بسیاری از واحدهای تولید فولاد در کشور، به دلیل کمبود مواد اولیه نمیتوانند تولید خود را به ظرفیت اسمی برسانند اما شرکت آهن و فولاد ارفع توانسته از مرز ظرفیت اسمی تولید خود نیز عبور کند. میتوان نتیجهگیری کرد که واحد فولادسازی شما از نظر تامین مواد اولیه مشکلی ندارد؟
اتفاقا مشکلات و چالشهای ما بعد از رسیدن به ظرفیت اسمی تولید آغاز شده است. شرکت ما دو حلقه از زنجیره تولید را دارد که یکی از آنها واحد تولیدی احیا مستقیم به روش میدرکس با ظرفیت ۸۰۰ هزار تن است که در سال ۹۱ با هدف تامین مواد اولیه واحد فولادسازی به بهرهبرداری رسید و دیگری، واحد فولادسازی است که در سال ۹۲ با ظرفیت اسمی سالانه ۸۰۰ هزار تن مورد بهرهبرداری قرار گرفت. در حال حاضر ماده اولیه اصلی مورد نیاز ما در این مجموعه گندله است. به همین دلیل، شرکت معدنی و صنعتی چادرملو که با داشتن ۴۳ درصد از سهام، یکی از سهامداران اصلی شرکت آهن و فولاد ارفع محسوب میشود، در این مدت سالانه ۸۰۰ هزار تن گندله مورد نیاز ما در واحد احیا مستقیم را تامین کرده است.
واحد فولادسازی ما در سال گذشته ۶ درصد بیشتر از ظرفیت اسمی یعنی ۸۵۳ هزار تن تولید داشته است. به این ترتیب، اگر ما بخواهیم با تمام ظرفیت و یا حتی بیشتر از این مقدار تولید داشته باشیم، سالانه به حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن گندله، یعنی ۴۰۰ هزار تن بیش از تعهد شرکت معدنی و صنعتی چادرملو، نیاز داریم. متاسفانه تا امروز نتوانستهایم این کسری ماده اولیه را از تولیدکنندگان گندله تامین کنیم.
راهکار شما برای رفع این مشکل چه بوده است؟
متاسفانه ما نیز مانند بسیاری از همکاران، وقتی از تامین این ماده اولیه توسط تولیدکنندگان ناامید شدیم، به اجبار این کسری را از طریق خرید از واسطهها و دلالها جبران کردیم.
تسهیلات یا تشویقی از جانب دولت برای تامین این میزان گندله، برای شما فراهم نشده است؟
متاسفانه خیر؛ زیرا نظام اقتصادی و تولیدی ما نه کاملا بر اساس عرضه و تقاضا بوده و نه کاملا دستوری است. وزارتخانه با توجه به رسالتی که دارد، در بخشهایی از زنجیره تولید دخالت میکند؛ یعنی مثلا ما را مکلف به ارائه ماهانه ۲۰ هزار تن شمش در بورس میکند تا به این وسیله، مواد مورد نیاز صنایع نورد را تامین کند، اما نکتهای که وجود دارد این است که وقتی واحدی مثل واحد فولادسازی ما مواد اولیه لازم را برای تولید در دسترس ندارد، وزارتخانه وظیفهای را در این زمینه به عهده نمیگیرد و عبور از این مشکل را به خود ما واگذار میکند؛ این وضعیت در شرایطی ایجاد شده که کارخانه ما در نقطهای از کشور قرار گرفته است که حتی امکان واردات گندله نیز برای ما وجود ندارد. وقتی ما به عنوان یک شرکت شناخته شده در کشور نتوانیم نیاز خود به ماده اولیه از طریق شرکتهای تولید کننده مواد اولیه تامین کنیم، چه چارهای جز ارتباط با دلالها و واسطهها برای ما باقی میماند؟!
ما انتظار داریم که اگر وزارتخانه، نهادهای ذیربط و مسئولان قصد مداخله در بازار به منظور تنظیم آن را دارند، تمام حلقههای زنجیره فولاد را در نظر بگیرند. نمیتوان مقرراتی را برای بخشی از این مجموعه گسترده وضع کرد و بخشهای دیگر را در نظر نگرفت. اگر نمیتوانند این نگاه و اعمال نظر جامع را داشته باشند، بازار را به حال خود رها کنند تا میزان عرضه و تقاضا، تعادل لازم را ایجاد کند. نکته دیگر در این مورد این است که بخشنامهها و مقررات باید ضمانت اجرایی داشته باشد و مسئولان باید در مورد آن پیگیر باشند؛ قرار بود از اول مهر ماه برای صادرات گندله و آهن اسفنجی عوارض در نظر گرفته شود، در حالی که چیزی به پایان مهر ماه نمانده، هنوز تاثیر مثبتی از این تصمیم ندیدهایم، این در حالی است که باید جلوی صادرات آهن اسفنجی و گندله گرفته و بر نحوه انجام آن نظارت شود تا این مواد در بازار داخلی عرضه شود که اگر این اتفاق نیفتد، شاید امسال حتی با کاهش تولید مواجه شویم.
