آلومینیوم و فولاد، دو فلز حیاتی برای یک اقتصاد صنعت محور در عرصه جهانی به شمار میروند. طبق پیشبینیهای انجام شده، تقاضا برای هر دو فلز نامبرده در آینده همزمان با افزایش سرعت گذار به انرژیهای تجدیدپذیر و نیاز به توسعه زیرساخت کشورهای در حال توسعه به شدت روندی صعودی را تجربه میکند. با این حال، به نظر میرسد در این رابطه یک مشکل جدی وجود دارد و آن اینکه استخراج و فرآوری این دو فلز به شدت زندگی بشر، سایر موجودات زنده و طبیعت را در سراسر کرهزمین با توجه به میزان آلودگی ناشی از تولید این فلزات به خطر خواهد انداخت.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «فلزاتآنلاین» و به نقل از سازمان رسانهای «Mongabay»، سازمان غیردولتی «Mighty Earth» گزارش مهمی را در ماه ژوئن ۲۰۲۴ در خصوص برخی از بزرگترین مشکلاتی که با افزایش تولید فولاد و آلومینیوم در جهان به وجود خواهد آمد، منتشر کرد. در این گزارش، سازمان مذکور نگرانیهای خود را در رابطه با خطراتی که در کشورهای عمده تولیدکننده بوکسیت آلومینیوم در سراسر جهان، از جمله استرالیا، برزیل، اندونزی و گینه محیط زیست و سلامت انسانها را به شدت به خطر انداخته است، اشاره کرد. گفتنی است که بوکسیت، یک سنگ معدن مورد استفاده در تولید آلومینا به عنوان ماه اولیه در تولید آلومینیوم به شمار میرود.
متیو گروچ، مدیر ارشد بخش کربنزدایی در سازمان غیردولتی «Mighty Earth» در همین رابطه بیان کرد: در مناطقی از جهان که در حال حاضر استخراج و تولید بوکسیت انجام میشود، محیط زیست و زندگی انسانها به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است.
وی به جنگلزدایی، انقراض گونههای جانوری و گیاهی و افزایش ابتلا به بیماریها میان انسانها به عنوان برخی از این اثرات مخرب اشاره کرد و افزود: به نظر میرسد مخالفتها از سوی جوامع بومی در مورد راهاندازی پروژههای جدید استخراج و تولید بوکسیت نسبت به گذشته افزایش قابل توجهی را تجربه کرده است.
در کشور گینه به عنوان دارنده بزرگترین ذخایر بوکسیت قاره آفریقا، استخراج این ماده معدنی هزینههای سنگینی برای محیط زیست این کشور به همراه داشته و حتی موضوع نقض حقوق نیروی کار در خصوص این مسئله مطرح میشود.
دیابی، مدیر اجرایی انجمن توسعه روستایی و کمکهای داوطلبانه گینه «ADREMGUI» عنوان کرد: فعالیتهای مرتبط با استخراج از معادن بوکسیت گینه که موجب ایجاد گرد و غبار و آلودگی شدید هوا شده، مشکلات بسیاری را برای ساکنان و جوامع بومی نزدیک به این معادن به همراه داشته است. علاوهبراین، گسترش فعالیتهای معدنی در گینه، جوامع بومی را از دسترسی به زمینهای کشاورزی و آب سالم محروم کرده که منجر به افزایش کشمکشها میان فعالان صنعتی و جوامع بومی شده است.
وی با تاکید بر اینکه محل زندگی جوامع بومی، مزارع و جنگلها از جمله مواردی بوده که با توسعه معادن بوکسیت گینه تحت تاثیر قرار میگیرد، خاطرنشان کرد: از آنجایی که استخراج بوکسیت در سطح زمین صورت میگیرد، بنابراین، جنگلزدایی یکی از مشکلاتی خواهد بود که در گینه به دلیل انجام این کار به وجود خواهد آمد.
