صنعت فولاد، محور و اساس توسعه اقتصادی و صنعتی جهان برشمرده میشود و برای هر کشوری که بخواهد در مسیر رشد اقتصادی حرکت کند، توسعه این صنعت لازم و ضروری است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین»، نگاهی به آمار ردهبندی برترین تولیدکنندگان فولاد جهان نیز نشان میدهد که اغلب اقتصادهای بزرگ جهان، بیشترین تولید فولاد را نیز به خود اختصاص میدهند. در واقع کشورهای صنعتی جهان حتی علیرغم نبود مزیت نسبی برای تولید فولاد، به دلیل اهمیت استراتژیک این صنعت، سرمایهگذاری در توسعه آن را در دستور کار خود قرار دادهاند و از هیچ حمایتی چه در حوزه تامین آسان و ارزان نهادههای تولید شامل انرژی و مواد اولیه و چه در زمینه تسهیل تامین مالی و مقرراتگذاری برای توسعه و فعالیت آن دریغ نمیکنند. در واقع صنعت فولاد، از جمله معدود صنایعی است که دولتها حتی در زمانهای تلاطمات، تمرکز خود را بر حمایت از آن به طرق گوناگون قرار میدهند تا به این ترتیب این صنعت استراتژیک خود را از آسیبها و بحرانها حفظ کنند؛ چراکه صنعت فولاد بنیان اقتصاد جهان برشمرده میشود.
صنعت فولاد در ایران با تکیه بر مزیتهایی مانند منابع انرژی، ذخایر سنگآهن و دسترسی به بازارهای مصرف شکل گرفت و بنیان نهاده شد. این صنعت در مدت کوتاهی نه تنها توانست بر نیاز بازار مصرف داخلی فائق آید بلکه به منبعی مهم برای توسعه صادرات غیرنفتی و حضور در بازارهای بینالمللی تبدیل شد و ایران را به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فولاد جهان بدل ساخت. امروز صنعت فولاد ایران را میتوان یکی از معدود صنایع موفق کشور قلمداد کرد که در شرایط رونق و رکود اقتصادی توانست استقامت و تولید خود را حفظ کند و ارزاوری و توسعه پایدار را برای کشور به ارمغان بیاورد. گروه فولاد مبارکه را نیز میتوان سرآمد این صنعت معرفی کرد که تنها در مدت یک سال گذشته، ۱۰٫۵ میلیون تن انواع محصولات فولادی تولید کرد و با ایفای سهم ۱٫۵ درصدی در اقتصاد ایران، زمینه اشتغال ۳۸۰ هزار شغل را به صورت مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کرده است.
با این حال و علیرغم ادعاهای مطرح شده، صنعت فولاد در ایران در چند سال گذشته بیش از آنکه از مزیتهای نسبی کشور بهرهمند شده باشد، آسیبهای بزرگی را از سیاستگذاریها و مقرراتگذاریهای بالادستی تحمل کرده است. سالها قیمتگذاری دستوری در بازار محصولات فولادی و همچنین اعمال گاه و بیگاه محدودیتها و عوارض صادراتی موجب شده است که این صنعت از بسیاری از فرصتهایی که میتوانست نقطه عطف عملکرد و جهش صنعت فولاد قلمداد شود، محروم بماند.
چالش پراهمیت دیگر، مقوله انرژی است. زنجیره فولاد ایران در چند سال گذشته، عملا پنج تا ۶ ماه از سال فعالیت خود را به دنبال قطعیهای برق و گاز از دست داده است؛ در حالی که کل سهم زنجیره فولاد از مصرف گاز و برق کشور کمتر از ۱۰ درصد است اما در زمان محدودیتهای تامین گاز، نخستین بار محدودیت و کاهش مصرف بر دوش این زنجیره قرار داده میشود. البته باید در نظر داشت چالشهای حوزه انرژی زنجیره فولاد تنها محدود به این قطعیها نیست. افزایش چندین برابری قیمت برق و گاز برای زنجیره فولاد کشور به عنوان صنعتی که با تکیه بر مزیت گاز برای تولید آهن اسفنجی و مزیت برق برای واحدهای فولادسازی شکل گرفته است، به معنای کاهش شدید حاشیه سود و صرفه اقتصادی خواهد بود.
