زنجیره تولید فولاد کشور، همواره با مشکلات فراوانی روبهرو بوده است. یکی از مهمترین مشکلات به عدم یکپارچگی در زنجیره تولید برمیگردد. تولیدکنندهای که به جای نگاه به منافع ملی، منافع شخصی را ترجیح میدهد بار مشکلات و هزینههای صنعت کشور را افزایش میدهد. در این بین اما کمک صادراتی صنایع به یکدیگر باعث پیشرفت و سودآوری همه آنها میشود.
باید دانست عمده مصرف صنعت فولاد کشور به صنایع وابسته و صنایع پاییندستی بازمیگردد. صنایع پاییندستی نیز خود با چندین مشکل روبهرو هستند. به عنوان مثال در حوزه لوازم خانگی این طور میتوان گفت که کاهش درآمد خانوار باعث کاهش مصرف این کالاها میشود.
در نتیجه اگر از پایین به بالا نگاه شود، واضح خواهد بود که وابستگی میزان درآمد خانوار با کاهش مصرف فولاد در چه حدی است. در این زمینه شایان ذکر است که طبق هرم نیازهای مزلو، انسانها در ابتدا به دنبال رفع نیاز اولیه و اساسی خود هستند.
بدان معنی که افراد در ابتدا درآمد خود را به خوارک و پوشاک و نیازهای اولیه خود اختصاص میدهند و بعد به سراغ سایر نیازها در زندگی خود میروند. حتی ایجاد تغییرات در زندگی نیز مستلزم هزینه است که این تغییرات میتواند شامل همه بخشهای کنونی زندگی و رفع نیازهای بعدی باشد.
این مساله بدان معنی است که در هر جامعه و در اینجا ایران، کاهش درآمد خانوار باعث کاهش در قدرت خرید در حوزه نیازهایی مانند مسکن شود که در پی آن مصرف فولاد در کشور کاهش مییابد.
میخواهد در بازار رقابت بماند و از طرفی باید قیمتها را افزایش دهد، با افزایش قیمت احتمال از دست دادن مشتری را دارد و در نتیجه به ناچار از دور رقابت خارج خواهد شد. ثبات نرخ ارز و دلار بسیار مهم است، چرا که این ثبات به صنایع پاییندستی کمک میکند تا بتوانند با پذیرش ریسکهای کمتری به تولید بپردازند.
به عنوان مثال وقتی که به دلیل افزایش نوسانات قیمت دلار و مواد معدنی، آلیاژ برنجی در طول یک سال بیش از ۴۰ درصد افزایش قیمت پیدا کند، پر واضح که صنعت پاییندست مصرف کننده از این مساله، جان سالم به در نخواهد برد.
نکته قابل توجه دیگر آن است که سود در صنعت فولاد بسیار اندک بوده و نیز بهرههای بانکی بالا موجب نابودی این صنعت میشود، بهرههای منطقی صنعت فولاد مخصوصا برای صنایع پاییندست کشور میتواند ۱۰ تا ۱۲ درصد باشد نه درصدهای بسیار بالایی که برخی موسسات و بانکها بر صنعت تحمیل میکنند. بهرههای معقول و منطقی و با توجه به شرایط روز باعث رشد مناسب صنایع میشود.
استراتژی صادرات و مصرف داخلی هر دو مکمل یکدیگرند، بدان معنی که هر دو نگاه باعث پیشرفت صنایع فولادی میشود. همیشه در علم مارکتینگ و بازاریابی سخن از دو بازار میشود: بازار قدیم و بازار جدید که هر کدام از این بازارها استراتژی مختص خود را میطلبد. نگهداشتن بازار فعلی و یافتن بازار جدید هر دو به صورت موازی پیش میروند و رها کردن هرکدام موجب شکست خواهد شد.
تمام صنایع در جمهوری اسلامی ایران باید در یک مسیر حرکت کنند و آن تلاش برای توسعه کشور به صورت همه جانبه و مداوم است. کمک صادراتی در زنجیره تاثیر بسیار مثبتی خواهد داشت.
بدان معنی که ارائه محصولات و کالاهای صنایع بالادستی به صنایع پاییندست با قیمت صادراتی منجر به سوددهی تمام سیستم خواهد شد. این موضوع همان تعاملات سازندهای است که صنعت فولاد به آن نیازمند است.
اگر در طول زنجیره فولادی تولیدکننده شمش محصول را با قیمت صادراتی به تولیدکننده ورق تحویل دهد و ورق تولید شده هم با قیمت صادراتی به دست صنایع پاییندست مانند بشکهسازی برسد و در نهایت او هم با قیمتی مناسب آن را صادر کند، موجب سود و کمک به اقتصاد تمام ذینفعان و این به معنی وجود یک سیکل معیوب در زنجیره کشور است، در حالی که باید تمام زنجیره فولادی باید در کشور ساخته شود.
روش بهینه شدن برای این مساله صادرات گروهی است که تمام تامینکنندگان داخلی که در زنجیره تامین این محصول صادراتی حضور دارند، از مزیتهای صادراتی به مقدار تاثیر در قیمت تمام شده بهرهمند شوند.
چین نمونه خوبی از کشورهایی است که شرکتهای فعال آن بصورت کمک صادراتی از یکدیگر حمایت میکنند. این کشور به زنجیره صادرات چشم دوخته است و خامفروشی را تا جای ممکن متوقف کرده و از همه جهت از تولیدکننده داخلی حمایت میکند. پر واضح است هنگامی که صنایع بالادستی از صنایع پاییندستی حمایت میکنند، موجبات رشد و ترقی بیشتر خود را فراهم میآورند.
در حالیکه شهرکهای صنعتی کشور ادعا میکنند که تا ۸۰ درصد کارخانجات تعطیل هستند و تولیدکنندگان نیز از این که امکان تامین مواد اولیه را ندارند در شکایت هستند دیده میشود که همین تولیدکننده، سرمایه خود را به عراق برده و کارخانهای را احداث کرده است.
این طور باید گفت که برای سازمانهای مربوطه کشور این مساله قابل توجیه نیست که تمام زنجیره فولاد با یکدیگر در حال صادر کردن کالا هستند و عدم حمایت مناسب باعث فرار سرمایه از کشور شده است.
کوتاه سخن آنکه همواره قدرت یک زنجیر به ضعیفترین حلقه زنجیره آن محدود میشود. هرکدام از حلقههای زنجیره فولاد که ضعیف باشند باعث عملکرد ضعیف و ناقص کل زنجیره خواهند شد. با توجه به مشکلاتی که ذکر آن رفت، امروز صنایع پاییندستی فولاد در حال خروج از کشور و سرمایهگذاری در دیگر کشورها از جمله عراق هستند.
با این حال ایجاد زنجیره صادراتی موجب نفع برای تمامی صنایع میشود. وقتی که تمام تعرفهها از معدن تا محصول نهایی به طور دقیق و مشخص تعیین شده باشند و نیز کمک صادراتی و صادرات گروهی در صنعت شکل بگیرد، با ایجاد ساختارهای مناسب میتوان زنجیرهای ایجاد کرد که موجب سودآوری برای کل صنایع مرتبط کشور شود.