دانش فنی و تولید فلزات طی هزارههای گذشته بارها دستخوش تغییر شده است و بشر همواره بهدنبال تولید فلزات گوناگون و کاربردهای آن برای راحتی زندگی بوده است. تا اواخر سده ۱۶ و اوایل سده ۱۷ میلادی، موضوع تکنولوژی برای تولید فلزات چندان مهم نبود؛ اما با انقلاب صنعتی در اروپا و حرکت جوامع بهسمت صنعتی شدن، باب جدیدی برای تولید فلزات باز شد.
در ابتدای انقلاب صنعتی، فلزات اساسی (مس، آلومینیوم، سرب و روی) و فولاد بیشتر مورد توجه قرار داشتند و فلزات دیگر بهصورت موردی استخراج و استفاده میشدند. هر چه صنعت در پیشرفت جوامع مهمتر میشد، تکنولوژی نیز اهمیت بیشتری پیدا میکرد.
تا اینکه کشورهای پیشرفته دریافتند که برای برخی از صنایع، بهویژه صنایع حساس و نظامی، دیگر نمیتوان از فلزات اساسی و معمول استفاده کرد و باید بهسمت استفاده از مواد و فلزات دیگر با قابلیتهای خاص باشند. اینگونه بود که فلزات استراتژیک (نیکل، کادمیوم، کبالت، عناصر نادر خاکی، تیتانیوم، لیتیوم و…) اهمیت یافتند. نکته مهم در مورد فلزات یاد شده آن است که آنها بهصورت غیر قابل باوری فراوان هستند؛ اما بهراحتی قابل استخراج نیستند.
چرا که معمولا این فلزات بهصورت همراه با فلزات دیگر و کانسارهای معمول یافت میشوند. بهطور مثال فراوانی کادمیوم حتی از مس نیز در پوسته زمین بیشتر است، اما بهدلیل پراکندگی و عدم تشکیل کانسار مشخص، استخراج و استحصال آن دشوار و دارای مراحل پیچیدهای است.
بنابراین مقولهای به نام دانش فنی تولید مطرح شد. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که کشورهای بسیار کمی از دانش فنی تولید فلزات استراتژیک برخوردار هستند. اما دانش فنی تولید و تکنولوژی تنها در یک سمت قرار دارند و در سمت دیگر نیاز و یا بهعبارت بهتر تقاضا است. این یعنی در یک کشور و جامعه باید احساس نیاز بهوجود آید و مصرفکنندگان طالب یک فلز باشند.
در کشورهای پیشرفته و صنعتی، بهدلیل برخورداری از صنایع پیشرفته و نیز درآمد سرانه بالا، طبیعی است که فلزات استراتژیک خواهان داشته باشند و تولید تجاری و انبوه آنها انجام شود. بهطوری که عمده تولیدکنندگان و مصرفکنندگان فلزات استراتژیک بهصورت فلزی (نه محتوی فلزی و یا کنسانتره) کشورهای پیشرفته هستند.
این کشورها دانش فنی استحصال و تولید تجاری و اقتصادی این فلزات را بعضا بهصورت انحصاری در اختیار دارند و این امر باعث میشود تا تولید یک محصول تنها در کشور دارنده فلز انجام شود. بهطور مثال برخی از عناصر نادر خاکی منحصرا توسط چین تولید میشوند. بنابراین مهمترین مصرفکننده این عناصر یعنی تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند در چین قرار دارند.
نکته مهم دیگر آن است که جوامع بهسمت رفاه، حفاظت از محیط زیست و تسهیل خدمات حرکت میکنند. بهطور مثال توسط برنامههای نصب شده روی گوشیهای همراه، هزاران امکان و خدمات وجود دارد که هر فرد در جامعه به آن نیاز دارد. بهعنوان مثال دیگر، خودروهای بنزینی و دیزلی بهتدریج جای خود را به خودروهای الکتریکی میدهند. بنابراین تقاضا و تولید فلزات استراتژیک باز هم افزایش خواهد یافت.
کشور ما احتمال بسیار زیاد ذخایر نسبتا خوبی از فلزات استراتژیک دارد. اما اینکه از این ذخایر بتواند استفاده کند یا خیر بستگی به عوامل بسیار متعددی دارد که مهمترین آن نیاز و تقاضای جامعه است.
همانطور که پیش از این نیز گفته شد، گام اول استفاده از فلزات استراتژیک، وجود صنایع پیشرفته مصرفکننده است. مهمترین صنایع مصرفکننده فلزات استراتژیک عبارتند از تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند، رایانههای شخصی، خودروهای الکتریکی، هوا فضا، صنایع نظامی، نفت و گاز، برق و حرارت. در کشورها متاسفانه بسیاری از صنایع یاد شده وجود ندارند و اگر هم هستند، بسیار محدود بوده و بنابراین تولید تجاری فلزات استراتژیک برای یک صنعت کوچک مقرون بهصرفه نیست.
نکته مهم دیگر در کشور ما وضعیت اقتصادی است. اگر درآمد سرانه جامعه بهدلایلی مانند ثبات اقتصادی، افزایش موقعیتهای شغلی و رشد صادرات و تجارت خارجی افزایش یابد، قطعا جامعه بهسمت محصولات پیشرفته خواهد رفت که بخشی از آن را فلزات استراتژیک تشکیل میدهد. بهطور مثال جدیدترین گوشیهای هوشمند در ایران بهراحتی یافت میشوند؛ چرا که همواره تقاضای آن وجود دارد.
نکته آخر آنکه کشور ما دانش فنی تولید بسیاری از فلزات استراتژیک مانند عناصر نادر خاکی، نیکل، کادمیوم، کبالت، آنتیموان، تیتانیوم، مولیبدن و… را دارد، اما برای بهرهبرداری از این فلزات، باید صنایع نیز بهسمت پیشرفتگی حرکت کنند و این نیاز بهوجود آید.