صنعت روی به عنوان یکی از صنایعی که قریب به صد در صد آن در اختیار بخش خصوصی قرار دارد و چندین سال است که از کمبود مواد اولیه رنج میبرد. از طرفی بسیاری از فعالان بخش خصوصی معتقد هستند که مدیریت دولت در معادن روی، به خصوص معدن انگوران که همچنان به عنوان بزرگترین معدن تامینکننده مواد اولیه کارخانجات شمش روی به شمار میآید، ناکارآمد و ضعیف بوده است.
به طوری که به ادعای تولیدکنندگان شمش روی، در نیمه نخست سال «جهش تولید» هیچگونه مواد اولیه از معدن انگوران به واحدهای تولیدی اختصاص نیافته است. همین مسئله بسیاری از تولیدکنندگان شمش روی را به تهاتر شمش روی در قبال خاک معدنی، سوق داده است. در همین راستا، خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» با حمید علاماتی، مدیرعامل شرکت فرآوری مواد معدنی ایران گفتوگو کرده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
با توجه به شعار سال ۱۳۹۹ به نام «جهش تولید»، آیا در نیمه نخست سال در صنعت روی کشــور جهــش تولیـــد رخ داده است؟ چگونه میتوان در نیمه دوم سال به رشد قابل قبول در تولید شمش روی کشور رسید؟
اولین گام برای تحقق «جهش تولید»، تغییر تفکر تولید در میان بدنه مدیران کشور است. عدم تحقق این موضوع به طور جدی تحقق «جهش تولید» را به چالش میکشاند. دومین گام برای تحقق «جهش تولید» در سالی که انتظار شتاب در تولید صنایع کشور میرود، رفع مشکلات و موانع پیش روی کارخانجات تولیدی است تا آنها بتوانند بدون دغدغه نسبـــت به نیازهـــای اســـاسی تولیـــد، برنامـــه «جهشتولید» را بــه طـــوری جـدی پیگیری و عملیاتی نمایند. صنعت روی در سالی که به نام «جهش تولید» نامگذاری شده است، اساسا با چالش عرضــه محصــولات در بـــازار سرمایـــه و صادرات روبهرو بوده است. بزرگترین مشکل تولیدکنندگان شمش روی عدم تخصیص سهمیه مواد اولیه در سال جاری است که متاسفانه تا این لحظه هیچگونه خاک معدنی از سوی معدن انگوران، میان تولیدکنندگان شمش روی توزیع نشده است. وقتی نیمه نخست سال را بدون مواد اولیه اختصاص یافته از معدن انگوران سپری کنید، چگونه میتوان انتظار «جهش تولید» در صنعت روی را داشت؟!
متاسفانه علاوه بر اینکه مواد اولیه از این معدن به ما تحویل داده نشده ، بلکه میزان و چگونگی توزیع سهمیه هر واحد معدنی نیز همچنان بلاتکلیف است و مشخص نیست چه زمانی تعیین تکلیف میشود. چنین رویهای به شدت واحدهای تولیدکننده شمش روی را با چالش اساسی تولیــد مواجــه کرده است. از طرفـــی برخــی از اقلام تولیـــد شمش روی به واردات وابسته است که به طور معمول واردات آنهــــا از دو تـــا ۶ مـــاه زمـــان میبـــرد. وقتـــی مـــا نمیدانیم که چه زمانی سهمیه خاک معدنی به ما تحویل داده میشود، آیا امکان برنامهریزی برای «جهش تولید» در صنعت روی وجود دارد؟! بنابراین تا زمانی که این مسائل حل و فصل نشود، هیچ برنامهای از سوی واحدهای معدنی تحقق نخواهد یافت و به تبع آن، جهشی در صنعت روی رخ نخواهد داد.
نقش بخش خصوصی در صنعت روی چگونه است و اساسا چه موانعی بر سر راه تحقق «جهش تولید» در صنعت روی وجود دارد؟
ابتدا باید نوع نگاه به صنعت روی به یک نگاه واقعی تغییر پیدا کند. در حال حاضر، صفر تا صد فرآیند تولید شمش روی کشور توسط بخش خصوصی مدیریت میشود. با این حال، مدیریت تامین مواد اولیه از معادن بزرگ به طور کامل در اختیار دولت است و عملا بخش خصوصی هیچگونه مشارکتی در سیاستگذاری و چگونگی تامین مواد اولیه تولید شمش روی در داخل کشور ندارد. از طرفی ظرفیت تولید صنعــت روی رقمی حـــدود ۴۸۰ هـــزار تـــن بــه صورت سالانه است که در حــال حاضــر از ایــن میزان تنها حدود ۲۰۰هزار تن محقق میشود. همچنین سهم اختصاص یافته از خاک معدن انگوران سالانه حدود ۷۰هزارتن است. این در حالی است که تامین مواد اولیه برای تولید ۱۳۰هزار تن شمش روی از طریق مبادی خارجی همچون کشور ترکیه تحقق مییابد. علاوهبراین تحریمهای بینالمللی شرایط واردات مواد اولیه را سختتر از گذشته کرده است و تولیدکنندگان صنعت روی برای رفع این مشکل به تنهایی وارد کار شدهانـــد. واقعیتهـــای صنعــت روی در کشـــور نشـــان میدهـــد کـــه در حـــال حاضـــر کارخانههــای روی با همراهی سرمایهگذاران بخش خصوصی چه در بخش تغلیظ و فرآوری مـــواد معـــدنی و چه در بخش تولید شمش و ذوب، ظرفیت لازم را برای تولیــد ۴۸۰ هزار تن شمش روی فراهم کرده است. بنابراین شرایط به طور کامل برای «جهش تولید» مهیا است و ما میتوانیم در صورت تامین مواد اولیه لازم و کافی، وضعیت تولید شمش روی در کشور را به حد مطلوب برسانیم اما اولین مانع برای تحقق این موضوع، فقدان مواد اولیه تولید شمش روی است که این مسئله به واسطه مدیریت دولت بر معادن، در اختیار بخش خصوصی نیست.