به گفته دیابی، بخش زیادی از طبیعت بکر گینه به دلیل توسعه فعالیتهای معدنی مرتبط با استخراج بوکسیت از بین رفته است.
بر همین اساس به نظر میرسد افزایش تقاضا برای بوکسیت، باعث ایجاد نگرانیهایی شده که در آن ممکن است با توسعه ذخایر بوکسیت در سایر کشورهای جهان، محیط زیست و مناطق حفاظت شده مورد تهدیدی جدی قرار بگیرند. در همین رابطه و به عنوان مثال در غنا، حامیان محیط زیست در یک وضعیت کشمکش جدی با شرکتهای استخراجکننده بوکسیت به دلیل فعالیت این شرکتها در منطقه حفاظت شده «Atewa Range Forest Reserve» هستند.
این حامیان محیط زیست معتقدند که توسعه فعالیتهای معدنی در منطقه حفاظت شده مذکور، باعث تخریب تنوع زیستی گیاهی و جانوری شده و زندگی جوامع بومی ساکن در نزدیک ذخایر معدنی و دسترسی به منابع آب میلیونها انسان را در کشور گینه به خطر خواهد انداخت. در آن سوی کرهزمین و در کشور برزیل، جوامع بومی ساکن رودخانه آمازون برزیل از مشکلات بهداشتی و عدم دسترسی به منابع آب سالم ناشی از توسعه ذخایر معدنی بوکسیت رنج میبرند.
انجمن «Rocha Ghana» به عنوان یک سازمان مردم نهاد در غنا، اعلام کرد: توسعه فعالیتهای اکتشافی و بهرهبرداری از ذخایر معدنی بوکسیت در منطقه حفاظت شده «Atewa Range Forest Reserve»، تنوع زیستی این منطقه را با خطری جدی مواجه کرده و حتی باعث شده است تامین آب هزاران نفر از ساکنان بومی منطقه مذکور با اختلال همراه شود.
داریل بوسو، معاون انجمن «Rocha Ghana» اظهار داشت: این انجمن به هیچ وجه مخالف توسعه ذخایر معدنی نیست. با این حال، برخی از فعالیتهای مرتبط با توسعه ذخایر معدنی واقع در منطقه حفاظت شده «Atewa Range Forest Reserve»، به دلیل اهمیت بسیار بالای این منطقه باید به طور کلی ممنوع اعلام شود.
وی در ادامه تاکید کرد: وقتی سخن از استخراج از معادن بوکسیت در غنا به میان میآید، تنها مقصود فعالیت استخراج نیست که باعث آسیب به محیط زیست میشود بلکه میتوان گفت توسعه این ذخایر معدنی، نیازمند گسترش شبکه حملونقل جادهای، زیرساختها و افزایش فعالیتهای ساختوساز شده و راه برای فعالیت دیگر کارهای غیر مجاز، از جمله شکار غیرقانونی گونههای جانوری در جنگلها باز شده که این اتفاق به شدت باعث تخریب جنگلها در منطقه حفاظت شده مذکور در غنا خواهد شد.
توسعه بخش فولادسازی نیز موجب آلودگی شدید هوا و به خطر افتادن سلامت انسانها، به ویژه در هنگام استخراج سنگآهن و نیکل مورد استفاده در تولید این فلز، به ویژه در کشورهای در حال توسعهای مانند گینه، برزیل و اندونزی شده است. در همین راستا، شمار زیادی از کارشناسان معتقدند که توسعه فعالیتهای مرتبط با فرآوری و استخراج مواد اولیه مورد نیاز در صنعت فولادسازی، موجب از بین رفتن تنوع زیستی، افزایش آلودگی هوا و تغییرات اقلیمی در مقیاس جهانی شده است.
