عضو هیئت مدیره و معاون بازرگانی شرکت صبا فولاد خلیج فارس گفت: در حال حاضر صنعت فولاد ایران در تداوم مسیر توسعه و تعالی خود، با چالشها و معضلات مهمی دست به گریبان است که بخش عمدهای از آنها ریشه در فقدان برنامه توسعه جامع و فراگیر و نیز توسعه ناکافی زیرساختهای کشور دارند؛ موضوعی که امروز موجب شده است تا بخش قابلتوجهی از ظرفیتهای زنجیره فولاد عملا خالی بماند و حاشیه سود فعالان این صنعت به شکل چشمگیری کاهش یابد. با این حال، شرکت صبا فولاد خلیج فارس در حالی در پایان آذر ماه به پایان سال مالی خود میرسد که توانسته است در ۱۲ ماه گذشته به برنامههای تولید و سودآوری خود جامه عمل بپوشاند و طرحهای توسعه خود را به بهترین شکل به پیش ببرد.
ابراهیم جانقربانیان در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزاتآنلاین» اظهار داشت: تجربه نشان میدهد مهمترین پیشنیاز تحقق توسعه در مقیاس اقتصاد یا صنعت، تدوین و اجرای یک برنامه جامع، کلان و فراگیر است که در آن، زیربنای مناسب برای فعالیت و رشد فعالیتهای اقتصادی فراهم آورد، چالشها و موانع مرتفع شوند و نقشه راه مناسب برای استفاده بهینه و کارآمد از مزیتها در مسیر خلق ارزش پایدار و مضاعف ایجاد شود. شکلگیری و توسعه زنجیره فولاد ایران را میتوان یکی از مهمترین تحولات اقتصادی و صنعتی کشور در طول چند دهه گذشته برشمرد؛ صنعتی که امروز بخش قابلتوجهی از اقتصاد و اشتغال کشور را به خود اختصاص میدهد و نقش پررنگی را در تامین نیاز داخلی به این محصول استراتژیک و نیز توسعه صادرات غیرنفتی ایفا میکند. با این حال، تداوم این مسیر رشد امروز با موانع و چالشهای جدیای مواجه است؛ چالشهایی که بخش عمدهای از آنها از توسعه نامتوازن و معضلات زیرساختی کشور به ویژه در حوزه انرژی نشئت میگیرد.
سدی مقابل اهداف
وی با بیان اینکه در سالهای اخیر، حجم عظیمی از سرمایهگذاریها روانه صنعت فولاد شده و ظرفیتهای بسیاری در این زنجیره ایجاد شده است، افزود: با این حال، آنچه امروز مشاهده میشود، عدم بهرهبرداری کامل از این سرمایهگذاریها و ظرفیتهای ایجاد شده، تحت تاثیر ریسکها و عدم قطعیتهای موجود در کشور است. یکی از مهمترین خلاهایی که در این خصوص در کشور احساس میشود، طرح آمایش سرزمینی است که خود از تفکر جزیرهای نشئت میگیرد. باید توجه داشت که اساسا اقتصاد و سرمایهگذاری خرد هیچگاه در جهان موفق نبوده است؛ رویکردی که در مقابل اقتصاد کلان و ایجاد کارخانههای بزرگ قرار دارد. طبیعتا زنجیره فولاد ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. این موضوع در زنجیره فولاد میتواند به معنای ظرفیتهای بالای تولید و نیز تکمیل زنجیره ارزش از حلقه نخست یعنی معدن تا محصول نهایی باشد؛ این در حالی است که شواهد نشان میدهد طرح آمایش سرزمینی منسجمی در کشور وجود ندارد و این مسئله باعث نگاه جزیرهای، سرمایهگذاریهای خرد و پراکندگی کارخانههای کوچک در سراسر کشور شده است.
عضو هیئت مدیره و معاون بازرگانی شرکت صبا فولاد خلیج فارس در همین راستا ادامه داد: علاوه بر طرح آمایش سرزمین که فقدان آن، خود هزینه قابلتوجهی را به زنجیره فولاد تحمیل میکند، باید توجه داشت که صنایع فولادی کشور طی چند سال اخیر با ریسکهای مهمی در زمینه زیرساختها به ویژه زیرساختهای انرژی (برق و گاز) نیز روبهرو بودهاند. طبیعتا شرکت صبا فولاد خلیج فارس نیز از گزند این مسائل در امان نبوده؛ به طوری که نرخ تولید این شرکت نیز در چند سال اخیر ناشی از قطعی گاز کاهش یافته است. در چنین شرایطی، به نظر میرسد که تنها دو راه برای رفع این مشکل در کشور وجود دارد. حالت نخست، فراهم کردن زیرساختها توسط دولت و متعاقب آن سرمایهگذاری صنایع و بخش خصوصی در راستای توسعه ظرفیتهای صنعتی کشور است. حالت دوم نیز ارائه پیشنهادها و مزیتهایی از سوی دولت مانند زمین، برق، گاز، آب، بندرگاه، معافیت مالیاتی، خدمات بانکی و… به سرمایهگذاران موفق داخلی و خارجی است تا خود به فراهم کردن زیرساختهای مورد نیاز بپردازند. همچنین میتوان گفت که صنایع فولادی کشور امکان سرمایهگذاری در قالب کنسرسیوم برای تامین انرژی مورد نیاز خود را به طور خاص در حوزه گاز دارند اما باید توجه داشت که لازمه انجام این سرمایهگذاریها، ارائه مزیتهای ویژه به تولیدکنندگان است تا به این ترتیب، صرفه اقتصادی لازم برای سرمایهگذاری زیرساختی فعالان صنعتی ایجاد شود؛ این در حالی است که عملا هیچ یک از این مسیرها در کشور دنبال نمیشود.
