مدیر مهندسی صنایع و تعالی سازمانی شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان خراسان گفت: با توجه به ابعاد مختلف و اثرگذار فضای کسبوکارها، در شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان خراسان با استفاده از رویکردهای «BSC-SWOT» و چارچوب «OAS» استراتژسیهای محوری تدوین و بازنگری میشوند.
مرتضی صادقی در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» در ارتباط با اهمیت برنامهریزی استراتژیک، عنوان کرد: برخی از مدیران شرکتها تمرکز خود را بر انجام کارآمد و اثربخش امور روزمره و فعالیتهای جاری سازمان معطوف میکنند و اغلب اوقات قادر به پیشبینی، درک و تحلیل به موقع تحولات محیطی نیستند و از محیط پیرامونی خود غافل میمانند. شاید بتوان گفت یکی از دلایل اصلی شکست یا افول کسبوکارها، غفلت از تحولات محیطی و واکنش به موقع نشان ندادن به آنهاست. این موضوع موجب نابودی قدرتهای بزرگی همچون نوکیا و اریکسون در دنیا و شرکتهای متعددی در داخل کشور شده است.
وی در خصوص اهمیت مدیریت استراتژیک، افزود: سازمانها، موجوداتی زندهاند که هم خود و هم محیط و اکوسیستم اطراف آنها دائما در حال تغییر است. بنابراین، رهبران باید از روشهای مدیریت سنتی فاصله بگیرند و با بهرهگیری از ابزارها و نظامهای مدیریتی نوین، پویایی و رقابتپذیری سازمان را ارتقاء دهند. مدیریت استراتژیک یکی از این رویکردهای مهم مدیریتی است. مفهوم استراتژی که برای اولین بار در میدانهای نبرد به کار گرفته شد، رفتهرفته راه خود را به سوی سازمانهای تجاری و کسبوکارها باز کرد و اکنون یکی از حیاتیترین ابزارها و رویکردهای مدیریتی در عرصههای ملی و بینالمللی شناخته میشود. نظام مدیریت استراتژیک، عنصر اصلی سیستم مدیریت سازمان و سنگبنای موفقیت کسبوکارها به شمار میآید و موجب ماندگاری و بقای آنها در فضای رقابتی میشود.
فرایندی برای تعیین چشماندازها
مدیر مهندسی صنایع و تعالی سازمانی شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان خراسان با اشاره به نیازمندی شرکتها به برنامه مدون استراتژیکی، بیان کرد: سازمانها، با در نظر گرفتن موقعیت فعلی خود و ارتقای آن، به یک برنامه مدون و دقیق نیاز دارند که نقشه راه را برای حرکت در مسیر پیشرفت و تعالی در اختیار آنها قرار دهد. فرایندی که در آن چشماندازهای آینده سازمان مشخص است، برنامهریزی استراتژیک نامیده میشود. در این شیوه، برنامهریزی تمام ابعاد سازمان در نظر گرفته میشود و سپس با سنجش موقعیت فعلی، اهداف و چشماندازهای بلندمدت تعریف میشوند که تحقق هر یک از این چشماندازها، مستلزم در پیش گرفتن مدیریت استراتژیک است. این مفهوم، در علم مدیریت، تجزیهوتحلیل مسائل کلان و مهم در سازمان است که آن را مدیران ارشد اجرا میکنند. در فرایند مدیریت استراتژیک، شرکتها با انجام تحلیلهای جامع محیطی (شامل ارزیابی و تحلیل محیط کلان، محیط رقابت و عوامل درونی سازمان)، فرصتها، تهدیدها، قوتها و ضعفهای خود را شناسایی و درک میکنند. سپس این شرکتها، با آگاهی کامل از نیازها و انتظارات ذینفعان کلیدی خود، جهتگیری استراتژیک شامل فلسفه وجودی، ارزشهای محوری و چشمانداز را ترسیم و برای نیل به آن، استراتژی محوری خود را تعیین میکنند. در مرحله پایانی، با مشخص شدن اهداف استراتژیک و عملیاتی، برنامهریزیهای لازم به منظور دستیابی و تحقق آنها در سازمان انجام میشود.
صادقی ضمن اشاره به مدلهای نوین استراتژی در جهان، تصریح کرد: سازمانها به منظور اجرای برنامهریزیهای استراتژیک خود از مدلهای مختلفی بهرهمند میشوند که بر اساس تجربیات شرکتهای بزرگ و مطالعه و تحقیق در این حوزه به دست آمده است. برخی از مدلهای برنامهریزی در طول زمان تکامل یافتهاند که استفاده از آنها میتواند پازل درهمریخته سازمانی را کامل کند. برخی دیگر از آنها که متناسب با فضای فعلی کسبوکارها رشد نکردهاند، چندان مناسب بهکارگیری در سازمانهای امروزی نیستند و در برخی از موارد حتی منسوخ شدهاند. این بدان معنا است که روشها و مدلهای متعددی برای مدیریت و برنامهریزی استراتژیک را متخصصان ارائه کردهاند. برخی از مهمترین این مدلهای کاربردی شامل مدل برنامهریزی استراتژیک دیوید، ولن و هانر، هیل، هیت، کاپلان و نورتون (نقشه استراتژی و کارت امتیازی متوارن «BSC»)، برایسون، گروه مشاوران بوستون «BCG» و چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر است. بر همین اساس هر سازمان با توجه به نوع فعالیت خود، بهترین و مناسبترین مدل را برای تحقق اهداف و چشماندازهای خود انتخاب میکند اما از آنجایی که فضای کسبوکارهای امروز تکبعدی نیستند، در بسیاری از شرکتها از چندین مدل مختلف استفاده میشود.
