هر چند که چین خود یکی از بزرگترین تولیدکنندگان بوکسیت در جهان بهشمار میرود، افزایش تقاضای بوکسیت بهواسطه توسعه ظرفیتهای آلومینا و آلومینیوم در آن، در کنار کانسارهای نهچندان باکیفیت بوکسیت سبب افزایش تمایل به بوکسیت وارداتی در این کشور شده است.
بوکسیت، اصلیترین کانی آلومینیوم است که از آن برای تولید معدنی این فلز استفاده میشود. هر چند که در بین فلزات مختلف، آلومینیوم بیشترین پراکندگی و غلظت را در پوسته زمین دارد و تقریبا در بیشتر نقاط جهان میتوان کانسنگهای حاوی آلومینیوم را یافت، اما بهواسطه قیمت کنونی آلومینیوم، تمامی کانسارهای موجود از نظر اقتصادی قابل برداشت نیستند. این امر تنها کانسارهای خاصی از بوکسیت را در برخی از نقاط جهان مقرون بهصرفه کرده است.
نمودار ۱، سهم بزرگترین واردکنندگان بوکسیت جهان طی ۲ دهه اخیر را بههمراه حجم تجارت بوکسیت در جهان نشان میدهد. همانطور که در این نمودار مشاهده میشود، تجارت بوکسیت در سطح جهان، از حدود ۳۰ میلیون تن در سال ۲۰۰۱، به نزدیک سطح ۱۰۰ میلیون تن در سال ۲۰۱۷ رسید. در سالهای ابتدایی که واردات بوکسیت چین چندان قابل توجه نبود، عمده تجارت بوکیست جهان به مقصد کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی انجام میشد.
در حالی که تقاضای وارداتی این ۲ منطقه در طول دوره مورد بررسی، تقریبا ثابت باقی ماند، واردات بوکسیت چین بین سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ رشد چشمگیری کرد و این کشور را به بزرگترین واردکننده بوکسیت در جهان تبدیل نمود.
هر چند که چین خود یکی از بزرگترین تولیدکنندگان بوکسیت در جهان بهشمار میرود، افزایش تقاضای بوکسیت در این کشور بهواسطه توسعه ظرفیتهای آلومینا و آلومینیوم در آن، در کنار کانسارهای نهچندان باکیفیت بوکسیت سبب افزایش تمایل به بوکسیت وارداتی در این کشور شده است.
بهطور کلی، تقاضای وارداتی بوکسیت چین در طول ۲ دهه گذشته، شاهد ۳ برهه متفاوت بوده است؛ دوره اول که مربوط به سالهای قبل از ۲۰۰۵ میشود، واردات بوکسیت سهم اندکی از تقاضای کل آن را تأمین میکرده است.
در دوره دوم، چین با در پیش گرفتن سیاستهای مالی انبساطی به توسعه ظرفیتها در صنایع مختلف، کمک شایانی کرد. طی این دوره که مربوط به سالهای بین ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ میشود، تراز حساب جاری این کشور بهشدت مثبت شد که ناشی از سیاستهای مالی انبساطی آن بود. در همین دوره، ظرفیتهای عظیم و متعددی از تولید کالاهای مختلف در سطح چین شکل گرفتند و این کشور را به بزرگترین تولیدکننده بسیاری از کالاها تبدیل کردند.
در دوره سوم (سالهای پس از ۲۰۱۰)، بهتدریج چین از سیاست مالی انبساطی به سیاستهای انقباضی تغییر جهت داد تا بتواند ارزش واحد پول خود را حفظ کند. این امر، خصوصا در سالهای انتهایی این دوره، سبب کند شدن رشد اقتصادی و میزان تولیدات آن شد. هر چند که در ماههای اخیر، در تب و تاب تنشهای تجاری با آمریکا، این کشور دوباره اقدام به در پیش گرفتن سیاستهای مالی انبساطی کرد، ولی انتظار میرود که با سرد شدن این کشمکشها، سیاست مالی این کشور دوباره بهسمت انقباضی بازگردد.