طی سالهای گذشته، تولیدکنندگان محصولات سنگآهنی در کشور بارها از دولت و وزارت صنعت، معدن و تجارت خواستار قیمتگذاری شفاف و منطبق با قیمتهای جهانی کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی شدهاند. این در حالی است که این وزارتخانه تنها با عرضه این محصولات در بورس کالا موافقت کرده که باعث شده تا قیمت این محصولات کمی افزایش یابد اما هنوز به قیمتهای جهانی نرسیده است. ضمن اینکه بسیاری از عرضههای کنسانتره و گندله بدون متقاضی رینگ بورس کالا را ترک کردهاند. طبق قانون زمانی که یک محصول در بورس کالا متقاضی ندارد، آن محصول مازاد تلقی شده و تولیدکننده میتواند بدون مجوز و پرداخت عوارض، نسبت به صادرات آن اقدام کند اما در مورد کنسانتره و گندله که از ابتدای سال جاری عرضه آنها شدت گرفته، این اتفاق نیفتاده است و مجوز صادرات آنها اعطا نمیشود. در این رابطه، خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» با محمدوحید شیخزاده، مدیرعامل شرکت فکور صنعت تهران به گفتوگو نشسته است که متن کامل آن را در ادامه خواهید خواند:
توضیحاتی در خصوص فعالیت شرکت مهندسی فکور صنعت تهران بفرمایید.
شرکت مهندسی فکور صنعت در حوزه اجرای پروژههای حوزه معدن، صنایع معدنی و فلزی فعالیت میکند و از ابتدای تاسیس خود تاکنون دهها پروژه در این زمینهها به سرانجام رسانده است. شرکت ما در حوزه اجرای پروژهها گرید یک EPC در حوزه صنعت و معدن و گرید A+ از سوی سازمان مدیریت صنعتی دارد. شرکت فکور صنعت پروژههای بزرگی را در کشور اجرا کرده و سال گذشته توانست ۶ پروژه بزرگ متعلق به شرکتهای بزرگ حوزه معدن و صنایع معدنی را به کارفرما تحویل دهد. به طور مثال، در سال گذشته توانستیم پروژه بزرگ انتقال آب خلیج فارس را به سه شرکت بزرگ حوزه معدن و صنایع معدنی کشور تحویل دهیم.
در حال حاضر نیز این شرکت، پروژههای بسیار بزرگ و مهمی را اقصی نقاط کشور در دست اقدام دارد که ازجمله آنها میتوان به پروژه فولادسازی شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر با ظرفیت سه میلیون تن، کارخانه خردایش، پرعیارسازی و دانهبندی معدن شهرک، کارخانه کنسانتره سنگآهن پایا فولاد، کارخانه بازیافت باطله کنسانتره چادرملو، طرح اصلاح خطوط کنسانتره چغارت و سهچاهون، پالایشگاه مس خاتونآباد، توسعه کارخانه کنسانتره سنگآهن گهر زمین (خط ۳) و دهها پروژه در رابطه با تولید گندله در گلگهر سیرجان اشاره کرد. البته پروژه فولادسازی شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر یکی از بزرگترین پروژههای فولادسازی در حال ساخت در کشور است و خوشبختانه این پروژه حدودا ۴۰ درصد پیشرفت دارد و اجرای آن با کیفیت مناسبی پیش میرود. در همین حال، یک کارخانه کنسانترهسازی سنگآهن با استفاده از باطله هماتیتی در معدن جلالآباد به ظرفیت ۶۰۰ هزار تن احداث کردهایم.
آیا در حوزه اجرای پروژههای بزرگ حوزه معدن و صنایع معدنی، با چالشهای خاصی مواجه هستید؟
در حوزه اجرای پروژهها، در حال حاضر مشکل چندانی وجود ندارد و تنها چالش قابل ذکر در این موضوع، تامین مالی پروژهها است. لازم به ذکر است که تامین مالی پروژهها، از طریق صادرات انجام میشود و با توجه به اینکه بسیاری از شرکتهای معدنی و فولادی، صادراتمحور هستند و طی دو سه سال اخیر سودآوریهای بسیار خوبی داشتند، از نظر مالی توانمند شدهاند و امیدوار هستیم در سال جاری شرایط برای اجرای پروژهها و سرعت بخشیدن به آنها بهتر شود. به این ترتیب، شرکتهای پیمانکار امیدوار هستند بتوانند پروژههای بیشتری را اجرا کنند. سرمایهگذاریهای صورت گرفته برای اجرای پروژهها با این توجیه انجام شده که بخشی از تجهیزات و ماشینآلات از طریق ارز حاصل از صادرات تامین شوند. البته بزرگترین چالش اجرای پروژهها بینالمللی بوده و به تامین قطعات، تجهیزات و ماشینآلات خارجی به ویژه اروپایی و غربی و نیز انتقال ارز از خارج بازمیگردد. با این وجود بخش مدیریت پروژه شرکت فکور صنعت توانسته است بر این مشکلات فائق آید.
توضیحاتی در خصوص فعالیت شرکت در زمینه تولید کنسانتره بفرمایید.
