اکتشافات لیتیوم در ایالت مین در ماه جولای و ایالت نوادا در ماه سپتامبر، به معنای استقلال لیتیوم ایالات متحده آمریکا نیست و لیتیوم داخلی این کشور برای کوتاهمدت و میانمدت کافی نخواهد بود.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» و به نقل از بازار، سایت تحلیلی نشنال اینترست در مقالهای با عنوان آیا آمریکای جنوبی، خلیج فارس جدید است، نوشت: ایالات متحده آمریکا به عناصر خاکی کمیاب آمریکای جنوبی نیاز دارد؛ درست همان طور که به نفت منطقه خلیج فارس نیاز داشت.
زمانی که شرکت نفت انگلیس و ایران (بریتیش پترولیوم) نفت ایران را در سال ۱۹۰۸ کشف کرد، شاهد یک قرن برتری انرژی نفت در اقتصاد جهانی بودیم. همین امر اکنون در مورد مواد معدنی مانند لیتیوم، مس، کبالت، نیکل و عناصر خاکی کمیاب (مواد معدنی حیاتی) لازم برای فناوریهایی که الکتریسیته تولید، انتقال و ذخیره میکنند صادق است.
این عناصر را میتوان در سراسر جهان یافت اما چین تمام زنجیرههای تامین مواد معدنی حیاتی را کنترل میکند. امروزه ایالات متحده آمریکا بیش از آنکه به نفت خارجی وابسته باشد، به دسترسی به مواد معدنی حیاتی نیاز دارد. بزرگترین فرصت باقیمانده برای استقلال معدنی حیاتی ایالات متحده به لیتیوم آمریکای جنوبی بستگی دارد.
به گفته آژانس بینالمللی انرژی، باتریهای لیتیومیونی خودروهای الکتریکی مانند موتورهای احتراق داخلی و روغن تقاضا برای باتریها و مواد معدنی حیاتی مرتبط را افزایش میدهند. ارزش بازار مواد معدنی حیاتی از ۱۶۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸، به ۳۲۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ افزایش یافت که در اصل به دلیل افزایش فروش خودروهای برقی از دو میلیون به بیش از ۱۰ میلیون در مدت مشابه بود.
حملونقل جادهای مدتهاست که ستون فقرات تقاضای نفت در سطح جهان بوده و هماکنون همین رابطه برای مواد معدنی حیاتی در حال آشکار شدن است. مانند شوکهای نفتی، حتی اگر تولیدکنندگان قبل از مصرفکنندگان آن را احساس کنند، آمریکاییها با مدرنسازی وسایل نقلیه و شبکهها در برابر افزایش قیمت مواد معدنی آسیبپذیرتر خواهند بود.
کشورهایی که ایالات متحده آمریکا برای جلوگیری از تقاضای فزاینده باتری لیتیومی باید در اولویت قرار دهد، به ترکیب باتری بستگی دارد که ایالات متحده در نهایت روی آن شرطبندی میکند. لیتیوم، پیشتاز رقابت باتری است زیرا فلزی بوده که بیشترین نسبت انرژی به وزن را دارد.
همان طور که در سال ۱۹۴۵ به نفع ایالات متحده آمریکا بود که روابط بهتری با عربستان سعودی برقرار کند تا جریان ثابت نفت را تضمین کند، هماکنون نیز به نفع این کشور است که روابط باثبات لازم برای حمایت از واردات لیتیوم را که بر اساس آن محصولات خود را تولید می کند، ایجاد کند.
تامین بیشتر تقاضای باتری داخلی، ایالات متحده را ملزم میکند تا از ۵۴ درصد ذخایر اثبات شده جهانی لیتیوم در مثلث لیتیوم شیلی، آرژانتین و بولیوی و ۲۴ درصد از ذخایر جهانی در استرالیا استفاده کند. مکزیک همچنین در جستوجوی ارتباط جهت استفاده از لیتیوم با آرژانتین، بولیوی و شیلی است که باعث مقایسه با سازمان کشورهای صادرکننده نفت میشود. در ازای آن آمریکای لاتین خواهان قراردادهای تجاری و تامین مالی برای صنعتی شدن و بهبودی از میراث دخالت خارجی است.
اکتشافات لیتیوم در مین در ماه جولای و نوادا در سپتامبر به معنای استقلال لیتیوم ایالات متحده آمریکا نیست. نفت داخلی برای تامین تقاضای آمریکا در قرن بیستم کافی نبود و لیتیوم داخلی برای کوتاهمدت و میانمدت کافی نخواهد بود. به همین دلیل تامین منبع لیتیوم باثبات و کافی برای آمریکاییها بر عهده ایالات متحده آمریکا است که بهرهبرداری از منابع و عدم مداخله سیاسی در آمریکای لاتین را هم سازگار کند. باید گفت قراردادهای چینی از سرمایهگذاری و روابط عمومی ایالات متحده در منطقه استفاده میکنند.
امسال چین به شیلی کمک میکند تا در ازای دریافت لیتیوم با تخفیف، یک کارخانه کاتد لیتیوم ۲۹۰ میلیون دلاری و یک کارخانه فرآوری بسازد. در ماه جولای چین ۶۲۰ میلیون دلار برای ایجاد کارخانه خودروهای الکتریکی در برزیل در تاسیساتی که فورد اخیرا رها کرده بود، سرمایهگذاری کرد.
ایجاد شرکتهای رقابتی مهم معدنی نیز به پول نیاز دارد که مزیت اصلی چین است. به لطف مجموعه متفاوتی از مشوقها که توسط دولت کنترل میشود، حزب کمونیست چین مایل است به دلایلی غیر از سود و بدون توجه به ریسکهای نظارتی، محیطی یا سیاسی سرمایهگذاری کند.
ایالات متحده آمریکا و متحدان آن جهت رقابت با طرح یک کمربند یک جاده، باید از طریق اشتراک فناوری، منابع و استانداردهای بهتر برای صدور مجوزهای زیستمحیطی و نظارت مشترک برای حفاظت از نیروی کار و شفافیت تلاش کنند.
اشتراک فناوری به کشورهای دارای منابع حیاتی و معدنی کمک میکند از فناوری روز بهرمند شوند. نهادهای صدور مجوز میتوانند نظارت بر محیط زیست را بالا ببرند و روند طولانی تصویب مقررات زیستمحیطی را که مانع عرضه مواد معدنی میشوند، کوتاه کنند.
نظارت مشترک از کارگران محافظت میکند و از رشوههای اقتصاد غیررسمی که هزینههای سرمایهگذاری خصوصی را افزایش میدهد، جلوگیری میکند. بهترین شانس ایالات متحده آمریکا برای یک مزیت رقابتی در تجارت لیتیوم آمریکای لاتین تضمین چارچوبهای قانونی مشترک است. با توجه به اینکه مشارکتهای فناوری، استانداردهای انسانی و سرمایهگذاری خصوصی همگی به حاکمیت قانون متکی هستند.
کشورها با استفاده از فناوری در آینده و روند کربنزدایی انتظار دارند مواد معدنی حیاتی تبدیل به مورد تقاضاترین کالای جهانی شوند، پس از اینکه سوختهای فسیلی به نتیجه غمانگیز خود رسیدند. در این میان تضاد ژئوپلیتیک امنیت منابع بین نفت فعلی از یک سو و افزایش مواد معدنی حیاتی از سوی دیگر ادامه خواهد یافت. حداقل در مورد باتریها، ایجاد یک ائتلاف معدنی عمیقتر نه لزوما گستردهتر، برای حمایت از امنیت اقتصادی و ملی خود به نفع ایالات متحده آمریکا است.
انتهای پیام//