزشهای آکادمیک. ضمن اینکه علاقهمندی نیروی انسانی به یادگیری و آموزش حین کار نیز فاکتور مهمی است که میتواند در این زمینه موثر باشد و در نهایت بر عملکرد مجموعه نیروی انسانی یک سازمان تاثیر خواهد گذاشت.
در حال حاضر تا چه اندازه به مقوله آموزش در دانشگاهها اهمیت داده میشود و آیا رابطه متقابل بین صنعت و دانشگاه در این سالها شکل گرفته است؟
به نظر میرسد که طی سالیان اخیر، توجه کافی به اهمیت آموزش در دانشگاههای کشور نشده است و پژوهش نسبت به آموزش برتری داده شده است. مقالهمحوری، یکی از مشکلات بزرگی محسوب میشود که در حال حاضر در دانشگاهها با آن مواجه هستیم و زمانی که ساز و کار کلاسهای دانشگاهی بر پایه مقالهمحوری است، نمیتوانیم عملکرد مطلوبی در آموزش داشته باشیم. در حالی که پژوهش، باید برگرفته از آموزش باشد؛ چراکه دانشجویی که هنوز آموزشهای لازم را ندیده است، چگونه میتواند در زمینه پژوهش موفق عمل کند. بر همین اساس، افراد تنها به دنبال اخذ دانشنامه تحصیلی خود خواهند بود و متاسفانه این معضل در زمینه تحصیلات تکمیلی یعنی کارشناسی ارشد و دکتری نیز بیشتر دیده میشود. شرایط به نحوی شده است که افراد با پژوهشهای بیشتر نسبت به دانشجویان متخصص و کارآمد در مصاحبه تخصصی دوره دکتری پذیرفته میشوند که به هیچ وجه نمیتواند قابل قبول واقع شود. بر همین اساس اگر زمان صرف شده برای پذیرفتن مقالات، به آموزش واحدهای کاربردی اختصاص داده شود، از بهرهوری بسیار مفیدتری بهرهمند خواهیم شد. البته لازم به ذکر است که ارتباط متقابل بین صنعت و دانشگاه از طریق پذیرش کارآموز و کارورز طی این سالها شکل گرفته است و طرحهای پژوهشی مبادله شده بین دانشگاه و صنعت، میتواند تاثیر بسزایی در این زمینه داشته باشد.
استراتژی شرکت مس شهید باهنر در آموزش نیروی انسانی در آینده چیست؟
اگرچه اقداماتی در زمینه کوچینگ و منتورینگ حوزه منابع انسانی شرکت صنایع مس شهید باهنر انجام شده است اما باید بستر لازم جهت تحقق این مسئله فراهم شود و فرهنگسازی کافی در این خصوص صورت پذیرد؛ چراکه در این صورت، آموزش بهرهورتر خواهد شد و جذابیت لازم جهت ادامه فعالیت نیروی انسانی شاغل در مجموعه شکل خواهد گرفت. ضمن اینکه باید به سمت سازمانهای یادگیرنده حرکت کنیم و به دنبال تقویت مهارتهای فردی در کنار آموزش گروهی نیروی انسانی باشیم. کارکنان یک سازمان باید در امور مختلف به ویژه آموزش مشارکت داشته باشند و به دنبال تحقق این مهم در حوزه منابع انسانی شرکت صنایع مس شهید باهنر هستیم. انتقال دانش و تجربیات، مقوله بسیار ارزشمندی است که در دستور کار خود قرار دادهایم و سیستم مدیریت دانش در شرکت جریان پیدا کرده است که افراد دانش، اختراع، تجربه و… خود را برای به کارگیری نیروهای انسانی جدید در آن ثبت میکنند. این مقوله در نهایت منجر به بهرهوری بیشتر و پیشرفت مجموعه در سایر زمینهها خواهد شد.