شبکه برقرسانی در ایران، با گذشت بیش از نیم قرن فعالیت، به بلوغ نسبی رسیده؛ این در حالی است که رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی و توسعه برقیشدن صنایع و جوامع، موجبات رشد بیشتر این شبکه را میطلبد. با توجه به آن که از اساسیترین اجزای شبکه برقرسانی کابلها هستند، عملا کاهش نرخ رشد این زیرساخت در سالهای اخیر، افت تقاضای کابل را بههمراه داشته است.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «فلزاتآنلاین» توسعه و نوسازی زیرساخت انتقال و توزیع انرژی برق، هرگز از تکاپو نمیافتد و با رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی روند صعودی به خود میگیرد یا در سطوح ثابتی باقی میماند. توسعه شبکه برق، روستاهای بیشتری از مناطق کشور را از نعمت برق برخوردار میکند که محرک تقاضای کابلهای مصرفی در حوزه انتقال و توزیع است؛ از سوی دیگر، نوسازی این شبکهها نیز بخشی از تقاضای کابلهای انتقال و توزیع را بهخود اختصاص میدهد. شایان ذکر است که عموما عمر شبکههای انتقال و توزیع، بهطور متوسط ۳۰ سال است و برای بهبود عملکرد یا بازگردانی به مدار، نیازمند نوسازی هستند.
بنابراین با افزایش جمعیت کشور و تلاش در جهت برقرسانی به شهرها و روستاهای مختلف، شبکههای انتقال، فوقتوزیع و توزیع بیشتر اهمیت مییابند و بررسی روند تغییرات این زیرساخت، بهنوعی بیانگر روند تقاضای کابلهای انتقال برق در بازار کشور است. از این رو، سیر تغییرات خطوط شبکه انتقال، فوقتوزیع و توزیع برای بازه ۵۱ ساله گذشته مورد بررسی قرار گرفته است. نمودار ۱، طول خطوط شبکه انتقال و فوقتوزیع را بهتفکیک ولتاژ خطوط برای سالهای ۱۳۳۶ تا ۱۳۹۶ بهتصویر میکشد. همانطور که در این نمودار مشاهده میشود، تا پیش از سال ۱۳۵۵، تنها خطوط انتقال ۲۳۰ کیلوولت در کشور وجود داشت و آغاز خطوط انتقال ۴۰۰ کیلوولتی در ایران به سال ۱۳۵۵ بازمیگردد.
با آغاز ایجاد زیرساخت انتقال ۴۰۰ کیلوولتی، نهتنها تقاضای کابلهای انتقال برق افزایش یافت، بلکه تغییری در نوع کابلها و دکلهای مصرفی در این حوزه بود. پس از خطوط انتقال، شبکه فوقتوزیع با خطوط ۶۳- ۶۶ و ۱۳۲ کیلوولت وجود دارد که بهاستثنای سال ۱۳۴۶، در تمامی سالهای بازه مورد بررسی، همواره سهم خطوط ۶۳-۶۶ کیلوولت بیشتر بوده است. بهطور کلی، میانگین نرخ رشد خطوط انتقال و فوقتوزیع کشور طی سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۹۶، بیش از ۱۰ درصد در سال بوده که عملا بیانگر رشد تقاضای کابلهای انتقال برق در این بازه ۵۱ ساله است.
در بررسی مفصلتر، زیرساخت انتقال و فوقتوزیع در سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۸ (دوران پیش از انقلاب جمهوری اسلامی)، میانگین نرخ رشد این شبکه سالانه برابر با ۲۵ درصد بوده است و در این سالها، تقریبا ۱۴ هزار کیلومتر مدار به شبکه انتقال و فوقتوزیع کشور افزوده شده است. پس از انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی تا ابتدای برنامه نخست توسعه، سالانه برابر با ۱۰ درصد بود که افزایش حدودا ۲۲ هزار کیلومتر مداری را برای خطوط شبکه انتقال و فوقتوزیع کشور بههمراه داشته است. بهتدریج با آغاز برنامههای توسعه، روند توسعه این خطوط از منظر نرخ رشد کندتر ولی از نظر طول افزایش یافته است.
با توجه به نمودار ۱، با آغاز برنامههای توسعه، بهتدریج از سرعت گسترش خطوط انتقال و فوقتوزیع کاسته شد. در برنامه نخست توسعه، میانگین نرخ رشد سالانه خطوط این شبکه، برابر با ۶ درصد بود و افزون بر ۱۵ هزار کیلومتر مدار بر طول شبکه انتقال کشور افزوده شد. این روند در برنامه دوم توسعه، بدون تغییر در میانگین نرخ رشد سالانه، موجب افزایش ۱۸ هزار کیلومتر مداری شد که اگرچه نرخ رشد کمتری نسبت به سالهای پیش از برنامههای توسعه را نشان میداد؛ ولیکن از نظر اندازه خطوط، افزایش نسبتا خوبی بود. طی برنامه سوم توسعه، نرخ رشد افت یک واحدی داشت، میانگین سالانه ۵ درصدی را بهثبت رساند. این در حالی بود که اندازه شبکه افزایش ۲۱ هزار کیلومتر مداری را بههمراه داشت.
