حرکت صنعت فولاد کشور در مسیر تحقق چشماندازهای تعریف شده، ضرورت توسعه صنایع فولادی را بیش از هر زمان دیگری روشن میکند. تردیدی نیست که راهبری یک کارخانه فولادی و هدایت آن به سمت تحقق ظرفیت اسمی و سودآوری، به تجربه و دانش بالایی نیاز دارد. «گستره دانش مهندسی بهرهبرداری صنعت فولاد»، مدل جامعی به شمار میآید که در همین راستا از سوی شرکت مهندسین مشاور پیشگامان فولاد جنوب ارائه شده است. با توجه به نتایج مثبت حاصل شده در پروژههای فعلی و همچنین آیندهنگری در بهرهبرداری تخصصی از کارخانجات فولادی، میتوان اذعان داشت که این شرکت برای نخستین بار، مهندسی بهرهبرداری را به عنوان مدلی عمومی برای پوشش سراسری در صنعت فولاد کشور و حتی سایر کشورها توسعه داده است.
تجمیع دانش و تجربه در حرفههای مختلف، امری مرسوم به شمار میآید. تدوین و ارائه این مجموعه، تاثیر بسزایی بر بلوغ آن حرفه و تربیت حرفهایها دارد. اگرچه تاکنون این کار در حوزههای محدودی انجام شده است اما بیتردید تجمیع دانش و تجربه در هر حرفهای، ارزش خاص خود را دارد. به این مجموعه، گستره دانش «Body of Knowledge – BOK» گفته میشود.
میتوان گفت «BOK»، مجموعه کاملی از مفاهیم، اصطلاحات و فعالیتهایی است که توانمندی یک حوزه را (آنگونه که حرفهایها تعریف میکنند)، تشکیل میدهد. به عبارت دیگر، مجموعه منظم فعالیتها و نتایج بر حسب ارزشها، ساختارها، مدلها، اصول و مصداقهای آنها که ناشی از کشف و اعتبارسنجی مداوم توسط حرفهایها باشد و رشد، بازتولید، بازبینی و ارائه حرفه را امکانپذیر سازد، گستره دانش آن حرفه نامیده میشود. اگر فردی، به مجموعه دانش ساختیافته تجویز شده در یک زمینه خاص تسلط داشته باشد، به عنوان یک فرد متخصص یا حرفهای در نظر گرفته میشود.
مدلی یکپارچه و حرفهای
بیتردید فرایند سرمایهگذاری تا احداث، مقطع مهمی از چرخه حیات هر کارخانه محسوب میشود اما تهیه، بنانهادن و انجام فرایندهای مهندسی و اجرایی کارخانه توسط یک تیم متخصص و مجرب، حیاتیترین دغدغه سرمایهگذار در بلندمدت خواهد بود. بهرهگیری از چنین تیمی، تضمینکننده راهاندازی علمی کارخانه، عبور موفقیتآمیز از منحنی یادگیری «Learning Curve»، دستیابی به تولید پایدار و انتقال موفق تخصص، تجربه و فرهنگ سازمانی به سرمایهگذار است. به هر حال، هر کارخانهای فعالیتهایی را پس از احداث انجام میدهد تا به تولید اسمی و سود دست یابد. در همین راستا، اتخاذ راهبرد و برنامهای جامع در بهکارگیری فرایندها، تجهیزات، پیمانکاران و نیروی انسانی، موجب اجتناب از پراکندگی و بینظمی امور، دوبارهکاری یا عدم رسیدگی به برخی فعالیتها، افزایش ریسکهای اجرایی پلنت، عدم مسئولیتپذیری پیمانکاران، استهلاک مضاعف تجهیزات، عدم تحقق کامل برنامههای تولید، نت، مالی و نیروی انسانی خواهد شد.
«مهندسی بهرهبرداری» به عنوان مدلی یکپارچه و حرفهای در صنعتداری فولاد، تطابق زیادی با مفهوم گستره دانش دارد. شرکت مهندسین مشاور پیشگامان فولاد جنوب به عنوان مبتکر حرفهای این مدل در ایران و منطقه، مجموعه دانش و تجربه لازم برای راهبری کامل یک پلنت فولادی را با عنوان «گستره دانش مهندسی بهرهبرداری صنعت فولاد» تجمیع و ارائه کرده است. مجموعه فعالیتهای مبتنی بر تخصص و تجربه، با هدف راهبری یک کارخانه در زنجیره فولاد از طریق ایجاد زیرساختهای دانشبنیان لازم و انتقال دانش و تجربه و رسیدن به تولید بهینه، تعریفی از گستره دانش مهندسی بهرهبرداری صنعت فولاد است.