به گفته جانقربانیان، از زاویه دیگری نیز به مسئله تامین گاز میتوان نگاه کرد. باید توجه داشت که ذخایر گازی کشور اساسا نامحدود نیستند و از ارزش استراتژیک بسیار بالایی برخوردارند. با این حال، توسعه ناکافی زیرساختهای استخراج گاز کشور، به ویژه در میادین مشترک موجب شده است که عملا بخش عمدهای از ثروت کشور توسط کشورهای همسایه استحصال شود؛ این در حالی است که اگر این منابع ارزشمند در اختیار صنایع بزرگ فعال و یا پالایشگاهها قرار بگیرد، نه تنها رشد تولید محقق میشود بلکه با فروش محصول تولید شده در بازارهای بینالمللی، درآمدهای ارزی کشور نیز افزایش خواهد یافت. در مجموع میتوان گفت که در حال حاضر تنها راهی که برای نجات جان تولید و اقتصاد در ایران باقی مانده، فراهم آوردن فرصت مناسب برای عرضه منابع به صاحبان صنایع فعال و دارای صلاحیت است.
وی با تاکید بر اینکه شرایط فعلی اقتصادی و زیرساختی کشور عملا امروز عملکرد صنایع زنجیره فولاد کشور را تحت تاثیر خود قرار داده و موجب کاهش حاشیه سود آنها شده است، مطرح کرد: برخی کارشناسان حوزه فولاد بر این باورند که در صورت تداوم روندهای موجود، حاشیه سود صنایع فولادی در سال مالی آینده ممکن است تا سطح ۱۰ درصد نیز کاهش یابد؛ این در حالی است که حاشیه سود صنایع در بخشهای مختلف زنجیره فولاد، با توجه به تولید نزدیک به ۳۳ میلیون تن فولاد در کشور، به طور متوسط در سطح ۲۵ درصد قرار دارد. بیتردید سقوط میانگین حاشیه سود این صنایع تا سطح ۱۰ درصد، به معنای ورشکستگی کامل برخی شرکتها خواهد بود. از دیگر علل کاهش حاشیه سود شرکتهای فولادی میتوان به وضع عوارض صادراتی، دستورالعملهای خلقالساعه و تغییر روشهای صادرات اشاره کرد. در واقع عدم قطعیت بالایی در خصوص نرخ ارز، مبنای معامله و رفع تعهد ارزی در کشور وجود دارد که مسیر صادرات را برای صادرکنندگان دشوار میکند. صنایع در سال گذشته باید ارز حاصل از صادرات خود را به قیمت دلار حدود ۴۰ هزار تومان در سامانه نیما ارائه و سپس خدمات مورد نیاز تولید را به قیمت دلار بیش از ۶۰ هزار تومان خریداری میکردند که تنها نیمنگاهی به اعداد و ارقام یاد شده، حاکی از تاثیر بالای بحث ارز بر کاهش حاشیه سود صنایع فولادی کشور است.
عضو هیئت مدیره و معاون بازرگانی شرکت صبا فولاد خلیج فارس تصریح کرد: اهمیت این موضوع زمانی پررنگتر میشود که توجه داشت سیاستگذاریهای کشور در سالهای اخیر بر پایه کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، خروج از حالت تکمحصولی و افزایش درآمدهای غیرنفتی استوار بوده است؛ این در حالی است که وضع عوارض صادراتی، آن هم در کشوری که اساسا برای توسعه خود نیاز جدی به صادرات دارد، به عنوان سدی در برابر تحقق اهداف یاد شده عمل میکند. از دیگر عوامل موثر بر کاهش حاشیه سود صنایع فولادی میتوان به جنگها و مسائل منطقه و همچنین شرایط اقتصادی جهان به خصوص منطقه و قاره آسیا اشاره کرد.
