کارشناس بازار فولاد گفت: از منظر شرکتهای تولیدکننده، برنامهریزی مطمئن تر برای تولید و اطمینان خاطر از تامین مواد اولیه مورد نیاز مهمترین کارکرد این نوع قراردادها است و در سوی دیگر، فروشنده نیز برنامهریزی بهتر و دقیقتری در جهت پیشبینی تولید و فروش خواهد داشت و به طور کلی پیشبینی بازار برای تولیدکننده و مصرفکننده به مراتب آسانتر میشود.
به گزارش «فلزات آنلاین» و به نقل از کالاخبر، در روزی که طرح ویژه وزارت صمت در جهت مدیریت هوشمند بازار و اطمینان خاطر تولیدکنندگان با انعقاد قراردادهای کشف پریمیوم در بورس کالای ایران آغاز شد، با استقبال مصرفکنندگان، ۱۷۵ هزار تن شمش فولاد شرکت های جهان فولاد سیرجان، چادرملو و فولاد کاوه جنوب کیش در قالب ۲۷ قرارداد و ۱۲۰ تن مس کاتد شرکت ملی مس در قالب ۶ قرارداد ۲۰ تنی مورد معامله قرار گرفت؛ در خصوص بررسی آغاز این طرح و کارکردهای قرارداد کشف پریمیوم با محمد آزاد کارشناس بازار فولاد گفتوگویی انجام شده است که در ادامه میخوانید:
مزایای طرح وزارت صمت در قالب قرارداد کشف پریمیوم در بورس کالا چیست؟
ازجمله مهمترین مزیتی که برای این طرح میتوان قائل بود این است که با ایجاد شفافیت در مشخصات طرفین معامله به ویژه در سمت تقاضا، دست دلالان و سفتهبازان از بازار هر یک از محصولات موضوع قراردادهای مذکور، کوتاه خواهد شد.
از منظر شرکتهای تولید کننده، برنامهریزی مطمئنتر برای تولید و اطمینان خاطر از تامین مواد اولیه مورد نیاز مهمترین کارکرد این نوع قراردادها است. تامین به موقع و به میزان کافی مواد اولیه به عنوان یکی از مولفههای اصلی در تولید و از طریق جلوگیری از تعطیلی و یا توقف هر چند موقت خطوط تولید و رفع معضلات و هزینههای تحمیلی ناشی از آن، برای تولیدکننده از اهمیت به سزایی برخوردار است که جزو کارکردهای این قراردادها است. در سوی دیگر فروشنده نیز برنامهریزی بهتر و دقیقتری در جهت پیشبینی تولید و فروش خواهد داشت و به طور کلی پیشبینی بازار برای تولیدکننده و مصرفکننده به مراتب آسانتر میشود.
همچنین شرایط منعطف این قرارداد در نحوه تسویه مبلغ کل و اینکه در ابتدا تنها نیاز به پرداخت مبلغی به عنوان ودیعه بوده، ازجمله نقاط مثبت این ابزار در مقایسه با قراردادهای سلف است تا طرفین (به ویژه خریدار) با کمترین هزینه ممکن بتوانند اقدام به پوشش ریسک کنند.
قرارداد بلندمدت کشف پرمیوم چه کارکردی دارد و آیا صنایع از ان استقبال میکنند؟
با توجه به ویژگیهایی که برای این نوع قراردادها تعریف شده است، کارکرد این ابزار را می توان به عنوان یک قرارداد برای ایجاد اطمینان در آینده در نظر گرفت زیرا قیمت به نرخ روز تحویل خواهد بود ولی در خصوص خرید و تحویل کالای موضوع قرارداد برای هر دو طرف خریدار و فروشنده تعهد ایجاد میکند.
در این زمینه پیشبینی میشود صنایع مختلف و شرکت ها از این ابزار استفبال خواهند کرد به این دلیل که مهمترین تاثیر مثبت آن به طور کلی کمک به مدیریت سرمایه در گردش شرکتها و اطمینان خاطر نسبت به روند تولید است.
به نظر میرسد در این روش، دغدغه تولیدکنندگان از نوسان شدید قیمتی یا نرسیدن مواد اولیه به تولیدکننده پاییندست آن هم به دور از قیمتگذاری دستوری برطرف میشود، نظر شما در این باره چیست؟
در واقع، کشف پریمیوم به نوعی یک قرارداد آتی مقداری است؛ به طوری که تولیدکننده در خصوص تامین مواد اولیه مورد نیاز و فروشنده در مورد فروش میزان مشخصی از محصول خود اطمینان مییابند و این امر قطعا در برنامهریزیهای تولید و همچنین مدیریت سرمایه در گردش هر دو طرف (خریدار و فروشنده) تاثیر مثبت داشته و از این جهت موثر است.
در مورد قیمت دستوری نیز با توجه به نحوه محاسبه قیمت تسویه در قراردادهای مذکور، قیمت مبنا به علاوه پریمیوم، قیمت مبنا از حاصل ضرب نرخ های جهانی (به عنوان مثال بورس لندن) در نرخ ارز داخلی تعیین میشود. از سه متغیر مذکور، پریمیوم و نرخ های جهانی براساس ساز و کار بازار آزاد تعیین می شود و متغیر سوم یعنی نرخ ارز به کار رفته در این فرمول نیز به سیاستهای کلان در خصوص نرخ ارز برمیگردد. در این زمینه، مسئله قیمتگذاری دستوری که به بحث روز خیلی از محافل مالی و اقتصادی کشور تبدیل شده، بیشتر از اینکه نیازمند ارائه راهکار و ابزار باشد مستلزم خواست واقعی مسئولان است.
آیا قرارداد کشف پریمیوم می تواند به جهش تولید کمک کند؟
این طرح با توجه به اطمینانی که برای فروشنده در فروش محصولات و برای خریدار تامین مواد اولیه را ایجاد میکند، برنامهریزی و پیشبینی را برای هر دو طرف ممکن میسازد. از این رو، هر دو طرف معامله با اطمینان بیشتری میتوانند به سمت بهینهسازی استفاده از ظرفیتهای اسمی و واقعی موجود و یا اجرای طرحهای توسعه ای خود گام بردارند.
با توجه به عرضه کالاها در قالب قرارداد کشف پریمیوم، روند صادرات شرکتها چگونه میشود؟
با توجه به اینکه شفافسازی و قطع دست دلالان و سفتهبازان از بازار، کارکرد اصلی این ابزار خواهد بود، لذا شفافسازی نه تنها در مشخصات خریدار و فروشنده اتفاق میافتد بلکه به لحاظ مقداری نیز نیاز واقعی بازار داخل مشخص خواهد شد.
اگرچه این مسئله به خودی خود با پیچیدگیهایی همراه است ولی در صورت شناسایی و برآورد معقول از میزان تقاضا و عرضه، برنامهریزی برای حل مازاد مشخص شده اعم از تقاضا یا عرضه، دقیقتر و زودتر رخ خواهد داد. به علاوه طبق اعلام وزارت صنعت اگر محصولات عرضه شده به فروش نرسد و در بازار داخل در قالب قراردادهای کشف پریمیوم معامله نشود، سهمیه صادراتی شرکتها در ماههای عرضه شده لحاظ خواهند شد و لذا امکان برنامهریزی صادراتی را برای شرکتها از هم اکنون فراهم خواهد کرد.