آیا این امکان برای شما وجود ندارد که در واحد فولادسازی خود برای جبران کمبود آهن اسفنجی، از قراضه استفاده کنید؟
ما همیشه از قراضه در خط تولید فولاد خود استفاده میکنیم که میزان آن به طور میانگین بیشتر از ۵ درصد مواد ورودی به کوره نمیشود. استفاده از قراضه به عنوان ماده اولیه اصلی معمولا در کورههای القایی با حجمهای پایینتر اتفاق میافتد ولی پایه مواد اولیه ما در فولادسازی ارفع، آهن اسفنجی است و چون آهن اسفنجی را خودمان تولید میکنیم، از قراضه صرفا در پروسه تولید استفاده میکنیم. در کل با توجه به مشکلات تامین قراضه در کشور، استفاده از آن نیز چالشهای خاص خود را دارد و نمیتواند مشکلات ما را حل کند؛ البته شاید گاهی بتوان مقدار قراضه را در شارژ کوره افزایش داد ولی این افزایش نیز تنها ۲ تا ۳ درصد در کل حجم موثر خواهد بود و ما را از اینکه به دنبال آهن اسفنجی باشیم بینیاز نمیکند.
چرا عرضه قراضه در کشور کم است؟
حقیقت این است که کشور ما از نظر صنایع مصرفکننده فولاد، چندان گسترده نیست و همانطور که میدانیم تولید قراضه آهن و فولاد در یک کشور، ارتباط مستقیمی با میزان فعالیت صنایع و طرحهای عمرانی در آن کشور دارد؛ به علاوه اینکه اعمال تحریمها نیز در این سالها مزید بر علت شده و توسعه صنایع را محدودتر کرده است. همچنین شاهد هستیم که حتی طرحهایی مثل طرح اسقاط خودروهای فرسوده که در سالهای گذشته میتوانست بخشی از نیازهای شرکتهای فولادسازی به قراضه آهن و فولاد را تامین کند، در حال حاضر متوقف شده است و با این وضع باید پذیرفت که تامین قراضه به عنوان ماده اولیه اصلی کورههای بزرگ، کاری تقریبا غیرممکن است.
شما این میزان قراضه مصرفی خود را از چه منابعی تامین میکنید؟
میانگین مصرف قراضه در کورههای واحد ما حدود ۵ درصد است که با توجه به تولید حدود یک میلیون تنی فولاد در کارخانه ما، چیزی حدود ۵۰ هزار تن قراضه در سال است که حجم چندان بالایی نیست و میتوان آن را از منابع مختلفی تامین کرد. خودروهای اسقاطی، ضایعات کارخانه تولید میلگرد و هر قراضهای که بتوانیم از آن در فرآیند فولادسازی بهره بگیریم، بعد از فرآوری، مورد استفاده قرار میدهیم.
فرآوری قراضهها شامل چه مراحلی است؟
در یک نگاه کلی، نمیتوان انتظار داشت که قراضههای موجود در بازار از لحاظ کیفی در حد استاندارد باشند و قطعا واجد ناخالصیهایی هستند که نیاز به رفع آن وجود دارد اما معمولا عملیات فرآوری روی قراضهها انجام میشود که شامل فرآیندهایی برای افزایش عیار آن و همچنین جدا کردن عناصر آلاینده و خطرآفرین است. معمولا تمام شرکتهای فولادسازی، در استفاده از قراضه مراحل، فرآوری را نیز در نظر میگیرند.
آیا فرآیند فرآوری در واحد خاصی از کارخانه انجام میشود؟
نه؛ در واقع یک شرکت به عنوان تامینکننده قراضه خط تولید، با ما همکاری میکند. این شرکت که با سرمایه شخصی سرمایهگذاران آن در نزدیکی کارخانه ما احداث و تجهیز شده است، قراضه را پس از خرید از فروشندگان جزء، تکفیک و فرآوری کرده و با کیفیتی که مورد تایید ما باشد، در اختیار خط تولید واحد فولادسازی مجموعه میگذارد.
آیا نمیتوان برای جبران کمبود قراضه در کشور، به واردات رویآورد؟
این نیز میتواند یک روش پیشنهادی باشد که البته باید همه جوانب به خصوص صرفه اقتصادی در آن مد نظر قرار گیرد؛ در کل اگر قرار باشد درصد استفاده از قراضه را برای جبران کمبود مواد اولیه در کورهها افزایش دهیم باید قراضه را از خارج کشور و از کشورهایی مثل پاکستان که در تامین قراضههای صنعتی فعالیت دارند، وارد کنیم. در عین حال باید این نکته را در نظر گرفت که شرکتهایی مثل فولاد ارفع که کارخانه آنها در مرکز کشور واقع شده، هزینههای فراوانی را برای حملونقل این کالای وارداتی بپردازند که عملا صرفه اقتصادی آن را از بین خواهد برد.
حالا که به ظرفیت اسمی تولید رسیدهاید، چه برنامههایی را برای آینده هدفگذاری کردهاید؟
به طور قطع یکی از برنامههای اصلی ما جبران همین کسری دردسرساز آهن اسفنجی خواهد بود. همچنین در حال افزایش ظرفیت کارخانه آهن اسفنجی از ۸۰۰ هزار تن به حدود ۱.۱ تا ۱.۲ میلیون تن در سال هستیم. در حوزه فولادسازی نیز در حال ایجاد تغییراتی هستیم که زیر سقف انجام میشود و امیدوار هستیم با این تغییرات که از به هزینه چندانی ندارد، بتوانیم ظرفیت کارخانه را به بیش از یک میلیون تن برسانیم. طبیعتا با افزایش ۲۵ درصدی تولید، حدود ۱۰ درصد نیز به تعداد یک هزار و ۳۰۰ نفر پرسنل شاغل در مجموعه اضافه خواهد شد تا گامی نیر در جهت ایجاد اشتغال برداشته باشیم.
انتهای پیام//