با توجه بهبرنامههای دولت و شرکت ملی صنایع مس برای افزایش تولید کاتد مس، نیاز به ماده اولیه بهویژه معدنی جهت تحقق این هدف، تشدید خواهد شد. بر این اساس و با توجه به نبود ذخایر بزرگ دیگر نظیر سرچشمه، سونگون و میدوک در کشور، نقش معدنکاری کوچک و دستی پررنگتر جلوه میکند.
در خصوص تولید مس سمانته، علاوه بر معدنکاری کوچک، تولید بهصورت دستی نیز وجود دارد؛ هرچند، اطلاعات مدونی از فعالیت آنها در دست نیست. توسعه معدنکاری کوچک با سرمایهگذاری دولت و شرکت ملی صنایع مس، قادر به کسری عرضه ماده اولیه تولید کاتد در آینده این صنعت خواهد بود.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «فلزاتآنلاین»، در نیمه دوم قرن بیستم میلادی، برخی از کشورهای آمریکای لاتین، سیستمی جهت طبقهبندی فعالیتهای معدنی بر اساس معیارهایی نظیر حجم تولید، سرمایه مورد نیاز و تعداد کارگران بخش استخراج، ارایه کردند.
دستاورد مهم چنین طبقهبندی که در آن معدنکاری به ۳ دسته بزرگ، متوسط و کوچک (دستی) تقسیم میشد، این بود که دولتها اقدام به پیادهسازی و اجرای برنامهها و طرحهای متعددی در مناطق مختلف کردند. برخی از این طرحها به توسعه معدنکاری در مقیاس کوچک میپرداختند و برخی مشوق سرمایهگذاری دولتی در پروژههای بزرگ بودند. همچنین، برخی طرحها نیز به دنبال ایجاد محیطی مناسب برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی در بخش معدنکاری بزرگ بودند.
در مقیاس جهانی، بهرهبرداری از تمامی معادن کوچک در دسته معدنکاری کوچک قرار نمیگیرد. از آنجایی که این بهرهبرداری از این معادن میتواند به ۲شکل سطحی و پیشرفته انجام شود؛ دسته اول که برای بهرهبرداری از سادهترین تکنیکهای استخراج، به صورت سطحی و بدون هیچ فناوری خاصی انجام میگیرد، معدنکاری کوچک (دستی) میگویند؛ در حالی که بهرهبرداری با فناوریهای استخراجی و تجهیزات و ماشینآلات مربوطه از معادن کوچک، نوع معدنکاری را در دسته متوسط قرار میدهد. جدول ۱، تقسیمبندی معادن و نوع معدنکاری را در مقیاس جهانی نشان میدهد.
با توجه به تأثیرگذاری قابل توجه صنایع معدنی بر اقتصاد مناطق مهم تولیدکننده این محصولات نظیر آمریکای لاتین، آفریقا و آسیای شرقی، لزوم تصمیمات و اقدامات دولتی جهت سرمایهگذاری و فعالیت بر واحدهای معدنی بزرگ ملموس است؛ البته بررسی معدنکاری کوچک و متوسط نیز اهمیت ویژهای دارد؛ چرا که نهتنها تولید معدنی واحدهای کوچک، سهم قابل توجهی (نسبت به حجم تولید هر واحد معدنی کوچک) از مجموع تولید معدنی این مناطق را در دست دارد، بلکه کارگران مشغول در این واحدها نیز، تعداد قابل توجهی از نیروی کار صنایع معدنی را تشکیل میدهند.
در ایران نیز، همگام با روند جهانی، تصمیمات دولتی بر توسعه معدنکاری بزرگ تمرکز دارد، اگرچه در خصوص صنعت مس، عنایاتی از سوی دولت به معادن متوسط و کوچک (معدنکاری غیر دستی) شده است. ذخایر مس به طور ذاتی، با چالشهایی نظیر عیار پایین و حجم کمتر ذخیره در مقایسه با سایر مواد معدنی فلزی همراه است. با افزایش وابستگی صنایع به مصرف بیشتر مس (یعنی رشد تقاضا)، بهرهبرداری از معادن متوسط و کوچک این فلز صنعتی از اهمیت بیشتری برخوردار شدند.
یکی از مصداقهای معدنکاری کوچک و دستی در ایران میتوان به تولید مس سمانته (تولید مس بهروش سمانتاسیون) اشاره کرد که در حال حاضر، ۳ شرکت با مجموع ظرفیت بیش از ۱،۶۰۰ تن مس سمانته در سال، ظرفیت بهرهبرداری از معادن خود (معدنکاری کوچک) را بهثبت رساندهاند. این در حالی است که تولید مس سمانته بهصورت معدنکاری دستی نیز در ایران وجود دارد.