شرکت فکور صنعت یک کارخانه تولید کنسانتره سنگآهن به ظرفیت ۶۰۰ هزار تن در اختیار دارد و این کارخانه یک پروژه بسیار ویژه است. تولید کنسانتره هماتیتی از عیارهای پایین برای نخستین بار در کشور توسط شرکت فکور صنعت انجام شده است. این کارخانه از سنگآهن هماتیتی با عیار پایین و باطله معدن سنگآهن جلالآباد به عنوان خوراک استفاده میکرد. عیار ورودی سنگآهن هماتیتی که در جلالآباد به عنوان باطله کمعیار تلقی میشود، حدود ۲۸ درصد است و خروجی آن کنسانتره ۶۶٫۵ درصد خواهد بود. برای تولید ۶۰۰ هزار تن کنسانتره ۶۶٫۵ درصد در این کارخانه، باید حدود ۲٫۵ میلیون تن خوراک به عنوان ورودی دریافت کنیم. باطلهای که در کارخانه دریافت میکردیم، پیش از این، کارخانههای تولید کنسانتره و نیز معدن جلالآباد متعلق به ایمیدرو نمیتوانستند آن را به عنوان ماده اولیه به کار ببرند و حتی سازمان محیط زیست نیز به انباشت این باطلهها در محوطه معدن ایراد گرفته بود.
با چه چالشهایی در زمینه تولید کنسانتره سنگآهن روبهرو هستید؟
متاسفانه چالش جدی کنونی، تامین خوراک کارخانه است و به دلیل اختلاف نظری که با سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران در نحوه محاسبه قیمتگذاری داریم، چند ماهی است که خوراک کارخانه از سوی ایمیدرو تامین نمیشود و خوراک کارخانه را قطع کرده است. به همین دلیل نتوانستیم ظرفیت کامل بهرهبرداری را محقق سازیم و با ظرفیتی پایینتر فعالیت و از راههای مختلف مواد اولیه را تامین میکنیم. به نظر میرسد قصد ایمیدرو برای عدم تامین سنگآهن کارخانه فکور صنعت، قیمتگذاری آن با نرخ ارز آزاد و قیمتهای جهانی سنگآهن است. ضمن اینکه دولت مجوز صادرات کنسانتره به تولیدکنندگان این حوزه نمیدهد.
با تصمیم ایمیدرو برای عدم تامین خوراک فکور صنعت، کارخانه در معرض تعطیلی قرار گرفته است. متاسفانه به جای آنکه از تکنولوژیهای نوین و اقدام مثبت شرکت فکور صنعت برای استفاده از باطلههای کارخانههای دیگر و تبدیل آن به محصول با کیفیت و استاندارد جهانی حمایت شود، برخی تصمیمات باعث توقف فعالیت کارخانه خواهند شد. حتی وزارت صنعت، معدن و تجارت هم به این موضوع وارد نشده و در این مورد تصمیمگیری نکرده است. متاسفانه دولت نه تنها در سال «تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها» هیچ حمایتی از تولیدکنندگان به عمل نمیآورند، بلکه به مهمترین موانع نیز تبدیل شدهاند.
لازم به یادآوری است که سرمایهگذاری فکور صنعت در تولید کنسانتره در کنار معدن جلالآباد با این مبنا صورت گرفته که مجوز صادرات داشته باشد و خوراک آن نیز از سوی ایمیدرو تامین شود؛ حال قرار است قیمت خوراک را بر اساس قیمتهای جهانی و ارز آزاد حساب شود، اما در مقابل گفته میشود که اختیار صادرات را ندارند و مجوز صادرات اعطا نمیکنند. در صورتی که قیمت خوراک با قیمتهای جهانی و ارز آزاد محاسبه شود، قیمت تمام شده تولید کنسانتره به حدود ۳۰ درصد شمش فولادی خواهد رسید؛ این در حالی است که قیمت فروش کنسانتره در بازار داخلی به حدود ۱۸ تا ۲۰ درصد شمش فولادی میرسد. بنابراین تولید با ادامه این روند از توجیه اقتصادی برخوردار نیست. اکنون با توجه به وضعیت پیش آمده در کارخانه و دشواری تامین مواد اولیه، امکان تعطیلی و بیکار شدن حدود ۴۰۰ نفر از کارگران آن وجود دارد. متاسفانه اکثر صحبتهایی که مسئولان معدنی در خصوص حمایت از تولیدکنندگان مطرح میکنند، بیشتر شعار بوده و در عمل نه تنها کارخانه فکور صنعت، بلکه برخی از معادن و کارخانههای فراوری را نیز به همین بهانهها تعطیل کردهاند. در حال حاضر، سنگآهن که تولیدکننده آن به نوعی دولت است، با بالاترین قیمت به مصرفکنندگان داده میشود. ضمن اینکه معادن نیز در مزایدههایی که چندان شفاف نیز، به متقاضیان واگذار میشود.
