صنعت فولاد بیشترین حجم صنایع فلزی ایران را به خود اختصاص داده است و آمارهای وزارت صنعت، معدن و تجارت نشان میدهد که صادرات شرکتهای بزرگ فولاد کشور در هفت ماه اول سال ۱۳۹۸ به هفت میلیون تن رسیده است و میزان صادرات این محصول طی مهر ماه ۱۳۹۸ نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۵۴ درصد رشد داشته است؛ البته این همه ماجرا نیست و به نظر میرسد شرکتهای معدنی و فولادسازی در چند ماه اخیر کشمکشهای زیادی را با یکدیگر داشتهاند.
این سوی میدان، دولتیها در دفاع از فولادسازان، سفت و سخت ایستادهاند که تولیدکنندگان سنگآهن حق خامفروشی و صادرات مواد اولیه مورد نیاز فولادسازان داخلی را ندارند و حتی عوارض صادرات سنگآهن را تا ۲۵ درصد افزایش دادهاند؛ در مقابل، شرکتهای معدنی نسبت به قیمتگذاریهای دولتی، اعتراض دارند و آن را در تضاد با منافع خود میدانند و معتقد هستند هزینه توسعه معدنی تنها از طریق درآمد حاصل از صادرات ممکن خواهد بود.
تقابل این دو گروه اگرچه در حال حاضر در حد نطق و بیانیه است ولی ادامه دار شدن این موضوع، در صورت عدم مدیریت میتواند به بر هم خوردن توازن و تعادل صنعت فولاد منجر شود.
در صنعت مس کشور نیز، آمارها نشان میدهد که شرکت ملی صنایع مس ایران توانسته با تولید بیش از ۱۳۲ هزار تن کاتد مس در ۶ ماهه اول امسال، بهتر از سال ۱۳۹۷ عمل کند و ۴۷ هزار تن میزان صادرات سال گذشته را در این ۶ ماه به ۵۲ هزار تن برساند. این شرکت همچنین قصد دارد میزان تولید مس کاتدی را تا پایان سال به ۲۶۰ هزار تن افزایش دهد. به این ترتیب، به نظر میرسد که صنعت مس کشور از نظر تولید مواد اولیه دچار کمبود نیست؛ البته این آمارهای امیدوارکننده روی خوش ماجرا را نشان میدهد.
حقیقت تلخ صنعت مس این است که نقدینگی اغلب واحدهای پاییندستی این صنعت به اندازهای نیست که بتوانند حجم بالای مس عرض شده در بورس کالا را خریداری کنند و مجبور هستند مواد اولیه مورد نیاز خود را با حجم پایینتر و قیمت بالاتر از طریق واسطهها تامین کنند که این موضوع، خود به افزایش قیمت تمام شده محصولات مسی میانجامد.
دسترسی کافی صنایع پایین دست مس به مواد اولیه یعنی کاتد مس، تامین نیاز داخلی و صادرات را برای این صنایع تسهیل کرده است اما مشکلات صادرات ناشی از تحریمها و مقررات داخلی و عدم وجود نقدینگی ممکن است که در آینده سبب بروز مشکل در صادرات شود که باید برای آن دوراندیشی لازم را داشت تا مشکلات ناگهانی گریبان صنایع پایین دست را نگیرد.
در صنایع آلومینیوم هم خبرهای خوشی شنیده میشود که شاید مهمترین آنها راهاندازی شرکت آلومینیوم جنوب (سالکو) و اکتشافات شرکت آلومینای ایران (جاجرم) باشد که امیدواریهایی را برای اهالی این صنعت به همراه داشته است. با این حال، همه میدانیم که صنایع آلومینیوم کشور همواره شرایط متفاوتی را نسبت به دو همتای فلزی دیگر، یعنی فولاد و مس تجربه میکند و نیاز به حمایتهای بیشتری دارد. ذخایر بوکسیت ایران بسیار ناچیز است و به دلیل تحریمها واردات آلومینا از طریق قراردادهای طولانیمدت امکانپذیر نیست. همچنین صادرات محصولات آلومینیومی به دلیل شرایط تحریمی و محدودیتهای دولتی تقریبا به صفر رسیده است. اینها تنها بخشی از مشکلات خاصی است که صنعت آلومینیوم کشور علاوه بر مشکلات مشترک با صنایع فلزی دیگر، با آن دست و پنجه نرم میکند. در کل، نیازهای فراوانی برای امکان بقای این صنعت وجود دارد که توجه ارگانهای بالادستی را میطلبد.
درنهایت، گرچه رسیدن به رکوردهای کنونی صنایع فلزی کشور، کار سادهای نبوده و باید مورد قدردانی قرار گیرد اما به نظر میرسد دلخوش بودن به این دستاوردها، «خواب خرگوشی» صنایع فلزی کشور باشد که تازه تازه میخواهد جان بگیرد و حرکت کند. شاید بهتر باشد برای جلوگیری از پنبه شدن تمام آنچه که فعالان این صنایع تا امروز رشتهاند، راهکارهای مناسبی اندیشیده شود. در این شرایط، برقراری یک تعادل و توازن منطقی بین شرکتهای معدنی سنگآهن و شرکتهای فولادسازی که مبتنی بر در نظر گرفتن سود هر دو گروه باشد، حمایت دولتی و ارائه تسهیلات مناسب به صنایعپایین دستی صنعت مس و اتخاذ تدابیری برای واردات آلومینا و توسعه فروش صادراتی آلومینیوم، ضروریترین مواردی است که میتوان برای آنها برنامهریزی کرد.
انتهای پیام//