کربن تولیدی در صنایع فولادی و آلومینیومی باید کاهش پیدا کند
صنعت فولاد در کنار صنایع سیمان و بتن که چالشهای زیستمحیطی مختص به خود را دارند، به عنوان ستون فقرات فرایند صنعتیسازی و بخش زیرساختها در سراسر جهان به شمار میرود؛ اگرچه به نظر میرسد تقاضا برای فلزات حیاتی در مقیاس جهانی طی سالهای آینده به شدت افزایش پیدا کند اما انتظار میرود تقاضا برای فلز فولاد نسبت به سایر فلزات معدنی روند افزایشی را تجربه کند. در همین راستا، انتظار میرود که حجم تقاضا برای فولاد تا سال ۲۰۵۰، عمدتا به دلیل افزایش ظرفیت تولید در هند، برخی کشورهای قاره آفریقا و تعدادی از کشورهای جنوب شرقی آسیا حدود ۳۰ درصد رشد را به ثبت برساند.
طبق گزارشهای منتشر شده، فرآوری مواد معدنی مورد استفاده در تولید حدود دو میلیارد تن فولاد در سراسر جهان، به طور سالانه حدود ۷ درصد از کل میزان انتشار گازهای گلخانهای و حدود ۱۱ درصد از کربن تولیدی در مقیاس جهانی را به خود اختصاص داده است. پیشبینیهای انجام شده حاکی از آن است که حتی با جایگزینی روشهای تولید فولاد مبتنی بر کورههای قوس الکتریکی که به شدت میزان کربن تولیدی در فرایند تولید این فلز را کاهش میدهند، کورههای بلند در صنعت جهانی فولادسازی مبتنی بر سوخت زغالسنگ متالورژیک با میزان انتشار کربن بسیار بالا، همچنان بیشترین سهم را در بخش تولید این فلز طی سه دهه آینده به خود اختصاص میدهند.
بر خلاف فولاد، تولید آلومینیوم به عنوان یکی از فلزات کلیدی در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر به شمار میرود و حتی توسعه آن مبتنی بر انرژیهای پاک به شدت میزان انتشار گازهای گلخانهای در سایر بخشهای صنعتی را کاهش خواهد داد. در همین رابطه، انتظار میرود حجم تقاضا برای آلومینیوم اولیه تا سال ۲۰۵۰ حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد رشد را تجربه کند که بخش زیادی از آن، در تولید وسایل نقلیه الکتریکی سبک، توسعه زیرساختهای مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر و شبکههای مرتبط با آن مورد استفاده قرار میگیرد.
کارولین آوان، مدیر طرح منابع طبیعی و گذار به انرژیهای تجدیدپذیر در سازمان مردم نهاد «Business & Human Rights Resource Centre»، فلز آلومینیوم را به عنوان فلزی چندکاره که در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر و در بخشهای مانند خودروهای الکتریکی، توربینهای بادی و سیستمهای خورشیدی مورد استفاده قرار میگیرد، توصیف میکند.
وی به اهمیت بسیار بالای بوکسیت در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر در سطح جهانی اشاره کرد و افزود: کشورهایی مانند آمریکا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا، بوکسیت را به فهرست مواد اولیه حیاتی خود افزودهاند.
در حال حاضر، تولید آلومینیوم حدود ۲ درصد از میزان انتشار کربن در جهان را به خود اختصاص داده است و انتظار میرود روند صعودی پیشبینی شده در ظرفیت تولید آلومینیوم با رشد چشمگیر تقاضا برای برق تجدیدپذیر مورد استفاده در فرایند تولید فلز آلومینیوم همراه شود. طبق ارزیابیهای انجام شده، اکثریت قریب به اتفاق میزان انتشار گازهای گلخانهای در فرایند تولید آلومینیوم، یعنی حدود ۸۰ درصد آن، مربوط به زمانی بوده که فرآوری آلومینا که در تولید آلومینیوم به کار میرود، انجام میشود.