شاید در چنین شرایطی، صنایع فولادی بزرگی در مقیاس فولاد مبارکه بتوانند در مقابل چالشها و بحرانها قدرت بقا و استقامت بیشتری داشته باشند اما واحدهای کوچکتر طبیعتا در مدت زمان کوتاهی از صرفه اقتصادی خارج خواهند شد که این مسئله با توجه به حجم فعالیتهای این صنعت و تاثیر گسترده آن برای سایر صنایع، هم میتواند موجبات توقف فعالیت صنایع پاییندستی را فراهم آورد و هم بخش زیادی از اشتغال کشور را از بین ببرد. نکته حائز اهمیت این است که این چالشها بیش از آنکه از عوامل بیرونی و کلان نشات بگیرد، متاثر از برخی سیاستگذاری و تصمیمگیریهای داخلی است.
نکته جالب توجه در این بین، اظهار نظر برخی کارشناسان و رسانهها با استفاده از آمارهای ناصحیح برای توصیف وضعیت صنعت فولاد کشور است. در یک نمونه، اظهار نظر مدیرعامل فولاد مبارکه مبنی بر کاهش عملکرد تولید ۵۴ درصدی فولاد (شمش فولاد) در مرداد ماه نسبت به اردیبهشت به دلیل قطعی برق بود که تلاش میشد تا با ارائه آمار مقایسه عملکرد تولید محصولات فولادی، پاسخ داده شود؛ در حالی که در همه تحلیلها و بررسیها اساسا از آمار تولید شمش فولاد به عنوان آمار تولید فولاد یاد میشود و قطعی برق بیشترین تاثیر خود را بر عملکرد واحدهای فولادسازی خواهد داشت و تاثیر آن بر عملکرد واحدهای نوردی و تولید محصولات فولادی کمتر خواهد بود.
به نظر میرسد علیرغم اهمیت استراتژیک صنعت فولاد در اقتصاد جهان، نه تنها توجه کافی به تسهیل توسعه و فعالیت این صنعت در کشور صورت نمیگیرد بلکه شاهد تصمیمگیریهایی بعضا مغایر با منافع فولادسازان هستیم. در حالی که سایر فعالان صنعت فولاد مانند هند و ترکیه، رویکردهایی جدی مانند تشکیل وزارتخانه فولاد و ارائه تسهیلات و حمایتهای مالی برای تقویت این صنعت دنبال میکنند و بازار فولاد جهان نیز شاهد ظهور فعالان جدیدی مانند کشورهای حاشیه خلیج فارس است، صنعت فولاد ایران در مسیر ناهمواری قرار دارد که هرروز با مشکلات و چالشهای بیشتری آن هم در شرایط تحریمی دست و پنجه نرم میکند.
در حالی که در برنامههای توسعه کشور، دستیابی به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در افق ۱۴۰۴ پیشبینی شده بود، ظرفیت فعال ایجاد شده برای این عرصه در پایان افق یاد شده تا حد زیادی از هدفگذاری نیز فراتر خواهد رفت. با این حال و با شرایط فعلی حاکم بر حوزه تامین مواد اولیه و انرژی، به ظرفیت رسیدن تولید این واحدها در سالهای آتی دور از ذهن به نظر میرسد؛ موضوعی که به معنای هدررفت میلیاردها دلار سرمایهگذاری در اقتصاد کشور است؛ در حالی که اگر چارهاندیشی به موقع و مطلوبی از سوی نهادهای بالادستی برای تسهیل فعالیت صنعت فولاد صورت پذیرد میتوان انتظار داشت که این صنعت با توجه به دامنه گسترده فعالیتها و همچنین تعداد بالای سهامداران آن که طیف وسیعی از جمعیت کشور را شامل میشود، ثروت و ارزشی قابل توجه را برای مردم به ارمغان آورد و به تدریج شاهد تحقق شعار «معدن به جای نفت» در ایران باشیم.
انتهای پیام//