ویژگیهای معدنکاری بزرگ و کوچک (دستی)
معدنکاری، فرآیند استخراج مواد معدنی و فلزات از زمین است و به عنوان کسبوکاری سودآور شناخته میشود؛ چرا که وجود تقاضای قابل توجه برای مواد استخراج شده به ویژه فلزات، سبب شده عمده این محصولات معدنی در دسته کالاهای اساسی ارزشمند طبقهبندی شوند. در نتیجه، نهتنها شرکتهای معدنی از جمله بنگاههای اقتصادی موفق هستند، بلکه دولتها نیز از محل تولید و صادرات مواد معدنی و فلزات، کسب درآمد میکنند که توسعه اقتصادی آن کشور را به همراه دارد. از مهمترین موادی که از دل زمین استخراج میشوند میتوان به منگنز، تانتالیوم، سنگ قلع و قلع، مس، نیکل، بوکسیت (سنگ آلومینیوم)، سنگ آهن، طلا، نقره و الماس اشاره کرد.
همانطور که بیان شد معدنکاری به ۳دسته بزرگ، متوسط و کوچک (دستی) تقسیم میشود که البته این تقسیمبندی و تعریف هر دسته در جای جای جهان متفاوت است. با توجه به آن که یکی از معیارهای این طبقهبندی حجم ذخیره معدن مورد بررسی است، بعضا تقسیمبندی در مقیاس جهانی با تقسیمبندی در مقیاس کشوری تفاوت دارد. به بیان دیگر، معادنی وجود دارند که در مقیاس کشوری در دسته بزرگ قرار میگیرند، اما در مقیاس جهانی، از جمله معادن متوسط به شمار میروند. از سوی دیگر، عمدتا معادن کوچک و متوسط نیز به دلیل شباهت ویژگیهایشان، با یکدیگر بررسی میشوند. با توجه به این مطالب، تفاوت معدنکاری بزرگ با معدنکاری در مقیاس متوسط و کوچک مورد بررسی قرار میگیرد.
معدنکاری در مقیاس بزرگ معمولا توسط یک شرکت معدنی دولتی، ملی یا بینالمللی با تعداد بسیار زیادی نیروی کار انجام میشود. معمولا این شرکتها، حداقل یک یا دو واحد معدنی از ماده مورد نظر را در دست دارند که کلیه مراحل معدنکاری از استخراج تا تولید ماده معدنی یا فلزی را بر عهده میگیرند. به عنوان مثال، معدن طلای گراسبرگ در اندونزی یا معدن مس اسکوندیدا در شیلی، از معادن بزرگ در مقیاس جهانی هستند که بهرهبرداری از آنها، به ترتیب در دست شرکتهای بینالمللی فریپورت مکموران و بی.اچ.پی است. حجم ذخیره طلای گراسبرگ حدود ۱۰۶٫۲ میلیون اونس برآورد شده است و تولید آن سالانه بالغ بر یک میلیون اونس است. حجم ذخیره مس اسکوندیدا نیز، برابر با ۳،۹۰۰ میلیون تن کانسنگ برآورد شده که سالانه حدود یک میلیون تن مس محتوی از آن تولید میشود.
در مقابل، معدنکاری در مقیاس کوچک، عموما توسط گروه کوچکی از معدنکاران انجام میشود که عمدتا برای یافت معادن بیشتر در سفرند. این گروه از معدنکاران همواره با یکدیگر سفر میکنند و به دنبال معادن جدید عمدتا طلا یا سایر مواد معدنی و فلزی ارزشمند مانند مس میگردند. در این دسته از معدنکاری، معادنی وجود دارند که به صورت دستی مورد بهرهبرداری قرار میگیرند و به معدنکاری دستی (Artisanal Mining) معروفند. مهمترین ویژگیهای معدنکاری در مقیاس کوچک شامل موارد زیر میشوند:
– حداقل تجهیزات و تکنولوژی مورد استفاده که معدنکاری دستی تنها متکی بر نیروی فیزیکی کارگران و سادهترین تکنیکهای استخراج است.
– فعالیـــت بـــدون مالکیـــت حقوقـــی (حقالامتیاز، دعوی مالکیت و …) یا بدون قرارداد معتبر با مالک زمین
– بهرهوری پایین؛ چرا که این دسته از معدنکاری در مکانهای بسیار کوچک و حاشیهای انجام میشود؛ مکانهایی که معدنکاری در آنها یا محدود به سطح زمین است یا آبرفتی است که در هر دو تکنیکهای استخراجی بهرهوری کافی ندارند. با این وجود، بازیابی کامل ماده معدنی یا فلزی مورد نظر با تکرار فرآیندهای تنظیف و فرآوری افزایش مییابد.
