اهداف حوزه فولاد مانند چشمانداز ۱۴۰۴، زیرساختها و پیششرطهایی نیاز دارد ؛ پیششرطهایی که علاوه بر تامین منابع مالی، به برنامهریزی دقیق و کارشناسانهای نیازمندند. تحقق و انجام این برنامهریزیها تاکنون محقق نشده و صنعت فولاد کشور را در راستای رسیدن به اهداف خود با مشکلات متعددی مواجه کرده است.
در این راستا، خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزاتآنلاین» با مدیرعامل مجتمع فولاد صنعت بناب به گفتوگو پرداخت. ابوتراب فاضل اعتقاد دارد که با تداوم روند فعلی، چشمانداز ۱۴۰۴ تحقق نخواهد یافت، زیرا علاوه بر نبود زیرساختهای موردنیاز در حوزه حملونقل، برنامه مشخص و منسجمی برای بهبود و تسهیل آن دیده نمیشود. در ادامه متن کامل این گفتوگو را میخوانید.
با توجه به چشمانداز ۱۴۰۴، آینده صنعت فولاد را چگونه ارزیابی میکنید؟
بحث و بررسی تکتک واحدهای تولیدی در حوزه فولاد به مقدمه و بستری کامل نیازمند است. در راستای رسیدن به این امر، چشمانداز ۱۴۰۴ تعریف شد تا در سطح کلان میزان تولیدات مجموعههای فولادی کشور مورد بررسی قرار گیرند. در واقع قرار بود تا در راستای تحقق این چشمانداز، مشکلات و معضلات موجود در حوزه فولاد کشور نیز مرتفع شوند.
بزرگترین چشم انداز فولادی کشور، افق ۱۴۰۴ بوده که تحقق آن به پیششرطهای فراوانی وابسته است. تولید سالیانه ۵۵ میلیون تن فولاد، نیازمند رشد اقتصادی حدود ۸ درصد بوده که متاسفانه در حال حاضر رشد اقتصادی در ایران منفی شده است؛ بنابراین اهداف موردانتظار در این چشمانداز بیشتر به آرزو شبیه هستند تا برنامهریزی!
برای تولید این مقدار فولاد در کشور، باید حتما زنجیره تامین فولاد در نظر گرفته شود. تمامی حلقههای زنجیره تامین فولاد نقش بسیار مهمی در تحقق این هدف کلی دارند. پیش¬بینی ۳۰ میلیون تن مصرف داخلی و بیش از ۲۰ میلیون تن صادرات نیازمند برنامهریزی دقیقتر و منسجمتری است.
در دنیا ۷۰ درصد تولید با کوره بلند تولید می¬شوند اما در ایران این موضوع بلعکس است و تولید فولاد بیشتر با کورههای القایی و قوس صورت میگیرد. این بهمعنای ضرورت تامین انرژی ارزان بوده اما دولت با توجه به بودجه و برنامههای خود، در حال حاضر امکان تهیه برق و گاز یارانهای را ندارد. این موضوع بهمعنای عدم امکان دستیابی به اهداف چشمانداز ۱۴۰۴ محسوب میشود. میزان مصرف انرژی واحدهای تولیدی فولاد در ایران دقیقا در نقطه مقابل هدفمندسازی یارانه قرار دارد.
در واقع این چشمانداز نه تنها مزیت نسبی ندارد، بلکه سطح سایش بین المللی را افزایش داده و تعاملات و همکاریهای گذشته شرکتهای داخلی و طرفین خارجی را نیز برهم خواهد زد. از طرفی دیگر در تنظیم این چشمانداز توجهی به حملو نقل و بازار هدف صادراتی نشده است، بنابراین در این مسیر (چشمانداز ۱۴۰۴) دچار مشکل خواهیم شد. بروز و ایجاد این مشکل بهمعنای تعطیلی واحدهای کوچک و هزینههای هنگفت از دست دادن نیروی انسانی متخصص خواهد بود.
بهطور مثال اگر ما در مجموعه فولاد بناب بخواهیم میلیون زیادی محصولات فولادی تولید داشته باشیم، زیرساختهایی همچون نیروی کار متخصص، تسهیل ترانزیت، اقدام برای استفاده از ارتباطات ریلی نیاز است. این در حالی است که با وجود خط ریل در نزدیکی، این مجموعه باز هم با مشکل حملونقل مواجه است.
