با توجه به تاثیر شیوع ویروس کرونا بر فعالیت بسیاری از واحدهای تولیدی صنعت سرب و روی کشور، سیاست و برنامههای انجام شده شرکت ذوب و احیای روی قشم در این زمینه چگونه بوده است؟ آیا گسترش کرونا بر تولید این شرکت اثر گذاشته است؟
اکثر نیروهای فعال در واحدهای معدنی-صنعتی قشم، عموما غیربومی هستند و فاصله ۴۵ کیلومتری کارخانه از بخش مسکونی جزیره قشم موجب شد که مدیرعامل سابق ذوب و احیای روی قشم، یک مجتمع مسکونی در مجاورت (۵۰۰ متری) کارخانه احداث کند که امکان اسکان ۲۵۰ نفر از پرسنل مجموعه در این مجتمع فراهم شود. وقتی جمعیتی کنار یکدیگر زندگی میکنند، احتمال آلودگی به انواع و اقسام بیماریهای ویروسی نیز افزایش مییابد؛ به همین خاطر از همان ابتدای همکاری اینجانب با شرکت ذوب و احیای روی قشم تصمیم گرفته شد اقدامات مناسبی از طرف واحد بهداری و واحد HSEE مجموعه در راستای حفظ و ارتقای سطح بهداشت فردی و عمومی کارکنان شرکت برای پیشگیری و مقابله با ویروس کرونا انجام شود. ازجمله اقدامات عملی در این زمینه میتوان به احداث تونل ضدعفونیکننده که جزو ساختههای کارکنان فنی مجموعه محسوب میشود، اشاره کرد. علاوهبراین به طور مرتب ضمن ضدعفونی کردن تمام محلهای ورودی و خروجیکارخانه، اقلام بهداشتی متعددی در اختیار کارکنان و اهالی روستاهای منتهی به کارخانه قرار دادیم تا از این طریق جلوی هرگونه اخلال در امنیت بهداشتی منطقه را بگیریم.
خوشبختانه در مجموعه ۳۵۰ نفری ذوب و احیای روی قشم تنها دو نفر مبتلا به بیماری کووید ۱۹ شدند؛ البته این ابتلا به زمانی برمیگردد که هر دو نفر در مرخصی به سر میبردند. با این حال، ملزومات مقابله با ویروس کرونا از هر جنبهای توسط تمامی واحدهای مستقر در شرکت رعایت میشود. به جرات میتوان گفت که شرکت ما یکی از برترین شرکتهای معدنی-صنعتی در ایران به حساب میآید که ویروس کرونا هیچگونه خللی در تولید آن به وجود نیاورده است.
در راستای تحقق شعار «جهش تولید»، اقدامات مناسبی طی سال جاری صورت گرفته است. ازجمله میتوان به اورهال فاز نخست کارخانه که بعد از مدت نزدیک به ۶ ماه با همت پرسنل واحد فنی داخل مجموعه و از ابتدای اردیبهشت ماه وارد چرخه تولید شد اشاره کرد. ورود فاز نخست کارخانه به چرخه تولید نقش بسیار مهمی در افزایش تولید مجموعه طی سال جاری داشته است. به طوری که تولید شمش روی مجموعه طی پنج ماه نخست سال ۱۳۹۹ نسبت به مدت مشابه در سال گذشته، حدود ۵ درصد افزایش داشته است. شرکت ذوب و احیای روی قشم علاوه بر اینکه یکی از تولیدکنندگان مطرح شمش روی در کشور به حساب میآید، به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اسید سولفوریک در ایران شناخته میشود. در زمینه تولید اسید سولفوریک طی پنج ماه نخست سال جاری نسبت به مدت مشابه در سال گذشته، ۲۰ درصد افزایش داشته است که این موضوع به خودی خود مصداق «جهش تولید» تنها در یکی از محصولات داخلی شرکت محسوب میشود.