اقداماتی برای تحقق اهداف در فولاد سنگان
وی با اشاره به برخی از اقدامات شرکت فولاد سنگان در خصوص برنامههای استراتژیک، اذعان کرد: شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان خراسان، با هدف تولید پایدار بخشی از گندله مورد نیاز شرکت فولاد مبارکه، فعالیت خود را در نزدیکی معادن سنگآهن سنگان خراسان آغاز کرد. در نتیجه، این شرکت، با بهینهکاوی از هلدینگ خود و تحقق اهداف تعریف شده از میان مدلهای مذکور، نظام جامع مدیریت استراتژیک کاپلان و نورتون (از استادان دانشگاه هاروارد) را انتخاب کرده است. در شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان خراسان، مطابق با مدل انتخاب شده، از ابزارها و رویکردهای متعددی نظیر تحلیل «PESTLE»، تحلیل پنج نیروی رقابتی پورتر، تحلیل منبعمحور «RBV»، نقشه استراتژی و کارت امتیازی متوازن استفاده میشود.
مدیر مهندسی صنایع و تعالی سازمانی شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان خراسان در همین راستا ادامه داد: در طول سه سال گذشته، این شرکت با یادگیری از مشاوران تراز اول کشور، برای استقرار فرایند مدیریت استراتژیک در سطح کسبوکار و وظیفهای اقدام کرده است و هرساله مطابق با فرایندی نظاممند با مشارکت معاونان، مدیران، رؤسا و برخی از سرپرستان، فعالیتهای مختلفی را انجام میدهد. بازنگری و صحهگذاری ارکان جهتساز استراتژیک (شامل بیانیههای فلسفه وجودی و ماموریت، ارزشهای سازمانی و چشمانداز)، با توجه به چشمانداز ۱۴۱۰ گروه فولاد مبارکه، یکی از اقدامات این شرکت به شمار میآید. تحلیل نیازها و انتظارات ذینفعان و تحلیل محیط کلان در حوزههای عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فناوری، زیستمحیطی و قانونی در شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان خراسان انجام میشود. با توجه به محیط رقابتی صنایع معدنی و فلزی کشور، این شرکت با استفاده از رویکرد پنج نیروی رقابتی پورتر به بازنگری و بهروزرسانی تحلیل محیط صنعت میپردازد. تحلیل عوامل درونی نیز در این شرکت با رویکردهای تحلیل منبعمحور «RBV» و تحلیل شاخصهای کلیدی عملکرد انجام میشود.
صادقی در ادامه به اقدامات شرکت فولاد سنگان در این زمینه اشاره کرد و گفت: با توجه به ابعاد مختلف و اثرگذار فضای کسبوکارها، در شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان خراسان با استفاده از رویکردهای «BSC-SWOT» و چارچوب «OAS» استراتژیهای محوری تدوین و بازنگری میشوند. از دیگر اقدامات این شرکت برای دستیابی به اهداف و برنامههای موجود میتوان به بازنگری اهداف استراتژیک و نقشه استراتژی سطح کسبوکار، بازنگری شاخصهای کلیدی عملکرد «KPI’S»، تعیین اهداف کمی، شناسایی و تعریف اقدامات استراتژیک، تدوین استراتژیهای سطح وظیفهای (شامل برنامههای استراتژیک کمیته تحول بهرهبرداری، کمیته تحول منابع انسانی، کمیته تحول اقتصادی و مالی، کمیته تحول تکنولوژی و توسعه، حوزه خرید، حوزه بازاریابی و فروش و حوزه روابط عمومی)، شناسایی و بهروزرسانی ریسکها و فرصتهای سطح استراتژیک و ارزیابی سطح بلوغ نظام مدیریت استراتژیک «XPP Assessment» اشاره کرد.
وی در پایان یادآور شد: استقرار نظام مدیریت استراتژیک در شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان خراسان، موجب تمرکز بر موضوعات مهم و کلیدی، مدیریت موثر منابع، همسویی واحدهای مختلف و جهتدهی آنها برای تحقق اهداف و چشماندازهای شرکت و گروه فولاد مبارکه شده است. از جمله دستاوردهای دیگر این نظام میتوان برقراری نظام مدیریت عملکرد استراتژیک و پایش و تحلیل شاخصهای کلیدی عملکرد شرکت را نام برد. بدون شک، حمایت مدیران ارشد، ایجاد تفکر استراتژیک در سازمان و همچنین نشر استراتژیها به لایههای عملیاتی را میتوان از عوامل موفقیت نظام برنامهریزی استراتژیک دانست. از سوی دیگر، با توجه به تغییرات اجتنابناپذیر شرایط درونسازمانی و برونسازمانی، نظام مدیریت استراتژیک نیز باید پویا باشد و تحلیلها و اهداف استراتژیک به صورت دورهای بازنگری شوند.