مدیر کنترل طرحها و پروژههای شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات گفت: با توجه به وضعیت خاص کشورهای در حال توسعه و بحرانهای مالی در این کشورها، امکان تامین مالی برای اجرای پروژههای ملی و بزرگ به راحتی فراهم نمیشود؛ بنابراین انتخاب روش تامین مالی مناسب با توجه به هزینههای مالی و زمانی آن بسیار حائز اهمیت است.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «فلزاتآنلاین» و به نقل از روابط عمومی شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات، نیما شهبازی طی یادداشتی در خصوص تامین منابع مالی پروژهها و طرحهای توسعهای نوشت: تامین مالی برای راهاندازی یک پروژه جدید یا اجرای طرحهای توسعهای، از مهمترین دغدغههای فعالان اقتصادی محسوب میشود. همانقدر که انتخاب گزینه درست از میان راههای تامین مالی میتواند باعث موفقیت یک طرح یا کسبوکار شود، انتخاب اشتباه میتواند مانع پیشرفت و حتی شکست طرح شود.
با توجه به وضعیت خاص کشورهای در حال توسعه و بحرانهای مالی در این کشورها، امکان تامین مالی برای اجرای پروژههای ملی و بزرگ به راحتی فراهم نمیشود؛ بنابراین انتخاب روش تامین مالی مناسب با توجه به هزینههای مالی و زمانی آن بسیار حائز اهمیت است و یافتن راهکاری برای تامین منابع مالی مورد نیاز پروژه با در نظر گرفتن تمام ابعاد آن از جمله صنعت مرتبط، پیمانکاران، خریداران، تامینکنندگان مواد اولیه، ریسکهای مرتبط با طرح و به طور کلی تمام بخشهای درگیر در آن جهت انتخاب بهترین و مناسبترین روش تامین مالی امری ضروری به شمار میرود.
به دلیل آنچه تنوعبخشی و کاهش ریسک خوانده میشود، تامین مالی ابرپروژهها نباید محدود به تنها یک واسطه مالی مانند بانک و تامین از طریق اوراق یا دیگر ابزارها (به تنهایی) باشد. به طور مشخصتر در صورتی که جذب منابع خارجی با مشکلات و معضلات مختلفی روبهرو باشد، لازم است تا با ایجاد یک کنسرسیوم از چند بانک یا دیگر واسطههای مالی ریسک پروژه را تا حد ممکن کاهش داد؛ البته این موضوع زمانی به طور کامل مصداق دارد که بازار مالی در یک کشور از سطح و عمق کافی برخوردار باشد. به طور کلی کشورهای صنعتی و پیشرفته دارای نظام مالی قوی و متعاقبا کشورهای در حال توسعه فاقد چنین نظام مالی منسجمی هستند. از این رو نحوه تامین مالی پروژهها در این کشورها با یکدیگر تفاوتهای جدی و اساسی دارد. به طور مثال در ایران تقریبا ۸۰ درصد تامین مالی در نظام مالی کشور بر عهده بانکهاست و بازار سرمایه سهم اندکی را به خود اختصاص داده است؛ نمودار زیر ساختار تامین مالی را در ایران نشان میدهد.
این نکته نشان میدهد که بازار مالی در ایران از عمق کافی برخوردار نبوده و نیازمند بهکارگیری ابزارهای نوین مالی است. نتیجه آنکه بهبود تامین منابع مالی، نیازمند گستردگی و عمقبخشی به بازار مالی و تغییر ساختار تامین مالی کشور از بانکمحوری به بازارمحوری است زیرا زمانی که ساختار مالی یک کشور به سمت بازار سرمایه سوق پیدا کند، در واقع تجهیز و تخصیص منابع با ابزار بهتری در این بازار شکل میگیرد.
در حال حاضر بانکها و بنگاههای اقتصادی در ایران به دلیل بروز مشکلات اقتصادی از جمله افزایش تقاضا در حوزه تسهیلات، اعمال سیاستهای تکلیفی، افزایش مطالبات معوق و… با مشکلات متعددی از جمله کمبود منابع مواجه شدهاند. بانکها برای جبران کمبود منابع از روشهای مختلفی استفاده میکنند که اکثر آنها مستلزم صرف هزینه و زمان طولانی هستند. ضمن اینکه ناهمخوانی بین نرخ سپردهها و نرخ تسهیلات و عدم اطمینان نسبت به آینده، علاقهمندی بانکها را برای درگیر ساختن منابع خود در طرحهای بلندمدت کاهش داده است. از این رو استفاده از ابزارهای تامین مالی نوین که مطابق با اصول شریعت و قوانین اسلامی بتوانند در کوتاهترین زمان در تامین سرمایه، تامین نقدینگی و تبدیل دارایی به اوراق بهادار بانکها توانایی و کاربرد داشته باشند، بسیار مهم و ضروری است؛ شکل زیر نمای کلی از چالشهای تامین مالی پروژه در کشور را نشان میدهد.
در این میان، با توجه به اهمیت و نقش صنایع فولادی در کشور لازم است نگاهی ویژه به تامین مالی پروژهها در این صنعت داشته باشیم. تولید و مصرف فولاد امروزه یکی از شاخصهای اصلی توسعهیافتگی کشورها و جوامع به شمار میآید. حضور صنعت فولاد در یک منطقه بر فرایند توسعه، فرهنگ، سطح دانش، اشتغالزایی، پژوهش آموزش و تجارت آن منطقه تاثیر بسزایی دارد. زندگی روزمره بشر با فولاد آمیخته شده و صنایع فولاد در سازندگی، بازسازی و توسعه کشور سهم مهمی را ایفا میکنند.
با نگاه کلی به صنایع فولادی کشور مشخص میشود که حجم سرمایهگذاری محقق شده در طرحهای فولادی از سال ۱۳۹۳ تاکنون بالغ بر ۱۵ میلیارد یورو بوده و سرمایهگذاری مورد نیاز برای تکمیل طرحهای در دست اجرا تا افق ۱۴۱۰ بالغ بر هشت میلیارد یورو است اما نکته حائز اهمیت، اتمام این طرحها مطابق برنامه مصوب جهت جلوگیری از عدمالنفع تاخیر در تولید و از دست دادن بازار منطقه و… است؛ شکل ذیل تعداد کمی از راهکارهای تامین مالی در کشور را نشان میدهد.
شایان ذکر است که با توجه به محدود بودن منابع مالی سهامداران جهت تامین مالی مورد نیاز طرحها و اهمیت اتمام به موقع طرحها و پروژهها، لازم است از تمام روشهای تامین مالی داخلی از جمله نظام بانکی (انواع عقود، اعتبارات اسنادی و…)، بازار سرمایه مبتنی بر بدهی و مبتنی بر سرمایه، روشهای تامین مالی خارجی همانند روشهای استقراضی (تامین مالی پروژهای، تامین مالی شرکتی و…) و روشهای غیراستقراضی و تجاری از جمله معاملات آفست، معاملات جبرانی، بای بک و… متناسب با شرایط پروژه استفاده شود و مهندسی مالی پروژه در اولویت کاری شرکتها قرار گیرد.
انتهای پیام//