حال تصور کنید که در سایر واحدهای تولیدی محصولات فولادی این مشکلات چندین برابر است. متاسفانه امروزه مشکل حملونقل و ترانزیت، یکی از بزرگترین دغدغههای تولیدکنندگان فولاد بهشمار میرود.
مدیران و مسئولان حوزه فولادی کشور با چه مشکلات و معضلاتی مواجه هستند؟
بنده بهعنوان مدیریت یک مجتمع بزرگ و باسابقه هر روز بهصورت پیش فرض با مشکلات متعددی در امر تامین مواد در داخل و بخشنامههای دولتی مواجه میشوم که توان زیادی را از من میگیرد، در نتیجه با وجود فکرمشغولیها زیاد علاوه بر عدم تحقق ظرفیت تولید تعیین شده، ارزش افزوده بسیاری را نیز از دست خواهیم داد. متاسفانه در حال حاضر تمامی نگاه صنعت فولاد کشور به حلقه آخر زنجیره فولاد بوده و تمامی پیششرطهای لازمه به فراموشی سپرده شده است.
در صورت عدم تحقق محصول نهایی، تمامی توجهات متوجه تولیدکنندگان خواهد بود. این مشکلات باید یکبار برای همیشه برطرف شود، تا تولیدکنندگان کشور بتوانند تواناییهای خود را به نمایش گذارند. زمانی میتوان از صنعت انتظار ایجاد ارزش افزوده داشت که دولت نیز به ظایف خود بهنحو احسنت عمل کند و در تمامی مراحل همراه و حامی تولیدکنندگان باشد. میزان حمایت دولت از صنعت فولاد باید به میزان انتظارش باشد.
حملونقل یکی از معضلاتی بوده که به یکی از بزرگترین دغدغههای صنعتگران شده است، مجتمع فولاد صنعت بناب در راستای مدیریت این معضل چه برنامههایی دارد؟
واحدهای تولیدی فولاد در این نسبت به واحدهای تولیدی در دنیا مزیت نسبی نداشته و از نظر راههای حملونقل و دسترسی به مسیرهای صادراتی نیز دچار مشکل هستند. همانطور که میدانیم مسیرهای ارتباطی از مشخصههای اصلی و مهم صادرات در دنیا بهشمار میروند.
بنابراین در صورت نیاز به تحقق این اهداف باید در سیاستهای کلان کشور بهجد بازبینی صورت گیرد و انرژی و سرمایههای این کشور مبنی بر ایجاد و احداث واحدهای تولیدی فولاد هدر نروند. تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در سال علیرغم توسعه ترانزیت و حمل ریلی، نیاز به برنامهای جامع و کامل دارد.
مجتمع فولاد صنعت بناب سعی دارد تا با راهاندازی و تکمیل پروژههای خود علاوه بر تقویت زیرساختهای فعلی، گامهای موثری را در راستای توسعه و پیشرفت حوزه فولاد کشور بردارد. از اقدامات صورت گرفته در این راستا میتوان به طرحهای بومیسازی و فعالیتهای انجام شده در راستای تولید میلگرد و آهن اسفنجی اشاره کرد.
چشمانداز جنابعالی از بازار فولاد چگونه است؟
متاسفانه در ماههای گذشته، شاهد اتفاقات خوب و مثبتی در صنعت فولاد نبودیم. فروشندگان و تولیدکنندگان محصولات فولادی تقصیری زیادی در این جریان ندارند. بالانس و نیز ایجاد ارتباط مناسب میان عرضه و تقاضا سبب شد تا در سال گذشته، به میزان یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن شمش از مجتمع فولاد صنعت بناب صادر شود. این مقدار شمش در صورت ورود به بازار داخلی، علاوه بر ایجاد بینظمی در بازار داخل، موجبات تعطیلی و ورشکستگی واحدهای کوچک را فراهم خواهد کرد. این مساله بهمعنای بیکاری قشر کثیری از هموطنان ما خواهد بود؛ بنابراین دولت باید سریعا با برنامهریزی دقیق و اصولی، موانع موجود در صادرات محصولات فولادی را بردارد.