در برنامه چهارم توسعه، همگام با دولتهای نهم و دهم، روند توسعه شبکه انتقال کشور با کاهش بیشتر رشد تا میانگین سالانه ۴ درصد همراه بود و بهطور کلی در این بازه زمانی، حدود ۲۴ هزار کیلومتر مدار بر طول این خطوط افزوده شد. همانطور که از ارقام افزایش طول برمیآید، اگرچه نرخ رشد در برنامههای گوناگون توسعه، با کاهش همراه بوده است، میزان افزایش طول، تقاضای روبهرشدی را برای بازار کابلهای انتقال برق کشور به ارمغان آورده است. با این وجود، برنامه پنجم توسعه (دولتهای دهم و یازدهم)، کمبازدهترین دوران توسعه زیرساخت انتقال بوده است؛ چرا که نهتنها میانگین نرخ رشد سالانه یک درصدی را در این بازه زمانی بهثبت رسانده، بلکه تنها ۹ هزار کیلومتر مدار بر طول خطوط این شبکه افزوده شده است. علت چنین امری، آغاز دوره تحریمهای بینالمللی علیه ایران طی سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۴ و پیامدهای ناشی از آن بوده است.
نمودار ۲، طول خطوط شبکه فشار متوسط و ضعیف توزیع برق در ایران را بهتفکیک هوایی و زمینی برای سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۶ نشان میدهد. با توجه به نمودار ۲ سهم خطوط زمینی شبکه توزیع برق در سال ۱۳۵۷، حدود ۱۳ درصد از کل شبکه توزیع کشور را به خود اختصاص داده بود؛ در حالی که اکنون، با توجه به سرعت گسترش بیشتر خطوط هوایی (بهرغم امنیت کمتر و بهدلیل سهولت بیشتر نسبت به زمینی)، این سهم در سال ۱۳۹۶ به زیر ۹ درصد کاهش یافته است. ناگفته نماند که طول خطوط طی بازه ۴۰ ساله مورد بررسی افزایش یافته است.
همانند شبکه انتقال، نرخ رشد سالانه خطوط توزیع برق نیز طی بازه زمانی مورد بررسی، روند نزولی داشته است؛ بهگونهای که از حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد در اواخر دهه ۱۳۵۰ به حدود ۲ درصد در دهه ۱۳۹۰ رسیده است. میانگین نرخ رشد سالانه طول خطوط توزیع برق طی سالهای پس از انقلاب اسلامی تا ابتدای برنامه نخست توسعه، حدودا برابر با ۱۲ درصد بوده است؛ در حالی که در برنامه نخست توسعه این رقم به ۵ درصد در سال افت پیدا کرد. میزان افزایش طول شبکه توزیع در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸، برابر با ۱۷۸ هزار کیلومتر بود که این مقدار طی برنامه نخست توسعه، به حدود ۸۳ هزار کیلومتر کاهش یافت.
با این وجود، طی برنامه دوم در سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۹، نهتنها میانگین نرخ رشد طول خطوط افزایش یک واحدی داشت و به ۶ درصد در سال رسید، بلکه مقدار افزایش طول نیز بالغ بر ۱۱۰ هزار کیلومتر بود. در این سالها، تقاضای کابلهای توزیع برق بهشدت افزایش یافته بود؛ چرا که عمدتا تقاضای سیم و کابل در کشور از محل تولیدات داخلی تامین میشود. در برنامه سوم توسعه، اگرچه میانگین نرخ رشد سالانه مجددا به نرخ برنامه نخست (معادل ۵ درصد) بازگشت، مقدار افزایش طول شبکه، افزون بر ۱۱۵ هزار کیلومتر بود؛ در این سالها، بازار سیم و کابل با رونق قابل ملاحظهای همراه بوده است.
پس از آن در برنامه چهارم توسعه، میانگین نرخ رشد سالانه طول خطوط شبکه، افت بیشتری داشت و رقم ۳ درصد در سال را بهثبت رساند؛ با این وجود، همچنان تقاضای کابل در پی افزایش ۱۲۴ هزار کیلومتری طول شبکه، در اوج بود. برنامه پنجم توسعه که با دوره تشدید تحریمهای بینالمللی علیه ایران همراه بود، رکود صنعتی و اقتصادی بسیاری را برای کشور به همراه داشت که این رکود اگرچه دامن شبکه انتقال کشور را گرفت، اما در شبکه توزیع، شاهد عدم تغییر در میانگین نرخ رشد سالانه و مقدار افزایش طول بیش از ۱۰۸ هزار کیلومتری بودیم.