گِل قرمز، باطلههای معدنی و سایر آلایندههای هوا در صنعت آلومینیوم
اگرچه با افزایش ظرفیت تولید آلومینیوم تغییرات اقلیمی تشدید شده است؛ تنوع زیستی به خطر افتاده و میزان تولید آلودگیها در فرایند تولید این فلز در مقیاس جهانی روندی افزایشی به خود گرفته است اما با این حال، استخراج مواد اولیه تولید آلومینیوم مانند بوکسیت، در حال حاضر اثرات منفی گستردهتر و بیشتری را برای محیط زیست به همراه داشته است و حتی پیشبینی میشود آلودگیهای ناشی از استخراج بوکسیت از معادن تشدید شود.
هنگامی که بوکسیت برای تولید آلومینا فرآوری میشود، یک ماده سمی پس از پایان این فرایند باقی میماند که به آن گل قرمز گفته میشود. طبق بررسیهای انجام شده، در حال حاضر حدود ۱۸۰ میلیون تن در سال از این باطله معدنی سمی در جهان تولید شده و براساس ارزیابیهای صورت گرفته، حدود چهار میلیارد تن از گل قرمز در مقیاس جهانی در سدهای باطله نگهداری میشود. انتظار میرود حجم گل قرمز انباشت شده تا سال ۲۰۵۰، به ۱۰ میلیارد تن افزایش یابد که این روند افزایشی با خود آلودگی زمین، آب و حتی هوا، به ویژه در کشورهای در حال توسعه که مقررات زیستمحیطی در آن چندان رعایت نمیشود را به همراه خواهد داشت.
مادیک یوویچویچ کلاگ از انجمن ماکس پلانک با اشاره به اینکه این حجم بسیار عظیم از گل قرمز انباشت شده یک فاجعه محسوب میشود، خاطرنشان کرد: با توجه به میزان اسیدیدته (pH) بالای گل قرمز و حجم بسیار زیاد فلزات سنگین در آن که به طور بالقوه برای محیط زیست و سلامت انسانها مضر محسوب میشود، برای دفع ایمن این باطله معدنی سمی، به هزینههای بسیار گزاف و دسترسی به فناوریهای بسیار پیشرفته نیازمند خواهد بود.
در همین رابطه، میتوان به وقوع یک فاجعه در مجارستان در سال ۲۰۱۰ اشاره کرد که در آن یک سد باطله حاوی گل قرمز در هم شکسته شد و هوای شهرها و محیط زیست اطراف این سد باطله را به شدت آلوده کرد. یک حادثه مشابه در ایالت پارا در برزیل در سال ۲۰۱۸ رخ داد؛ جایی که در آن انباشت حجم بسیار زیاد گل قرمز باعث شد ساکنان بومی نزدیک به این سد باطله، دولت برزیل و شرکتهای فرآوریکننده آلومینا را به نسلکشی قانونی با حمایت دولت به دلیل میزان آلودگی بسیار بالای این باطله معدنی متهم کنند.
استخراج سنگآهن و نیکل نیز مشکلات زیستمحیطی مختص به خود را به همراه دارند. تقاضا برای نیکل، به ویژه در بخش تولید فولاد زنگنزن حجم بسیار بالایی را به خود اختصاص داده و تخمین زده شده است حدود دو سوم از تولید نیکل در مقیاس جهانی در صنعت فولادسازی به کار گرفته شود. طبق بررسیهای انجام شده، استخراج فلز نیکل در کشورهای تولیدکننده آن مانند اندونزی، سبب آلودگی آبهای زیرزمینی شده و سلامت و بهداشت جوامع بومی را تحت تاثیر قرار داده است.
استخراج سنگآهن نیز همانند استخراج نیکل حجم آلودگی زیادی را تولید میکند. در همین رابطه و در ۱۰ سال گذشته، بدترین فاجعه معدنی در برزیل رخ داد. در این اتفاق هنگامی که سدهای باطله سنگآهن و گل قرمز شکسته شدند، حجم زیادی از گل قرمز انباشت شده در این سد باطله بر روی زمین جاری شد و این اتفاق، زندگی بیش از ۱٫۶ میلیون نفر انسان که در ۸۵۰ کیلومتری سد باطله زندگی میکردند را تحت تاثیر قرار داد. با این حال، جوامع بومی بیشترین آسیب را از این اتفاق متحمل شدند.