در زمینه تامین مواد اولیه چه سیاستی در شرکت ذوب و احیای روی قشم اتخاذ شده است؟ به طور سالانه چه میزان مواد اولیه برای تولید این شرکت مورد نیاز است؟
در حال حاضر، مواد اولیه مجموعه از سه منبع مشخص شامل سهمیه شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران، واردات و باطلههای معدنی دپو شده در محیط کارخانه تامین میشود. مواد اولیه سهمیهای که از طرف شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران به شرکت ما اختصاص مییابد، اما و اگرها بسیاری را شامل میشود که امیدوار هستیم در این زمینه تسهیلات بیشتری به شرکتهایی همچون ما اختصاص یابد. همچنین در زمینه تامین مواد اولیه از طریق باطلههای معدنی لازم است اشاره داشت که این منابع در طول سالهای گذشته در محل کارخانه دپو شده و در حال حاضر و به همت واحد BZS، از این باطلهها فلز روی استحصال میشود.
اگر فقط خاک معدنی را به عنوان تنها ماده اولیه مورد نیاز واحد معدنی در نظر بگیریم، در سال حدود ۸۰ هزار تن خاک معدنی به عنوان تامینکننده ظرفیت قطعی کارخانه در راستای تولید شمش سرب مورد نیاز است. با توجه به محدودیتهای موجود در راستای تامین مواد اولیه کارخانه در کنار وجود مشکلات متعدد در زمینه فروش محصولات، در حال حاضر با نصف ظرفیت مشغول به فعالیت هستیم.
متاسفانه شرکت ذوب و احیای روی قشم تحت تحریم مستقیم ایالات متحده آمریکا قرار دارد؛ به همین خاطر دچار محدودیتهای فراوانی در زمینه واردات مواد اولیه است. از طرفی با بالا رفتن قیمت جهانی سرب و روی، شاهد افزایش بیسابقه مواد اولیه وارداتی هستیم. بنابراین با توجه به وجود محدودیتهای فراوان در تامین مواد اولیه مورد نیاز مجموعه، برنامه ما این است که از طریق معادن کوچکمقیاس نیاز خود را به ماده اولیه تامین نماییم.
چندی پیش وزارت صنعت، معدن و تجارت طرحی با نام احیای معادن کوچک مقیاس در نظر گرفت که بر اساس پتانسیل واقعی معادن کشور تا امروز آنچنان که باید این طرح مهم پیش نرفته است. متاسفانه ما نیز از این طرح بهرهبرداری لازم و مناسبی نداشتهایم. در واقع، کارهای بسیار زیادی در زمینه فعالسازی معادن کوچکمقیاس سرب و روی، مس و آهن میشود انجام داد که همچنان انجام نشده است.
با این حال، اولویت برنامههای ما بر این سیاست استوار است که در ابتدا با همت کارکنان مجموعه و در راستای تامین مواد اولیه مورد نیاز تولید سالانه، کارگروه تامین خاک تشکیل دهیم. این کارگروه در راستای کشف ظرفیتهای بالقوه و بالفعل ماده معدنی در استانهایی همچون کرمان و یزد که توجه کمتری به آنها در زمینه کشف پهنههای معدنی سرب و روی شده است، فعالیت خواهد داشت. برنامه مدون ما در این زمینه، مذاکره و بازدید از معادن مختلف کوچکمقیاس مناطق مختلف این دو استان خواهد بود تا که اگر عیار ماده معدنی و ترکیب شیمیایی خاک معدنی به ما اجازه استحصال فلز روی را بدهد، مذاکره با معادن مذکور برای خرید خاک معدنی به صورت مستقیم آغاز خواهد شد. در کنار این موضوع اگر بتوانیم کار اکتشافی موفقیتآمیزی انجام دهیم، ابتدا اقدام به ثبت محدوده معدنی از طریق اخذ مجوزهای لازم خواهیم کرد و سپس مراحل استخراج را پیش خواهیم گرفت. بنابراین سیاست اصلی ما در زمینه تامین مواد اولیه، احیا و فعالسازی معادن کوچکمقیاس سرب و روی خواهد بود.