آیا طرح توسعهای در زمینه تولید کنسانتره سنگآهن در نظر دارید؟
یک طرح توسعه دیگر برای استفاده از سنگهای کمعیار در دست اقدام داریم تا بتوانیم از سنگهای مگنتیت ـ هماتیت و نیز هماتیت خالص به عنوان خوراک برای تولید کنسانتره استفاده کنیم و طیف وسیعتری از مگنتیت ـ هماتیت و هماتیتها را پوشش دهیم. این پروژه هزینهای حدود ۲۰۰ میلیارد تومان در بر خواهد داشت و امیدوار هستیم طی دو تا سه ماه آینده به بهرهبرداری برسد. البته سرمایهگذاریهای دیگری را در بخش فراوری سنگآهن انجام دادهایم اما با توجه به احتمال کمبود خوراک برای این کارخانهها، روند پیشرفت آنها را با کندی اجرا میکنیم که با کمبود سنگ مواجه نشویم.
به اعتقاد شما، چه راهکارهایی باید برای برونرفت از مشکلات کنونی صنعت فولاد اتخاذ شود؟
زنجیره صنعت فولاد از بخش معدن آغاز میشود و تا تولید محصولات نهایی ادامه دارد؛ خوشبختانه طی یک دهه گذشته در بخش تولید کنسانتره و گندله سنگآهن کارخانههای بزرگ و خوبی با اتکا به توانایی داخلی در حوزه طراحی و مهندسی به بهرهبرداری رسیدهاند. با بهرهبرداری از این کارخانهها، به نوعی کمبود مواد اولیه در زنجیره فولاد جبران شده است. مشکل اساسی این است که شرکتهای فولادساز از بورس کالا خرید نمیکنند و در حالی که صادرات فولاد و محصولات فولادی آزاد شده، اما صادرات کنسانتره و گندله ممنوع است. بنابراین تامینکنندگان مواد اولیه با بخشنامههای متناقض درگیر هستند. حتی مجوز صادرات به تولیدکنندگان آهن اسفنجی داده نمیشود. همانطور که گفته شد، برخی از سرمایهگذاریها با این هدف انجام شدهاند که بتوان با صادرات محصول، تجهیزات و ماشینآلات مورد نیاز را تامین کرد. این سیاستگذاری متناقض، بیعدالتی بزرگی است و در واقع حتی زمانی که کنسانتره و گندله و آهن اسفنجی در بورس کالا عرضه میشوند، بسیاری از شرکتهای فولادساز از خرید این مواد اولیه از بورس کالا سر باز میزنند. با این وجود مکانیزم بورس کالا بسیار شفاف عمل میکند و اگر در آن بتوان کالا عرضه کرد، هم به سود تولیدکننده و هم به سود مصرفکننده خواهد بود. ضمن اینکه در بورس کالا امکان دلالی به ویژه برای محصولات سنگآهنی وجود ندارد اما مشکلی اکه اکنون برای عرضه در بورس وجود دارد، عدم خرید از سوی مصرفکنندگان است که خواهان کنسانتره با قیمتی پایینتر از قیمتهای عرضه هستند. در این شرایط، سیاستگذار باید مطابق با قانون، هنگامی که سنگآهن در بورس عرضه شد و به فروش نرفت، مجوز صادرات را به تولیدکننده بدهد. متاسفانه به قدری در راه صادرات کنسانتره و گندله موانع ایجاد میکنند که تولیدکننده از صادرات پشیمان میشود. این در حالی است که تولیدکنندگان فولاد با توجه به بخشنامههای اخیر وزارت صنعت، معدن و تجارت مبنی بر آزادسازی صادرات، با اطمینان خاطر نسبت به صادرات محصولات خود اقدام میکنند. در مورد کنسانتره و گندله سنگآهن نیز باید مشابه با فولاد یک بخشنامه صادر شود و طی آن به این دو محصول، زمانی که در بورس کالا مشتری نداشتند، مجوز صادرات داده شود.
تولیدکنندگان کنسانتره باید اصولا در بخش معدن نیز اقدام به سرمایهگذاری کنند و تا زمانی که تولید و فروش داشته باشند، بخش معدن نیز متناسب با آن توسعه مییابد. با این حال، بخش معدن و بالادست گرفتار قیمتگذاری دستوری و ممنوعیت صادرات شده و وزارت صنعت، معدن و تجارت با عدم صدور مجوز صادرات کنسانتره، باعث شده است قیمت واقعی کشف نشود و سرمایهگذاری نیز در بخش معدن صورت نگیرد.
با آزادسازی صادرات کنسانتره و گندله، تعادل در کل زنجیره برقرار میشود و در پی آن، قطعا شرکتهای فولادی ناچار خواهند بود خود را با قیمتهای جهانی سنگآهن و کنسانتره وفق دهند. این موضوع نیز باعث میشود سودهای غیر معمول توزیع شده که در زنجیره فولاد به ویژه در مورد محصولات میانی یعنی ذوب و ریختهگری وجود دارد و به نوعی موجب ایجاد رانت انرژی و مواد اولیه شده است، از زنجیره خارج شود و تعادل را به زنجیره باز گرداند. فولادسازان نیز باید بتوانند برای باقی ماندن در بازارهای جهانی شرایط جدید را بپذیرند.