ارزیابی شما از اهمیت آموزش نیروی انسانی در یک سازمان چیست و تا چه اندازه به این مهم در واحدهای صنعتی توجه میشود؟
آموزش نیروی انسانی در تولید و صنعت از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ چراکه اگر نیروی انسانی که به دنبال فعالیت در این زمینهها است، آموزش دیده نشود و نسبت به این مهم بیتوجه باشد، به تجهیزات و ابزارآلاتی که در اختیار وی قرار گرفته است و همچنین به خود نیروی انسانی شاغل در مجموعه آسیب وارد خواهد شد. ضمن اینکه آموزش ندیدن کافی، میتواند مجموعه نیروی انسانی یک سازمان را تحت تاثیر قرار دهد و بر همین اساس، ضرورت و اهمیت آموزش در یک مجموعه بیش از پیش احساس میشود. آموزش، مقوله بسیار مهمی است که باید در دستور کار شرکتهای صنعتی کوچک و بزرگ قرار بگیرد و خوشبختانه در شرکتهای بزرگمقیاس، به خوبی به آموزش نیروی انسانی پرداخته شده است؛ چراکه این شرکتها با سرمایهگذاری کافی در این زمینه، توانستهاند اقدامات موثری را در قالب ایمنی فنی و همچنین استفاده از تجهیزات و ابزارآلات موجود در یک مجموعه انجام دهند و ضرورت دارد مقوله آموزش در شرکتهای کوچکمقیاس نیز در دستور کار قرار بگیرد. در یک نگاه کلی، آموزش نیروی انسانی، سرمایهگذاری برای آینده یک سازمان است که نقش بسزایی در توسعه و پیشرفت آن مجموعه خواهد داشت.
آموزش در داخل کشور با چه چالشهایی طی سالیان اخیر مواجه بوده است؟
نیروهای انسانی که به دنبال فعالیت در بخش خصوصی هستند، باید از انگیزه کافی برای رشد و پیشرفت جایگاه خود و همچنین سازمان برخوردار باشند تا کارفرمایان بتواند سرمایهگذاریهای لازم در زمینه آموزش را انجام دهند. متاسفانه شاهد کاهش انگیزه لازم نیروهای انسانی شاغل در بخش صنعت طی سالیان اخیر هستیم و این افراد تنها به دنبال کسب درآمد و گذران عمر در واحدهای صنعتی هستند و توجه چندانی به مقوله آموزش ندارند. بنابراین باید نیروهای انسانی کارآمد و مشتاق به فعالیت در بخش تولید شناسایی شوند تا کارفرمایان بتوانند برنامهریزیهای لازم جهت آموزش آنها را داشته باشند و به نتیجه مطلوب درآینده دست پیدا کنند.
ارزیابی شما از آموزش آکادمیک و آموزش حین کار چیست و کدام یک در بخش صنعت میتواند موثرتر واقع شود؟
آموزش تئوری نیروی انسانی در دانشگاهها با آموزش حین کار در واحدهای صنعتی، بسیار متفاوت و از شرایط مختص به خود برخوردار است. برای مثال، آموزش تئوری استفاده از جرثقیل، متفاوت از آموزش آن حین انجام کار است و نیروی انسانی باید با نحوه استفاده از جرثقیل حین انجام پروژههای صنعتی آشنا شود. اگر میتوانستیم شرایط آموزش همزمان تئوری و حین کار نیروهای انسانی را فراهم کنیم، بدون شک به نتیجه بهتری در این زمینه دست پیدا میکردیم و متاسفانه این دو مهم با یکدیگر در واحدهای صنعتی به کار گرفته نمیشوند. زمانی که یک نیروی انسانی جویای کار که آموزشهای تئوری لازم در دانشگاه را دیده است و قصد ورود به عرصه تولید و صنعت را دارد، متاسفانه با بسیاری از پارامترهای اجرایی آشنا نیست و تنها به صورت تئوری و در قالب واحدهای درسی دانشگاهی با آنها آشنا شده است. این یکی از نقطه ضعفهایی است که در بخش تولید با آن مواجه هستیم و ضرورت دارد که آموزش همزمان تئوری و حین کار نیروهای انسانی در دستور کار بخشهای مرتبط قرار بگیرد.آآ
نقش دانشگاه در آموزش را چگونه ارزیابی میکنید و آیا ارتباط سازندهای میان صنعت و دانشگاه طی سالیان اخیر شکل گرفته است؟
اگرچه یک سری ارتباطات میان صنعت و دانشگاه در سالهای اخیر شکل گرفته است اما همچنان پررنگ نیست و توسعه پیدا نکرده و به نظر میرسد که اعتمادسازی لازم شکل نگرفته است؛ چراکه باور دانشگاهیان بر این است که صنعتگران هنوز به دانش کافی در بخشهای مختلف صنعت دست نیافتهاند و این نشان از نبود اعتماد میان صنعت و دانشگاه است. بر همین اساس، باید یک سیاستگذاری کلی جهت برقراری ارتباط سازنده میان این دو بخش مهم در نظرگرفته شود تا پس از طراحی چارچوب لازم، شاهد پررنگ شدن نقش دانشگاه در صنعت کشور باشیم. گسترش همکاریهای مشترک میان صنعت و دانشگاه، درحالی باید در دستور کار مسئولان ذیربط قرار بگیرد که هنوز نتوانستهایم به نتیجه دلخواه در این زمینه دست پیدا کنیم و تحقق این مهم، همکاری دوجانبه و سازنده دانشگاه و صنعت را میطلبد.