مهندسی بهرهبرداری به حوزههای دانش (مدیریت پروژه، پشتیبانی ستادی، بهرهبرداری و پشتیبانی عملیاتی)، ۹ گروه فرایندی (منابع انسانی، بازرگانی، تولید، نگهداری و تعمیرات، انرژی و سیالات، حمل، دفتر فنی، مدیریت کیفیت و راهاندازی) و کلانفرایندهای شناخته شده (تدوین ساختار سازمانی، جذب و تامین نیروی انسانی، آموزش، توسعه فرهنگ سازمانی، نظام جبران خدمت، تامین، فروش، حمل، مدیریت انبارها، مدیریت مالی، تحقق و نظارت محصول، انواع نت، تامین و تولید، توزیع و فرآوری انرژی و سیالات، تامین و اجرای حمل، خدمات نقشهبرداری، نقشهکشی صنعتی و مهندسی معکوس، کدینگ کالا و قطعات، مدیریت دفتر فناوری، تدوین دستورالعملها، آمادهسازی و پشتیبانی فنی، متره و برآورد، استقرار «ERP» و داشبوردها، تکنولوژی تعمیر و بازسازی، بازرسی، اطلاعات پایه و برنامهریزی نت، خدمات دفتر برنامهریزی، مهندسی ارزش، مدیریت ساخت و سفارشات، آرشیو و کنترل مستندات، تضمین کیفیت (QA)، کنترل کیفیت (QC)، تست تجهیزات و راهاندازی دستهبندی شده و هر کلانفرایند نیز خود از تعدادی فرایند تشکیل شده است. رابطه بین فرایندها، حوزههای دانش و حتی گروههای فرایندی، ماتریسی است؛ یعنی هر فرایند مهندسی بهرهبرداری احتمالا در چند حوزه دانش گسترده شده و شکلی چند بعدی دارد؛ البته با رویکرد بهبود مستمر، این تعداد ثابت نیست و بر اساس تجربیات و ایدههای جدید میتواند تغییر پیدا کند.
نقشه راهی برای مهندسی بهرهبرداری
نقشه راه گستره دانش مهندسی بهرهبرداری صنعت فولاد شرکت مهندسین مشاور پیشگامان فولاد جنوب در پنج حوزه قابل بررسی است:
-استفاده در پروژههای شرکت پیشگامان:
مهندسی بهرهبرداری، یک الگو و مدل عملی برای ارائه خدمات، نگارش قراردادها، تامین نیروی انسانی، محاسبه بهای تمام شده خدمات و برنامهریزی در پروژههای آتی شرکت پیشگامان خواهد بود. در واقع این شرکت به ازای هر پروژه مشابه، برنامهریزی، تدوین فرایند، انجام محاسبات مالی-زمانی و… را از ابتدا انجام نمیدهد بلکه آنها را با ویژگیهای پروژه جدید تطبیق میدهد.
-تکمیل مستمر:
فرهنگ لغت آکسفورد از سال ۱۹۹۳ میلادی، واژه «کایزن» را روشی مستمر در بهبود کار، اثربخشی فردی، بهرهوری و نظایر آن در قالب فرهنگ کار بیان میکند. کایزن در واقع یک اصطلاح ژاپنی بوده که از دو واژه کای (KAI) به معنای تغییر و زن (ZEN) به معنای حالت خوب تشکیل شده است. بنابراین کایزن را میتوان به مفهوم «تغییر برای بهتر شدن» تعریف کرد. این تغییر، چهار ویژگی عمده «مستمر و پایانناپذیر»، «منظم و تدریجی»، «کمهزینه و مبتنی بر اصلاحات جزئی و کوچک» و «بر پایه مشارکت همگانی» بودن را در خود جای میدهد؛ گفتنی است که مباحث بهبود مستمر و کایزن در دهه ۷۰ وارد ایران شدند.