– فعالیت بدون ارزیابیهای امنیتی و حفاظتهای بهداشتی و زیستمحیطی
– فعالیت فصلی (به عنوان مثال مکمل درآمد حاصل از کشاورزی) یا اجرای معدنکاری به صورت موقت در شرایطی که قیمت این مواد معدنی و فلزی در بازارهای جهانی صعود کرده باشد.
– عدم امنیت اقتصادی
جایگاه معادن کوچک و متوسط در صنعت مس
مطالعات مؤسسات تحقیقاتی متعدد نشان میدهد که بودجه سرمایهگذاریهای اکتشافی صنعت مس طی یک دوره ۵ ساله سقوط قیمت (۱۶- ۲۰۱۲) به طور قابل توجهی کاهش یافتند. هزینه فعالیتهای اکتشافی در سال ۲۰۱۶، کمتر از نصف این هزینهها در سال ۲۰۱۲ بود. در نتیجه این امر، سبد پروژههای معدنی صنعت مس سریعا خالی شد.
به لطف جهش قیمت مس در سال ۲۰۱۷ و پیشبینی تداوم آن در سالهای آتی (در پی چشمانداز مثبت تقاضا)، شرکتهای بزرگ و کوچک معدنی، مجددا برنامههای اکتشافی و پروژههای معدنی خود را از سر گرفتند. با این وجود، به دلیل یک دوره رکود فعالیتهای اکتشافی، تعداد پروژههای در دست اجرا معدود است. از سوی دیگر، میزان ذخیره پروژههای جدید معدنی، عمدتا در دسته معادن متوسط و کوچک جهانی قرار میگیرند.
به طور کلی در صنعت مس، تعداد پروژههای بزرگ به دلیل ماهیت عیار و حجم پایین ذخایر مس در جهان، کم بوده است؛ اما با پشت سر گذاشتن دوره رکود فعالیتهای اکتشافی، اوضاع پروژههای معدنی، وخیمتر شده است. علاوه بر تعداد کمتر پروژههای معدنی نسبت به گذشته، عیار مس و حجم ذخایر آنها نیز نسبت به معادن فعال کاهش شدیدی داشته است. نمودار ۱، متوسط عیار مس و حجم ذخایر پروژههای معدنی صنعت مس را در مقایسه با معادن فعال نشان میدهد. با توجه به این نمودار، مجموع حجم ذخایر پروژههای صنعت، تقریبا نصف ذخیره واحدهای فعال است.
علاوه بر این، متوسط عیار مس در معادن فعال برابر با ۵۳/۰ درصد برآورد شده در حالی که این رقم برای پروژههای در حال توسعه، به متوسط ۳۹/۰ کاهش یافته است. با توجه به این واقعیت که احتمال اکتشاف ذخایر بزرگ مس نسبت به گذشته کاهش یافته است و سبد پروژههای معدنی این صنعت را پروژههایی با اندازه کوچک و متوسط پر کردهاند، میتوان ادعا کرد که سهم معدنکاری متوسط (بهرهبرداری از معادن کوچک و متوسط) روزبهروز در حال افزایش است و با توجه به عدم توانایی تأمین تقاضای جهانی این فلز صنعتی در چشمانداز میان و بلندمدت توسط معادن بزرگ (به دلیل کاهش قابل توجه عیار و پایان یافتن عمر برخی معادن)، نیاز به اکتشاف معادن بزرگ بیش از پیش جلوهگر خواهد شد.
در این میان، بهرهبرداری از معادن متوسط و کوچک قادر به تأمین بخشی از تقاضای بازار خواهد بود. در نتیجه، از شدت وابستگی تولید به معادن بزرگ و قدیمی کاسته شده و به سهم معادن متوسط و کوچک از تولید جهانی افزوده خواهد شد. چین یکی از بزرگترین کشورهای تولیدکننده مس معدنی در جهان است که بیشترین سهم از مجموع تولید سالانه این کشور، در دست معادن متوسط و کوچک مورد بهرهبرداری است.
شایان ذکر است که معادن کوچک و متوسط مس عمدتا در صدکهای بالای منحنی هزینه قرار میگیرند که با صعود قیمت مس از اواخر سال ۲۰۱۶ با حاشیه سود مثبتی در حال فعالیت هستند. ناگفته نماند که مهمترین دلیل توجیهپذیری اقتصادی تولید معادن کوچک چین، بهرغم حجم تولید کم، هزینههای پایین دستمزد در این کشور است. علاوه بر چین، روسیه نیز به بهرهبرداری از معادن کوچک و متوسط مس مشغول است که علت توجیهپذیری اقتصادی تولید از آنها، هزینه کم حمل و نقل به دلیل وجود شبکه گسترده و قدرتمند ریلی در این کشور است.
