دبیر کل انجمن سنگآهن ایران گفت: به نظر میرسد تمام ارقام صنعت فولاد برای سال ۱۴۰۴ طراحی و بحث حداکثر توان ظرفیت فولادسازی هم بر مبنای همان سال تعیین شده است اما با توجه به ذخایر موجود و روند کنونی استخراج و اکتشاف، ممکن است حتی طی پنج سال آینده، کشور دچار کمبود ذخایر سنگآهن شود.
سعید عسکرزاده در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین»، اظهارداشت: علت اصلی اینکه معادن بزرگ در کشور به برنامهریزیهای مدون و کارشناسی شده دقیق نیاز دارد این است که باید بتوان از کل ظرفیت این معادن بهرهبرداری کرد؛ چراکه اگر توان تولیدی آنها به اتمام برسد تامین خوراک زنجیره فولاد از سایر معادن موجود تقریبا امری غیر ممکـن است. با ایــن وجــود، در حال حاضـــر از حداکثـــر تـــوان ظرفیتی معـــادن بزرگ نیـــز بهـــرهبـــرداری میشـــود. در واقـــع نمیتوان به طور دقیق بیان کرد که تا چند سال ۱۴۰۰، چه میزان ذخیره معدنی سنگآهن وجود دارد.
وی افزود: در معادن سنگآهن سنگان با توجه به اینکه نزدیک به دو میلیارد تن ذخیره وجود دارد اما متاسفانه در حوزه بهرهبرداری با محدودیت مواجه است و این امر سبب میشود که به ظرفیت بهرهبرداری آن معدن به سادگی اضافه نشود. در صورتی که این امر محقق یابد، معدن سنگآهن سنگان میتواند تاحدی اتمام ذخیره برخی معادن را جبران کند. این در حالی است که اگر رویه اکتشافی بر طبق برنامههای انجام شده پیش برود در این حوزه تغییرات مثبتی حاصل خواهد شد و ارقام کنونی در خصوص ذخایر معدنی نیز بالا میرود.
شرایط اقتصادی مانعی بر سر راه ذخایر زیرزمینی
دبیر کل انجمن سنگآهن ایران خاطرنشان کرد: قطعا اگر از ذخایر زیرزمینی به همراه معادن کنونی بهرهبرداری شود، شرایط تامین سنگآهن خیلی بهتر خواهد شد. با این حال، شرایط اقتصادی را میتواند به عنوان تنها عاملی که موجب محدودیت میشود، عنوان کرد. در واقع برای استخراج از یک معدن، بررسی ویژگیهای فنی و مطالعه قیمت تمام شده به عنوان موضوعات مهم در اقتصادی بودن معدن مطرح میشوند. به همین دلیل اگر شرایط عادلانه به زنجیره تولید آهن و فولاد برگردد و قیمت ها نیز معقول باشد، قطعا همه ذخایر کمعیار و زیرزمینی ماهیت تبدیل شدن به معدن را خواهند داشت. همچنین باید توجه داشت که موضوع اکتشاف حلقه مفقود شده زنجیره آهن و فولاد کشور است که فعلا نمیتوان افق روشنی برای آن متصور شد.
عسکر زاده بیان کرد: احتمالا از حدود ۱۰ سال آینده بسیاری از معادن کنونی از جریان تولید خارج خواهند شد اما مهمترین راهکارهای حل این مشکل، میتواند تحول جدی در حوزه اکتشاف و اصلاح نظام استفاده از سنگآهن در صنایع پاییندست باشد. به عبارتی هرچه بهرهوری بالاتر برود، شرایط برای فضای رقابتی کسب وکار در صنایع پاییندست مثل فولادسازها بهتر میشود و این باعث خواهد شد امکان تامین بخشی از ظرفیت آنها بر اساس ذخایر خارج از کشور و مواد اولیه وارداتی فراهم شود. در همین حال منابع کشور نیز حفظ خواهد شد. با این مدل از تولید فولاد، احتمالا ارزش افزوده در برخی از حلقههای زنجیره تولید فولاد متمرکز نخواهد شد و یک سری امتیازات ازفرایندهای صنایع بالادست به پایین دست انتقال پیدا میکند.