پهنه معدنی ملایر-اصفهان یکی از پرظرفیتترین کمربندهای معدنی دنیا در زمینه سرب و روی به حساب میآید. طول این محدوده حدود ۳۵۰ کیلومتر مربع است که از استان مرکزی تا حوالی شهررضا در استان اصفهان را شامل میشود. این پهنه از شمال غرب به جنوب شرق کشور امتداد دارد و بسیاری از معادن کوچکمقیاس سرب و روی کشور را در دل خود جای داده است. علاوه بر شرکتهای سرب و روی در استان اصفهان و یزد، سایر شرکتهای فعال نیز میتوانند در راستای تامین مواد اولیه مورد نیاز خود، سرمایهگذاری ویژهای در این معادن بالقوه داشته باشند. بنابراین شرکت ذوب و احیای روی قشم در نظر دارد تا با تدوین برنامهای دقیق، در زمینه کشف و استخراج خاک معدنی سرب و روی از طریق معادن کوچکمقیاس جهت حمایت از معادن غیرفعال و تامین خوراک کارخانه به صورت بلند مدت، سرمایهگذاری لازم را انجام دهد.
برنامهای برای افزایش ظرفیت تولید شرکت وجود دارد؟
در حال حاضر، فاز دوم کارخانه مشغول اورهال است که بر اساس برنامه متخصصین داخلی شرکت، بازسازی کامل این فاز تا سه ماه دیگر به پایان میرسد. ظرفیت مجموعه نشان میدهد که ما توان افزایش ظرفیت مندرج در پروانه بهرهبرداری را به طور کامل دارا هستیم ولی تحقق این موضوع بستگی به تخصیص به موقع سهمیههای مواد اولیه توسط شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران دارد. بدون تردید اگر تحریمها وجود نداشت، میتوانستیم با وارد کردن مواد اولیه از کشورهای همسایه، علاوه بر تکمیل ظرفیت تولید، فراتر از آن تولید داشته باشیم؛ اما متاسفانه منابع معدنی ناکافی در کشور، دست ما را در زمینه افزایش میزان تولید شمش روی بسته است.
آیا شرکت ذوب و احیای روی قشم با مشکلات زیرساختی مواجه است؟
کارخانه ذوب و احیای روی قشم به دلیل فاصله ۴۵ کیلومتری از شهر، با محدودیتهای جدی در زمینه امکانات رفاهی، امنیتی و آبی مواجه است. برای این که اقدامات زیربنایی را انجام دهیم، از ابتدای سال در این مجتمع شروع به انجام برخی کارها کردیم که غالبا به حوزه مسئولیت حراست واحد معدنی برمیگردد. زمین شرکت ذوب و احیای روی قشم حدود ۵۰ هکتار است که حصارکشی دور تا دور آن را در همین مدت شیوع ویروس کرونا تکمیل کردیم. همچنین در این مدت، نصب و راهاندازی حدود ۵۳ دوربین مداربسته در کل محیط تولیدی واحد معدنی محقق شده است. در مجتمعهای مسکونی که در مجاورت کارخانه قرار دارد نیز اصلاحات و بازسازیهایی انجام دادیم که شامل تهیه برخی امکانات رفاهی برای کارکنان مستقر در این منطقه مسکونی میشود.