صنعت مس معدنی در ایران
به لطف گذر کمربند مسی خاورمیانه از ایران، میزبانی ذخایر متعدد مس نصیب کشورمان شده است. از این میان، بزرگترین ذخایر مس کشور، عبارتند از سرچشمه، میدوک و سونگون که اگرچه در مقیاس کشوری، در رده معادن بزرگ مس قرار میگیرند، در مقیاس جهانی، از جمله معادن متوسط به شمار میروند. با توجه به این دستهبندی، فعالیت معدنی شرکت ملی صنایع مس، به عنوان بهرهبردار این ۳ معدن متوسط، در رده معدنکاری متوسط در مقیاس جهانی قرار میگیرد. دیگر معادن مورد بهرهبرداری این شرکت نظیر چهل کوره زاهدان، مس مزرعه و … در گروه معادن کوچک دستهبندی میشوند.
علاوه بر شرکت ملی صنایع مس که بیشترین حجم از ذخایر مس کشور را در دست دارد، شرکتهای کوچک دیگری نیز در حوزه مس معدنی ایران مشغول فعالیت هستند. این شرکتها نظیر چهار گنبد کرمان، مس درخشان تخت گنبد، مس فلز رنگین، کیان مس جوزم، میناکان، تولیدی معدنی مدوار و … عمدتا محصول تولیدی خود را به عنوان خوراک به شرکت ملی صنایع مس ایران میفروشند. فعالیت این شرکتها اگرچه کوچک است، اما در مجموع سهمی از تامین تقاضای کنسانتره شرکت ملی صنایع مس را تأمین میکند.
بهرهبرداری از معادن کوچک و متوسط مس در استانهای کرمان، آذربایجان شرقی و خراسان رضوی و جنوبی توسط شرکت ملی صنایع مس، با توجیهپذیری اقتصادی همراه نیست؛ چرا که هزینه تولید به دلیل هزینه بالای سربار و دستمزد، به شدت افزایش مییابد. از این رو، شرکتهای کوچک معدنی در ایران، بهرهبردار معادن کوچک و متوسط هستند.
همانطور که بیان شد، در خصوص تولید مس سمانته از محصولات معدنی مس، شرکتهای صنعتی معدنی کویر مس مشرق زمین، کومه معدن پارس و کویر زنگار مس بهصورت ثبت شده و رسمی در استانهای بهترتیب خراسان جنوبی، خراسان رضوی و کرمان مشغول معدنکاری دستی و تولید سمانته هستند.
این شرکتها تنها تولیدکنندگان گزارش شده هستند، ولیکن تولیدکنندگان دیگری با تجهیزات ابتدایی به معدنکاری دستی مشغول هستند که نهتنها حجم تولید آنها بلکه ظرفیت تولید آنها نیز در دسترس نیست. علاوه بر واحدهای فعال ثبت شده در حوزه تولید سمانته بهعنوان معدنکاران کوچک در ایران، ۹ پروژه نیز در خصوص تولید سمانته در دست اجرا هستند که در استانهای زنجان، سیستان و بلوچستان (۲ پروژه)، خراسان جنوبی (۲)، کرمان (۲)، زنجان و مرکزی واقع شدهاند.
با توجه به وجود کانسارهای متعدد مس در کشور که عمدتا در دسته معادن کوچک طبقهبندی میشوند و با در نظر گرفتن حاشیه سود بالای تولید مس محتوی معدنی بهویژه کنسانتره، میتوان به آغاز فصل نوینی در صنایع معدنی کشور، یعنی معدنکاری کوچک اندیشید؛ البته، بهرهبرداری از معادن کوچک، نیازمند مدیریت و کاهش هزینههای عملیاتی است تا تولید از منظر اقتصادی توجیهپذیر باشد.
همانطور که بیان شد، هزینه پایین دستمزد در چین و شبکه قدرتمند حمل ریلی در روسیه، از جمله عوامل کاهش هزینههای عملیاتی معدنکاری متوسط در این کشورها بودند. در نتیجه، فعالیت تولیدی این معادن با توجیهپذیری اقتصادی همراه شده است. اگرچه زیرساخت ریلی کشور از توسعه قابل توجهی جهت کاهش هزینههای حمل و نقل برخوردار نیست، بهرهمندی از تجهیزات مدولار (قابل حمل) در معادن کوچک، میتواند عامل توسعه معدنکاری متوسط در صنعت مس کشور باشد.