بر پلکان توسعه
جانقربانیان در ادامه به فرا رسیدن سال مالی شرکت صبا فولاد خلیج فارس در پایان آذر ماه اشاره کرد و گفت: این شرکت علیرغم همه چالشها و مواجهه با محدودیتهای تامین برق و گاز، سود مصوب مجمع در سال گذشته و همچنین میزان تولید هدفگذاری شده خود را محقق کرده است. این شرکت همچنین در بازه زمانی یاد شده، عملیات فاز دوم توسعه خود را آغاز کرده است؛ به طوری که پیشرفت آن تا امروز نزدیک به ۲۰ درصد برآورد شده است. این فاز توسعه شامل ایجاد ظرفیت ۱٫۷ میلیون تنی تولید بریکت گرم آهناسفنجی (HBI) است که با احتساب ظرفیت ۱٫۵ میلیون تن فعلی، ظرفیت تولید این محصول در شرکت صبا فولاد خلیج فارس به ۳٫۲ میلیون تن خواهد رسید. گفتنی است که این کارخانه قابلیت تولید آهناسفنجی (DRI) را نیز دارد تا در برهههای زمانی توقفات و تعمیرات، نسبت به تولید آن اقدام شود. تامین مالی صورتگرفته برای این پروژه نیز به میزان ۴٫۵ هزار میلیارد تومان از محل صرف سهام بوده که این مقدار به صورت ۱۰۰ درصدی به پروژه تزریق شده است. از طرف دیگر، فاز سوم توسعه شرکت صبا فولاد خلیج فارس نیز شامل واحد ذوب، ریختهگری و در نهایت نورد ورق گرم به ظرفیت ۲٫۵ میلیون تن خواهد بود. گفتنی است که اسناد مناقصه این پروژه آماده شده و موافقتهای اولیه برای تامین مالی آن اخذ شده است. این فاز توسعه در شرکت صبا فولاد خلیج فارس، به حداقل ۸۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری نیاز دارد که این میزان سرمایه از محل صندوق توسعه ارزی، بانک عامل این شرکت، فاینانس خارجی و بخشی نیز توسط خود این شرکت تامین خواهد شد.
وی ضمن اشاره به فاز دوم توسعه شرکت صبا فولاد خلیج فارس که مربوط به توسعه ظرفیت تولید بریکت گرم آهن اسفنجی در این شرکت است، خاطرنشان کرد: بریکت گرم آهن اسفنجی (HBI)، محصول جدیدی در دنیا به حساب میآید که با توجه به نقش موثر آن در حفظ محیط زیست، در کشورهایی که به استانداردهای زیستمحیطی اهمیت میدهند، میتواند جایگاه ویژهای به عنوان مواد اولیه در کارخانه ذوب و ریختهگری داشته باشد. این محصول همچنین از ویژگیها و مزیتهای قابلتوجهی در مقایسه با آهن اسفنجی برخوردار است که از جمله آنها میتوان به سهولت حملونقل، ماندگاری بالاتر و دپوپذیری اشاره کرد. با توجه به مزیتهای پررنگ بریکت گرم آهن اسفنجی، امروز صنایع بزرگ فولاد کشور نیز به سمت استفاده از این محصول حرکت کردهاند؛ به طوری که تقریبا نیمی از تولید ظرفیت فعلی شرکت صبا فولاد خلیج فارس را صنایع بزرگ داخل کشور مصرف میکنند. این در حالی است که تا حدود پنج سال گذشته این محصول در سبد مواد اولیه صنایع بزرگ داخلی جایی نداشته است. گفتنی است که بریکت گرم آهن اسفنجی با توجه به شرایط تولید در کشور که با ناترازی انرژی همراه است، از مزیت قابلتوجهی برخوردار است. در واقع دپوپذیری بریکت گرم، امکان ذخیرهسازی و استفاده از آن را در بازههای زمانیای که آهن اسفنجی به دلیل قطعی انرژی تولید نمیشود برای صنایع فولادی فراهم میکند. بریکت گرم آهن اسفنجی همچنین در بخش میانی زنجیره فولاد و در زیرشاخه آهن اسفنجی، به لحاظ توجیه اقتصادی از وضعیت مطلوبی برخوردار است.
عضو هیئت مدیره و معاون بازرگانی شرکت صبا فولاد خلیج فارس در پایان یادآور شد: شرکت صبا فولاد خلیج فارس با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، اساسا شرکتی صادراتمحور محسوب میشود و به رغم مشکلات بسیاری که در این مسیر وجود دارد، همواره در راستای توسعه صادرات خود تلاش میکند. گفتنی است که این شرکت هر ساله حدود نیمی از ظرفیت تولید خود را به بازارهای بینالمللی از جمله کشورهای منطقه، خاور دور و حتی برخی کشورهای اروپایی صادر میکند. از این رو، با توجه به مزیتهای یاد شده برای بریکت گرم آهن اسفنجی و همچنین افزایش حرکت به سمت استفاده از این محصول در داخل و خارج از کشور، تکمیل و بهرهبرداری از فاز دوم توسعه شرکت صبا فولاد خلیج فارس میتواند فرصتهای جدیدی را پیش روی این شرکت در بازارهای داخلی و بینالمللی ایجاد کند.
انتهای پیام//