تکنولوژی خط تولید مجموعه نسبت به معیارهای جهانی چگونه است؟ چه برنامهای برای ارتقا و یا نوسازی ماشینآلات مورد استفاده طی سال جاری در دستور کار قرار دارد؟
نصب تکنولوژی استحصال روی در کارخانه قشم به حدود ۲۰ سال پیش برمیگردد که به طور قطع پاسخگوی نیازهای گسترده صنعت امروز نیست. با اینکه در دنیا شاهد پیشرفت بی حد و حصر تکنولوژی در صنایع مختلف هستیم اما با این حال روش تولید شمش روی تغییری عمدهای نکرده است و همچنان بر اساس معیارهای ۲۰ سال گذشته صورت میگیرد. تفاوت تکنولوژیهای جدید در تولید صنعت روی با تکنولوژی قدیمیتر در ابزارهای نوین ساخته شده در عصر جدید است. این ابزاها کمک بزرگی به کاهش نیروی انسانی در عملیات تولید میکند. در واقع با ابزارها و تجهیزات جدید میتوان جابهجایی محصولات و کارهای یدی را بدون کارگر انجام داد و از این طریق مخاطرات تولید را به حداقل ممکن رساند. به طور مثال، برای ورقکنی و سالنهای الکترولیز، تعدادی دستگاههای جدید ساخته شده است که به صورت مکانیزه کار میکنند اما عمدتا این فرآیندها در ایران به صورت دستی عملیاتی میشود. با این حال، تمایل شرکت ذوب و احیای روی قشم بر واردات تکنولوژی و ابزارآلات جدید برای گسترش و توسعه تولید است اما متاسفانه محدودیتهای گسترده مالی در کنار تحریمهای ناجوانمردانه، اجازه واردات تجهیزات پیشرفته را نمیدهد.
چه برنامههایی برای بهینهسازی مصرف انرژی مجموعه مد نظر دارید؟
اورهال ترانسهای برق یا در واقع انجام برخی امور زیربنایی در این زمینه، برنامههایی بود که همزمان با اورهال فاز نخست عملیاتی شد و کار آن به اتمام رسید. در گذشته به دلیل اینکه جنس سلهای واحد الکترولیز بتنی بود، سرقت برق به راحتی صورت میگرفت که همین مسئله مصرف برق مجموعه را به طرز چشمگیری افزایش میداد. با این حال به همت پرسنل واحد فایبرگلاس، سلهای واحد الکترولیز از جنس بتنی به جنس فایبرگلاس تغییر پیدا کردند. این دستاورد کمک بزرگی به کاهش و بهینهسازی مصرف انرژی برق مجموعه کرده است.
همچنین استفاده از انرژیهای نو و پاک، ازجمله اولویتهای کاری ما محسوب میشود. با توجه به وسعت زمین مجتمع ذوب و احیای روی قشم، در نظر داریم پس از اقدام برای دریافت مجوز از سازمان محیط زیست، نیروگاه خورشیدی متناسب با مصرف داخلی مجموعه نصب کنیم که مطمئنا ثمرات مفیدی برای این واحد معدنی-صنعتی خواهد داشت.
آیا شرکت ذوب و احیای روی قشم در سال جدید برنامه مشخصی در زمینه کاهش آلایندگی صنعتی-معدنی دارد؟
شرکت ذوب و احیای روی قشم در خصوص فعالیتهای زیستمحیطی همواره یکی از شرکتهای پیشرو در استان هرمزگان بوده است. در نیمه نخست سال ۱۳۹۹ اقدامات مهم و اساسی در این زمینه انجام دادهایم؛ به طوری که در حال حاضر جزو شرکتهای برتر زیستمحیطی در استان هرمزگان به حساب میآییم. نصب بگفیلتر برای واحد کوره یکی از اقدامات مهم ما در ابتدای سال جاری محسوب میشود. این امر برای نخستین بار به صورت آزمایشی صورت گرفت و نتایج قابل قبولی را در تستهای اولیه به ثبت رساند.
یکی دیگر از پروژههای زیستمحیطی که طی سالهای اخیر صورت گرفته است، نصب درپوش مخازن محلول بود که البته نقش قابل توجهی در خروج گازهای آلاینده به محیط کارخانه و زیستبوم منطقه ایفا کرد. علاوهبراین یکی از برنامههایی که تا پایان سال ۱۳۹۹ به سرانجام خواهیم رساند، اخذ انشعاب گاز و اجرای انتقال گاز طبیعی به مجموعه است. در صورت تحقق این امر، بخش قابل توجهی از آلایندههای مجموعه که وارد هوا و جو زمین میشوند، کاهش چشمگیری خواهد داشت که با حمایت مسئولین جزیره قشم به زودی عملیات تکمیل آن آغاز خواهد شد.
