گذار به انرژیهای تجدیدپذیر با سرمایهگذاری در معدن «Indaba» آفریقا، مهمترین پروژه معدنی آفریقا در مرکز توجهات قرار دارد و اکنون تمرکز بر فرصت سرمایهگذاری ۱٫۲ تریلیون دلاری و معضل کاهش انتشار کربن در توسعه معادن است.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» و به نقل از موسسه وود مکنزی، کنفرانسی در رابطه با معدن «Indaba» در شهر کیپ تاون آفریقای جنوبی که در سال ۲۰۲۳ برگزار شد. این کنفرانس برگزار شده در آفریقا و عرصه فلزات حیاتی، معدن مذکور را در مرکز توجهات گذار به انرژیهای تجدیدپذیر قرار داد.
شرکتکنندگان در این کنفرانس متفقالقول اعلام کردند که سرمایهگذاری در حجم وسیع و فوری در معادن جدید مورد نیاز است. در کنفرانس مذکور و سخنرانیهای اصلی ارائه شده حول این معدن، یک اختلاف نظرهای جزیی وجود داشت. برخی اعلام کردند در مورد تقاضای حال حاضر فلزات تاثیرگذار مانند لیتیوم، مس، نیکل، کبالت، وانادیوم و گرافیت در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر، با حجم مورد تقاضا در آینده و توانایی صنعت برای انجام این کار ناسازگاریهایی وجود دارد.
اهمیت موضوع مطرح شده توسط وود مکنزی نشان میدهد که برای دستیابی به اهداف توافق آب و هوایی پاریس به منظور رسیدن به برایند انتشار صفر تا سال ۲۰۵۰، تولید مس و آلومینیوم باید دو برابر و مقدار تولید نیکل باید سه برابر شود و جهان به ۹ برابر لیتیوم تولید شده امروز نیاز دارد. به طور کلی، مبلغ سرمایهگذاری ۱٫۲ تریلیون دلاری در عرضه فلزات تاثیرگذار در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر تا سال ۲۰۵۰ مورد نیاز است.
رفع محدودیتهای موجود در عرضه با راهاندازی معادن جدید
واقعیت این است که به جای سرمایهگذاری مجدد برای توسعه و رشد صنعت، مستقیما مبلغ سرمایهگذاری به سهامداران پرداخت میشود. این امر سرمایهگذاران را راضی نگه میدارد اما صنعت را از دریافت سرمایهگذاری لازم برای برآوردن تقاضای انرژی در آینده محروم میکند. موضوع افزایش سریع قیمت فلزات از اواسط دهه ۲۰۱۰ به بعد خودنمایی کرد و کسری ساختاری برای چندین کالای ضروری به وجود آمد.
موضوع دوم مربوط به زمانبندی اجرای پروژهها است. در بازارهای تکامل یافتهتر مانند مس، شاهد کاهش سرمایهگذاری در بحث اکتشاف هستیم که منجر به کاهش ظرفیت خطوط تولید این فلز در پروژههای پیشرفته و کاهش کیفیت پروژهها شده است.
در بازارهای فلزات سبز که کمتر توسعهیافتهاند، مبحث سرمایهگذاری به موضوع رقابت تنگاتنگ بدل شده است. برای اکثر فلزات بررسی، اکتشاف، بهرهبرداری و توسعه معادن ۱۰ تا ۱۵ سال به طول میانجامد و این با مبحث رقابت برای رسیدن به برایند انتشار صفر از لحاظ زمانی ناسازگاری دارد.
زمان صرف شده برای توسعه پروژهها تابعی از بسیاری از عوامل است. از جمله مهمترین این عوامل میتوان به افزایش ریسک کشورها در سرمایهگذاری، طولانیتر شدن فرایندهای صدور مجوز اکتشاف و بهرهبرداری معادن و تمرکز بر اصول شاخص محیطی، اجتماعی و حاکمیتی «ESG» اشاره کرد. این بدان معناست که رعایت معیارهای سرمایهگذاری و کسب مجوز اجتماعی برای فعالیت در معادن به طور فزایندهای دشوار است.
معضلات پیش روی سرمایهگذاری در معادن
تضاد بین تمایل به کاهش انتشار گازهای گلخانهای و همچنین ممانعت از تولید فلزات مورد نیاز برای رسیدن به برایند انتشار صفر، یکی از تناقضاتی است که در طول مسیر رسیدن به این هدف آشکار میشود.
برای دولتها، قانونگذاران و جوامع، تاکید بسیار بیشتری بر کاهش انتشار کربن نسبت به توسعه معادن وجود دارد و رابطه بین این دو لزوما توسط طرفین درک نشده است. شرکتهای معدنی نیز موظف به سرمایهگذاری جهت کاهش انتشار کربن هستند و این امر توسط برخی سازمانهای نظارتی الزامی است. به نظر میرسد گفته سازمانهای نظارتی مبنی بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای منطقی باشد و با در نظر گرفتن تاثیر دریافت مالیات از تولید بیش از حد مجاز کربن، سرمایهگذاری در کاهش انتشار آن به جای تمرکز بر ایجاد پروژههای جدید معدنی میتواند بازدهی بهتری را ارائه دهد.
در حالت ایدهآل، باید هم در کاهش انتشار کربن و هم در توسعه معادن جدید برای بهرهبرداری از فلزات تاثیرگذار در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری صورت پذیرد. این واقعیت ناخوشایند وجود دارد که اگر قرار است اهداف توافقنامه پاریس محقق شوند، احتمالا باید شاهد افزایش انتشار کربن قبل از کاهش آن به صفر بود.