انرژی و واردات، مزیت فولادسازان حاشیه خلیج فارس
دبیر کل انجمن سنگآهن ایران با بیان اینکه فولادسازهای کشور باید خود را از لحاظ افزایش بهرهوری و ایجاد شرایط مناسب برای تولید و تجارت آماده کنند، عنوان کرد: تولیدکنندگان فولاد باید این توان را در خود ایجاد کنند که حداقل بخشی از مواد اولیه خود را از خارج از کشور تامین کنند. اساسا تعریف بنگاههای فولادساز حاشیه خلیج فارس بر مبنای واردات سنگآهن و بهرهگیری از امتیاز نزدیک بودن به ذخایر گاز سواحل جنوبی کشور است که به عنوان یک مزیت نسبی برای تبدیل به فولاد استفاده میشود. این در حالی است که چندین واحد فولادسازی در سواحل جنوبی کشور احداث شدهاند اما کل سنگآهن مورد نیاز آنها از داخل کشور تامین میشود و این امر برخلاف طرح اولیهای است که قرار بود صرفا مزیت دسترسی به گاز به عنوان مواد اولیه دراختیار آنها قرار گیرد.
وی تاکید کرد: در صنعت فولاد و به ویژه در حوزه آهنسازی، گاز به عنوان سوخت مصرف نمیشود بلکه به عنوان ماده اولیه جانبی و عامل احیا کننده در فرایند آهنسازی مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین دسترسی به گاز به عنوان مزیت خیلی مهمی در برابر کشورهای فاقد این امتیاز محسوب میشود.
عسکر زاده ابراز کرد: به هر حال شرکتهای فولادی که در حاشیه خلیج فارس مستقر هستند به تدریج به این مسیر میروند که تامین مواد اولیه خود را از طریق واردات انجام دهند و در مقابل، همه محصولات خود را صادر کنند. این اتفاق علاوه بر اینکه وضعیت بازار را تعدیل میکند به حفظ ذخایرمعدنی برای سالهای آینده نیز کمک خواهد کرد.
به جای مالکیت، مدیریت معادن واگذار شود
دبیر کل انجمن سنگآهن ایران در در پاسخ به اینکه آیا قانون آزادسازی معادن میتواند مفید واقع شود یا خیر، عنوان کرد: آزادسازی معادن غیرفعال، یک شمشیر دولبه است که کاملا بستگی به عملکرد دولت دارد. از طرفی میتواند یک طرح سودمند در زنجیره تولید فولاد باشد و از سوی دیگر، ممکن است به عنوان فراری دهنده حوزه سرمایهگذاری عمل کند. اگر دولت این معادن را در اختیار سرمایهگذاران دارای تکنولوژی و امکانات مناسب برای بهرهبرداری قرار دهد، قطعا عملکرد مثبتی در پی خواهد داشت.
وی اظهار کرد: بهترین معادن برای شروع این کار، معادنی است که در اختیار دولت اعم از ایمیدرو و شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران قرار دارد. حتی اگر دولت قصد واگذاری مالکیت این معادن را نداشته باشد، میتواند مدیریت آنها را به بخش خصوصی محول کند. مانند این اقدام در واگذاری معدن سرب و روی مهدیآباد رخ داد که دولت به جای خصوصیسازی مالکیت، مدیریت را واگذار کرد که این اقدام بسیار موثر و تاثیرگذار است.
عسکرزاده ادامه داد: اگر معدن بدون برسی به اشکال مختلفی مانند مزایده واگذاری انجام شود، ریسکهای زیادی را درپی خواهد داشت. به طور مثال، معارض بودن معدن با منابع طبیعی و یا مردم و دیگر مسائلی که هیچ گونه ارتباطی به بهرهبردار ندارد، باعث مشکلات فراوانی خواهد شد. به طور کلی، قانون نیازمند بررسی و کارشناسانه دقیق در حوزه معدن است. همچنین باید از ظرفیت استانها و کارشناسان آن حوزه که تسلط بیشتری به شناخت وآکاهی از ظرفیتهای معادن آن منطقه دارند، استفاده شود. درنهایت در صورت حل این مشکلات علاوه بر اینکه درآمدهای دولت افزایش پیدا میکند، از منابع و ذخایر معدنی نیز به درستی استفاده خواهد شد.