وضعیت صادرات محصولات در شرایط ویروس کرونا چگونه بوده است؟
با توجه به تشدید تحریمهای علیه هلدینگ توسعه معادن روی ایران، محدودیتهای شدیدی در زمینه صادارت محصولات صنعت سرب و روی به وجود آمده است. زمینه صادراتی شرکت ذوب و احیای روی قشم که زیرمجموعه هلدینگ توسعه معادن روی ایران محسوب میشود، همزمان با تشدید تحریمهای بینالمللی در کنار شیوع ویروس کرونا قوت گرفته است. با این حال امیدوار هستیم که به زودی و پس از پشت سر گذاشتن ویروس کرونا بتوانیم افت شدید صادراتی امروز را به نوعی جبران کنیم.
با توجه به کمبود مواد اولیه تولید شمش روی در کشور، چه برنامهای برای رفع این مشکل برای واحدهای معدنی پیشنهاد میشود؟
اینکه در کشور با کمبود اساسی مواد اولیه تولید شمش روی مواجه هستیم، تردیدی وجود ندارد ولی این نکته را نباید نادیده گرفت که کشور ما پتانسیل بالایی در حوزه معدن و به خصوص سرب و روی دارد. متاسفانه تا امروز از معدنی همچون معدن مهدیآباد در استان یزد که یک معدن بسیار بزرگ و جزو معادن مطرح در دنیا محسوب میشود، غافل بودهایم. حتی در حال حاضر آنچنان که باید بهرهبرداری مطلوبی از این معدن منحصربهفرد در زمینه استخراج ماده معدنی سرب و روی صورت نگرفته است.
پروژهای که میتواند در کشور و به خصوص در صنعت سرب و روی جهش قابل توجهی را ایجاد نماید، احیا و فعالسازی معادن کوچکمقیاس است. ما باید در راستای احیای معادن کوچکمقیاس، تعاونیها را به میدان آوریم و در همین زمینه شرکتهای منطقهای را موظف به خرید تضمینی از معادن راهاندازی شده کنیم. شرکتهای منطقهای باید موظف به خرید تضمینی از معادن کوچک باشند و هر ماه از این معادن خرید کنند. واگذاری معادن کوچک به اهالی بومی مناطق از دیگر کارهای مهم در این زمینه است که برای تحقق این امر به یک طرح جامع نیاز داریم تا بتوان فصل مشترک و جدیدی در زمینه معادن کوچکمقیاس و مزیات احیای آن به وجود آورد. ما باید این نکته را بپذیریم که راهی جز تمرکز بر معادن کوچکمقیاس برای عبور از شرایط بحرانی فقدان مواد اولیه تولید شمش روی نداریم.
باید توجه داشت که معادن کوچکمقیاس بهتر است توسط بومیان آن منطقه مورد استخراج قرار بگیرد و در کنار این موضوع، شرکتهای مختلف معدنی و صنعتی سرب و روی ملزم به خرید مواد اولیه از این معادن باشند. به طور مثال، میتوان اهالی روستاهای مناطق مختلف را نیز در زمینه معدنداری توسط متخصصان منتخب سازمانهای صمت مناطق آموزش داد. مجموعه ما به عنوان شرکت زیرمجموعه هدلینگ توسعه معادن روی ایران، تضمین کافی و واقعی را در رابطه با تحقق این مسئله میدهد؛ چراکه باور ما بر این امر استوار است که تحقق این طرح هم منجر به اشتغالزایی قابل توجهی در مناطق محروم کشور خواهد شد هم فقدان مواد اولیه صنعت سرب و روی کشور را به طرز چشمگیری جبران میکند.