با توجه به اهمیت جانشینپروری و آموزش و پرورش مدیران جوان به ویژه در بخش صنعت و معدن، این مهم تا چه اندازه در سازمان و شرکتها تحقق یافته است؟
زمانی که در نمایشگاههای بینالمللی در کشورهای مختلف شرکت میکنیم، شاهد حضور شرکتهای معتبر با قدمت ۱۰۰ تا ۴۰۰ ساله در بخش صنعت هستیم که تغییرهای مدیریتی خود را از بدو تاسیس تا به امروز به تصویر کشیدهاند. در واقع این شرکتها به صورت تربیتمحور بنا شدهاند و جانشینپروری و آموزش مدیران جوان را طی گذر زمان در دستور کار خود قرار دادهاند. اگر آموزش مدیران جوان در برنامه بلندمدت یک شرکت خصوصی قرار نگیرد، بدون شک این مجموعه با بازنشسته شدن مدیران فعلی خود با چالش جدی در بخش مدیریت مواجه خواهد شد و از مسیر توسعه و تحقق اهداف خود دور میشود. بنابراین میتوان گفت جانشینپروری از اهمیت بسیار فراوانی در صنعت برخوردار است و نظام آراستگی فایو اس برای آموزش پنج مدیر بعدی یک سازمان حین حضور مدیران باتجربه فعلی در بخشهای مدیریتهای کلان، مالی، فنی، ساماندهی و ساخت، باید در دستور کار سازمانهای صنعتی قرار بگیرد. متاسفانه در حال حاضر شاهد هستیم که به این مهم توجه چندانی نمیشود و بسیاری از مدیران به دنبال خویشوندگزینی در بخشهای مختلف یک سازمان هستند. در حالی که مدیران جوان، نخبه و شایسته بسیاری در کشور آموزش دیده شدهاند که میتوانند در حوزه صعنت به کار گرفته شوند. نقش دولت در این بین نیز بسیار حائز اهمیت محسوب میشود و زمانی که یک شرکت توانسته است به برندینگ خود دست پیدا کند و به یک برند معتبر در تولید محصولات خاص تبدیل شده است، سازمان صنعت، معدن و تجارت به عنوان متولی اصلی این بخش، باید اقدامات لازم جهت معرفی این شرکت به سایر سازمانهای دولتی که نیازمند این محصولات خاص هستند را انجام دهد تا آنها نیز مشتری این برند شوند و شرکت خصوصی مدنظر بتواند همچنان به مسیر روبهرشد خود در راستای تحقق اهداف و چشمانداز پیش رو گام بردارد.
استراتژی شرکت دانش پرتو نقش جهان در آموزش نیروی انسانی چیست؟
آموزش نیروهای انسانی، همواره یکی از اهداف کلان مدیریتی در شرکت دانش پرتو نقش جهان به عنوان یک شرکت دانشبنیان درجه یک بوده است. اگرچه همچنان با کاستیهای در این زمینه مواجه هستیم اما با عنایت به اینکه آموزش میتواند سرمایهگذاری مجموعه برای آینده باشد، همواره تلاش کردهایم آموزش را در دستور کار خود قرار بدهیم. از آنجایی که برنامهریزی مشخصی برای بلندت مدت داریم، از هماکنون مدیران بعدی مجموعه انتخاب شدهاند و در حال آموزش هستند تا بتوانیم در راستای تحقق اهداف مجموعه قدم برداریم. در همین راستا، به دنبال تولید محصولات هایتک هستیم و تلاش کردهایم از مدیران کارآمد و نخبه که آموزش دیده در بخش صنعت هستند، استفاده کنیم. امیدوار هستیم با گسترش آموزش و به کارگیری از مدیران مستعد، بتوانیم به مسیر روبهرشد خود در تولید محصولات خاص ادامه بدهیم و در این مسیر از هیچ تلاشی دریغ نخواهیم کرد.