مدل مهندسی بهرهبرداری، ماهیتی تکاملی دارد و بر مبنای تجربیات طولانی تدوین شده است. از این رو نمیتوان از تجربیات جدید غافل بود و مدل فعلی را یک نسخه همیشگی دانست. بر اساس ویژگیهای کایزن و با استفاده از روش «Plan-Do-Check-Act»، هماندیشیهای دورهای سراسری و ثبت و پذیرش تجربیات پراکنده جدید، راهکارهایی برای بهبود و تکمیل مستمر این دانش محسوب میشوند.
-اشتراک دانش با همکاران شرکت پیشگامان:
یکی از مهمترین آثار این مدل، الگوسازی برای شرکتهای مشابه پیشگامان است تا از این طریق بهرهبرداری در صنعت فولاد به سمت رویههای استاندارد حرکت کند. واضح است که اجرا یا برونسپاری پراکنده شئون مختلف یک کارخانه، با اتلاف هزینهها، عدم یکپارچگی، بینظمی ناخواسته، اختلاف پیمانکاران، عدم بهینگی مصرف منابع و… همراه خواهد بود. با این حال، با توسعه بهکارگیری راهکاری جامع مانند مدل مهندسی بهرهبرداری، تا حدود زیادی از این آنومالیها اجتناب میشود.
-توسعه منابع انسانی حرفهای:
اهمیت جانشینپروری از نگاه متخصصان منابع انسانی، کاملا روشن است. خروج هر نیروی ماهر و باتجربه از صنعت فولاد، به معنی خروج تجربیات ثبت نشده اوست. از سوی دیگر، از لحظه ورود نیروهای تحصیلکرده به صنعت تا تبدیل شدن آنها به یک فرد خبره، زمان زیاد و مسیر مبهم و پرریسکی طی میشود. در همین راستا، از جواهر لعل نهرو (از رهبران جنبش استقلال هند) نقل شده است که میگوید: میتوان ظرف دو سال یک کارخانه ذوب آهن ساخت اما برای تربیت یک مدیر برای این صنعت، باید ۲۰ سال زمان صرف کرد.
تحصیلکرده تازهوارد باید خوششانس باشد تا در کنار خبرهای قرار گیرد که دانشمند بوده و قدرت انتقال مطلب داشته باشد؛ یعنی اولا ریشهها و مبانی علمی تجربیات خود را بداند و ثانیا حوصله، وقت و توان آموزش به شاگرد را داشته باشد. میبینید که فرایند جانشینپروری را عدم قطعیتها و ریسکهای فراوانی تهدید میکند؛ ضمن اینکه این استاد، یافتههای محلی خود و شرکت خود را ارائه خواهد کرد.
بنابراین باید برنامه مدونی جهت آموزش متخصصان تازهوارد صنعت فولاد بر اساس اجرا شود تا در کوتاهترین زمان، تمامی دانش و تجربه لازم به ریشهایترین شکل ممکن به ایشان انتقال داده شود؛ البته این نیروها به هیچ وجه، از کسب تجربیات شخصی، بینیاز نخواهند بود.
-اعتبارسنجی و ممیزی:
اگرچه استانداردها و دستورالعملهایی برای ارزیابی و ممیزی فرایندهای صنعت فولاد در دسترس هستند اما استانداردهای جزیرهای و منفرد، تاثیرات یک فرایند روی سایر فرایندها را نادیده میگیرند. از سوی دیگر، در نظر نگرفتن ملاحظات و مختصات پلنت فولادی در متن بخش عمدهای از این استانداردها، موجب بروز عدم انطباقهای غیرمنطقی در کارخانه میشود. این مسئله مانند یک پروفسور صنعتندیدهای بوده که در رشته دانشگاهی خود متخصص است اما درک مناسبی از ملاحظات بین رشتهای و عملیاتی کارخانه ندارد.
با تکیه بر گستره دانش مهندسی بهرهبرداری صنعت فولاد، میتوان اعتبارسنجی، ارزیابی، ممیزی و عارضهیابی صنعت فولاد در تمامی شئون کارخانهداری را به صورت یکپارچه انجام داد. این مدل همچنین امکان استخراج لیست اقدامات اصلاحی و ارائه روشهای بهبود عملکرد را نیز فراهم میآورد.
جدول ۱٫ نمونههایی از «BOK»های تعریف شده توسط سازمانهای حرفهای در جهان
شکل ۱٫ حوزه فعالیت مهندسی بهرهبرداری
یادداشت: سید محمدحسین موسویزاده – مشاور مدیرعامل شرکت مهندسین مشاور پیشگامان فولاد جنوب
انتهای پیام//