لوئیز جاردیم وندرلی، استاد دانشکده جغرافیا در دانشگاه «Fluminense Federal University» واقع در ایالت ریو دوژانیرو برزیل، اظهار داشت: استخراج سنگآهن، بوکسیت و سایر مواد معدنی حجم زیادی از آسیبهای زیستمحیطی را به همراه دارد و زندگی جوامع بومی ساکن در منطقه آمازون و سایر مناطق برزیل به علت افزایش فعالیتهای معدنی به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که با افزایش تقاضا برای بوکسیت و سایر فلزات معدنی، شرایط برای ادامه زندگی جوامع بومی به شدت سختتر شده و محیط زیست آسیب بیشتری را متحمل خواهد شد. آنها همچنین معتقدند که پاکسازی این دو صنعت پرتقاضا، در نهایت باید در کل زنجیره تامین و عرضه آلومینیوم و فولاد انجام شود.
ترزا رودریگز-مودی، مدیرعامل انجمن «Jamaica Environment Trust» با بیان اینکه کشور جامائیکا مدتهاست که از مشکلات استخراج بوکسیت رنج میبرد، افزود: طبق تحقیقات انجام شده از سوی انجمن نامبرده، اگرچه ارزش اقتصادی صنعت بوکسیت برای اقتصاد جامائیکا یک میلیارد دلار برآورد شده است اما آسیبهای بهداشتی و زیستمحیطی عظیمی که فعالیت در صنعت مذکور برای این کشور و شهروندان آن به همراه خواهد داشت، حدود ۱۳ تا ۱۸ میلیارد دلار برآورد شده است.
پیش به سوی آیندهای پاک
صنایع فولاد و آلومینیوم هر دو در مسیر بهبود شیوههای تولید قرار گرفتهاند و برای هر صنعت به طور جداگانه، اهدافی مطابق با هدفگذاریهای مبتنی بر طرح برایند انتشار کربن صفر و سایر دستورالعملهایی که شرکتها و نهادهای بینالمللی ارائه کردهاند، تعریف شده است.
یکی از استادان دانشگاه صنعتی زوریخ تاکید کرد: اولین گام کلیدی برای گذار به سمت انرژیهای تجدیدپذیر در صنایع فولاد و آلومینیوم، حذف کامل زغالسنگ از زنجیره تامین و فرآوری این دو صنعت بوده و تا حد بسیار زیادی دو صنعت نامبرده را به صنایعی پاک تبدیل میکند.
وی در ادامه اظهار داشت: اگر استفاده از زغالسنگ در فرایند ذوب و فرآوری آلومینا به آلومینیوم متوقف شود، حدود ۸۰ درصد از میزان انتشار گازهای گلخانهای در صنعت آلومینیوم کاهش پیدا خواهد کرد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: اگرچه میزان انتشار گازهای گلخانهای در فرایند استخراج بوکسیت و تولید آلومینا آنطور که برخی اعلام میکنند، بالا نیست اما واقعیت این است که هزینههای زیستمحیطی و بهداشتی این فرایند، بسیار بیشتر از هزینههایی بوده که در فرایند ذوب آلومینا به آلومینیوم ایجاد میشود.
وی در پایان یادآور شد: اگرچه استفاده از بیشتر مواد معدنی حیاتی در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر اهمیت خواهد داشت اما باید توجه شود که حجم تقاضا برای این مواد معدنی کاهش یافته و سعی میشود این مواد معدنی از طریق بازیافت تامین شوند؛ چراکه فرایند استخراج از معادن، همواره اثرات زیستمحیطی بسیار نامطلوبی را با خود، چه برای انسانها و چه برای محیط زیست به همراه خواهد داشت.
انتهای پیام//