سهم آفریقا در معادن جهان و تاثیر آن برای زنجیره تامین
گفتنی است که استخراج از معادن آفریقا که حدود ۳۰ درصد از معادن جهان را در خود جای داده است، میتواند نقش مهمی در تامین مواد مورد نیاز برای برآورده کردن و رسیدن به برایند انتشار صفر در جهان ایفا کند. در میان شرکتکنندگان کنفرانس مربوط به معدن «Indaba» یک تصمیم واحد وجود داشت و آن این بود که آفریقا باید بتواند نیازهای خود را برآورده و اطمینان حاصل کند که مزایای گذار به انرژیهای تجدیدپذیر بسیار فراتر از بخش معدن خواهد بود.
بیان این مطلب را میتوان بخشی از روند امید و واقعیت دانست. برای اینکه یک معدن بتواند به پتانسیلهای خود دست یابد، ایجاد تغییرات در آن لازم است. مجموعهای از اقدامات عملی، از اطلاعات کاداستر دیجیتالی گرفته تا بهکارگیری نیروی کار ماهر در این راستا مورد نیاز است. موضوعاتی چون انرژی، تدارکات و شاخص ریسک محیطی، اجتماعی و حاکمیتی، از عوامل ثابت در روند توسعه معادن هستند.
ثبات در انرژی و سرعت آهسته نفوذ انرژیهای تجدیدپذیر، صنایع پاییندستی را به سوی فرآوری فلزات سوق میدهد و مزایای انرژی پاک را به جوامع آفریقایی محدود میکند.
مسائل لجستیکی نیز به دلیل عملکرد ضعیف سیستم شبکه ریلی که موجب محدودیت در تامین مواد معدنی حیاتی از شمال آفریقای جنوبی یا ایجاد تاخیرهای چند هفتهای در عرضه کنسانتره از جمهوری دموکراتیک کنگو میشود، باید در اولویت قرار گیرد. برطرف کردن ناکارآمدیها و تامین هزینههای لجستیکی یک ضرورت به نظر میرسد.
مهمترین عاملی که به آن بیتوجهی میشود شاخص ریسک محیطی، اجتماعی و حاکمیتی است. معدنچیان بزرگ در آفریقا در حال توسعه حجم تولید خود هستند، در عین حال نرخ رشد تولید به غیر از مس و کبالت در جمهوری دموکراتیک کنگو، در دیگر کشورهای آفریقایی رشد کندی را تجربه میکند.
شرکتهای معدنی بزرگتر بر فرایند کربنزدایی در سایت معادن تمرکز دارند که یک هدف معقول و دستیافتنی است اما برای تامین سریع مواد معدنی حیاتی کافی نیست. شرکتهای معدنی کوچکتر نیز برای رشد روند عرضه فلزات در آفریقا نقش اساسی ایفا خواهند کرد.
همان طور که پیشتر به آن اشاره شد، شرکتهای فعال در زمینه معدن و به طور کلی سرمایهگذاران غربی نسبت به تخصیص هر گونه سرمایه برای توسعه معادن در سطح جهان به ویژه در بخش معدن آفریقا، مردد هستند. تغییراتی که دولتها باید اجرایی کنند، از قبل تاییدیههای آن ارائه شده است. ضروری است که در همین راستا تغییراتی در نیازهای سرمایهگذاران هم صورت پذیرد. به عنوان مثال، در معدن «Indaba» درخواستهایی برای تغییر در رویکرد سرمایهگذاری در معدنکاری دستی در جمهوری دموکراتیک کنگو وجود داشت تا بخش غیررسمی معدنی که حدود ۷ درصد از کبالت جهانی را تامین میکند و حدود ۲۰۰ هزار شغل به آن وابسته است، قانونی سازد.
تحقق فرصتها برای بهرهبرداری از معادن آفریقا
اگر آفریقا بخواهد از ثروت عظیم معدنی خود حداکثر بهره را ببرد، راه بسیار طولانی برای تحقق این مسئله باید طی کند و در همین راستا راهحلهای زیادی برای دستیابی به این نیل ارائه شده است. در همین زمینه مکانیزمهای تامین مالی نوآورانهای وجود دارد که هزینه صرف سرمایه برای ایجاد پروژههای مبتنی بر انرژی پاک و اکتشاف معدنی را کاهش میدهد. همچنین درخواستهایی برای همکاری بسیار گستردهتر بین دولتها و استخراجکنندگان برای تجمیع منابع، ارتقای فناوریها و اشتراک زیرساختها وجود داشت؛ درخواستهایی نیز از سوی سرمایهگذاران جهت ایجاد تغییرات ارائه شده است.
به هر حال گذار به انرژیهای تجدیدپذیر زمانبر است و یک شبه اتفاق نمیافتد. در عین حال شانس موفقیت در دستیابی به برایند انتشار صفر تا حد زیادی افزایش مییابد؛ چراکه ذینفعان به همین سمت تمایل پیدا کردهاند.
البته که همسویی در رسیدن به این اهداف بین دولتها، صنعت و جوامع ضروری خواهد بود. تعیین قوانین در راستای رسیدن به برایند انتشار صفر باید روشهای کاهش انتشار کربن را ترویج کند اما باید از تامین مواد اولیه برای دستیابی به اهداف تعیین شده نیز حمایت کند. در همین رابطه سرمایهگذاریهای جدیدی از سوی تولیدکنندگان تجهیزات اصلی (OEMs)، دولتها و احتمالا صنعت نفت و گاز نیز مورد نیاز خواهد بود.
انتهای پیام//