با توجه به افزایش قیمت جهانی سرب و روی در کنار افزایش افسارگسیخته نرخ ارز، عملا واردات خاک معدنی غیراقتصادی شده است. اگر این وضعیت ادامه یابد، متاسفانه خیلی از شرکتهای تولیدکننده شمش روی در آستانه ورشکستگی قرار خواهند گرفت. بنابراین برای عبور از شرایط موجود راهی جز احیا و فعالسازی معادن کوچک سرب و روی نداریم. علاوهبراین توجه و تمرکز بر تسریع در راهاندازی معدن مهدیآباد میتواند سهمیه شرکتهای تولیدی سرب و روی را افزایش دهد و تا حدودی کمبود مواد اولیه تولید هر واحد معدنی را مرتفع نماید.
نقش بخش خصوصی در توسعه معادن روی و واحدهای فرآوری را چگونه ارزیابی میکنید؟
هلدینگ توسعه معادن روی ایران در حال حاضر یکی از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده روی جهان است. بیتردید بخش عمدهای از تولید روی ایران توسط بخش خصوصی صورت میگیرد که هلدینگ توسعه معادن روی ایران به عنوان سردمدار این بخش به حساب میآید. این بخش در راستای تامین مواد اولیه داخلی و نیز افزایش سهمیه اختصاصی شرکتهای دولتی همچون ایمپاسکو، به حمایت و توجه ویژه دولت نیاز دارد. از طرفی انتظار میرود که بخش خصوصی در قبال حمایت دولت، راندمان تولید را به واسطه بهروزرسانی تجهیزات و ماشینآلات افزایش دهد. اگر وزارت صمت سهمیه خاک هر واحد معدنی را به میزان رقم مندرج در پروانه بهرهبرداری در نظر بگیرد، بخش خصوص نیز وظیفه دارد به فکر واردات تکنولوژی و ابزارآلات جدید معدنی باشد تا بتواند با تولیدکنندگان سرب و روی مطرح در دنیا رقابت کند. بنابراین لازم است که بخش خصوصی در صنعت سرب و روی برای تامین نیازهای امروز واحدهای معدنی، وارد مذاکره با شرکتهای خارجی در راستای تقویت تعاملات در حوزه تحقیق و پژوهش در کنار روشهای جدید تولید محصول در کارخانه شود.
دومین نکتهای که صنعت روی طی دهههای اخیر از آن غفلت کرده، تامین مواد شیمیایی مصرفی اولیه همچون پرمنگنات است. متاسفانه در داخل کشور تنها یک کارخانه پرمنگنات (استان زنجان) وجود دارد که به جز این شرکت، عملا فعالیت چندانی در این زمینه انجام نمیشود. بنابراین لازم است تا بخش خصوصی برای واردات ماشینآلات و تکنولوژی بهروز تولید سایر عناصر شیمیایی افزودنی در صنعت سرب و روی نیز گامهای اساسی بردارد.
بخش خصوصی باید در راستای توسعه معادن روی ایران با دانشگاه آشتی کند. ما دانشجویان نخبهای در این زمینه داریم و کافی است فقط آنها را باور کنیم. اگر واحدهای فرآوری به جوانان دانشگاهی و به خصوص طرحهای آنها اعتماد کرده و در راستای حمایت از آنها گامهای جدیتری بردارند، بدون تردید ما به زودی شاهد تحول بزرگی در صنعت روی کشور خواهیم بود. توسعه معادن روی با عبور از جاده تحقیق و توسعه ممکن خواهد بود و دانشگاه میتواند رونق خوبی به واحدهای تحقیق و توسعه ببخشد. علاوه بر این جذب نیروهای دانشجو در واحدهای معدنی و استفاده بهینه از ایدههای نوین آنها در راستای افزایش راندمان تولید، نه تنها هزینه چندانی برای مجتمعهای معدنی نخواهد داشت بلکه منجر به حل مشکلات واحدهای معدنی از طریق جدید خواهد شد. بنابراین در دوران جنگ اقتصادی باید به جوانان بهمثابه عناصر پویا و کارآمد، اعتماد کنیم.