معـــدن انگـــوران در زمینـــه استخــراج مواد معدنی دچــار محدودیت است و مــا نیز این مسئلــه را بـــه خوبـــی میدانیـــم. آمارهــا نشان میدهد که این معدن حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تن ماده معدنی به صورت سالانه استخراج میکند که برداشت این میــزان مــتواد معـــدنی برای رسیدن به ظرفیتهــای واقعــی صنعــت روی ناکافی است. با این حال طی ۶ ماهه نخست سال هیچگونه تدبیری برای تخصیص خاک معدن انگوران به واحدهای تولیدکننده شمش روی صورت نگرفت و عملا مهمترین منبع مواد اولیه صنعت روی کشور از طرق دیگر تهیه و تامیـــن شـــد. آیـــا در ســـال «جهــش تولیـــد» که میبایست متفاوت از سال گذشته عمــل کرد، نباید تدبیری در راستای تحویل به موقع خاک معدن انگوران به تولیدکنندگان شمش روی صورت بگیرد؟ تنها حلقه مفقود در حلقه سهگانه صنعت روی شامل بخش معدن، واحد ذوب و واحد تغلیظ و فرآوری، بخش معدن یا همان ماده معدنی استخراج شده از معدن است. متاسفانه با توجه به اینکه تنها حدود ۱۵تا ۲۰ درصد ظرفیت تولید شمش روی در کشور از طریق مواد اولیه معدن انگوران تامین میشود، همین میزان هم به دلیل عدم تدبیر مدیران، محقق نشده است. اگر در بهترین شرایط طی نیمه دوم سال مواد مورد نیاز تولید شمش روی به تولیدکننده برسد، آیا شرایط آب و هوایی در کنار کوهستانی بودن منطقه این اجازه را میدهد که با بهرهوری مناسب تولید شمش روی صورت بگیرد
چه راهکاری برای عبور از مشکلات پیرامون صنعت روی وجود دارد؟
ما تا زمانی که شاخص مشخصی برای بخش صنعت و معدن و به خصوص صنعت روی نداشته باشیم، حتما به بیراهه خواهیم رفت و هر نوع راهکاری معکوس عمل خواهد کرد. وقتی سهم بخش نفت در تولید ناخالص ملی کشـور رقمی در حـــدود ۷۵ درصــد اســت، آیا میدانید سهم بخش معدن به چه میزان است؟ متاسفانه باید اعتراف کرد که با وجود ظرفیت مناسب بخش معدن (بالغ بر ۶۰ میلیارد تن انواع ماده معدنی)، سهم این بخش در تولید ناخالص ملی تنها حدود ۱٫۵ درصد است. اینکه چرا ما نتوانستیم در رابطه با توسعه بخش معدن درست عمل کنیم، خود به صورت جداگانه پرسشی قابل بررسی است اما با این حال، همه فعالان معدنی کشور اذعان دارند که پتانسیل بالقوه بخش معدن در صورت بالفعل شدن میتواند جایگزین مناسبی برای نفت باشد.
وقتی کشور به دلیل تحریمهای گسترده و همه جانبه دچار مشکلات ارزی است، چرا به بخشهایی همچون معدن که امکان ارزآوری بالایی بـــرای کشـــور دارنـــد، توجهــــی صــــورت نمیگیــرد؟ وقتی شاخصگـــذاری عملکـــرد در تمام زمینهها بر اساس قاعده مشخصی نباشد، واضــح و مبرهــن است که ارزیــابی یک مدیر خوب در صنعت روی به درستی انجام نشود. متاسفانه در مسیر ارتقای شاخصهای مدیریتی در کشور و به خصوص در بخش معدن هیچگونه معیار و ملاک مشخصی وجود ندارد و همین مسئله موجب شده است که اقدامات بدون برنامه و بیقاعده بیش از پیش نمایان شود.
همین موضوع ضرورت بازنگری در شاخصههای عملکرد را به وجود میآورد. وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان متولی این امر باید ابتدا به ساکن از خود آغاز نماید و در کوتاهترین زمان و بر اساس شرایط موجود به اصلاح ساختارهای خود بپردازد. این وزارتخانه باید به صورت دائم و همیشگی عملکرد بخش معدن را مورد پایش قرار دهد که اساسا طی مدت زمان مدنظر در برنامه تدوین شده تعیین شاخصها، چه عملکردی داشته است. پاسخگویی باید به وجه گریزناپذیر صنعت و معدن کشور و به خصوص مدیران تبدیل شود تا همه نسبت به مسئولیت و عملکرد تعریف شده خود پاسخگو باشیم.
از هر مدیری باید پرسش شود که آیا توانسته شاخصهای گذشته را ارتقا دهد؟ اگر در تحقق این امر موفقیتی حاصل نشده است، علت آن مورد بررسی قرار گیرد و تعیین شود که چه چیزهایی برای تحقق شاخصهای استاندارد در این زمینه مورد نیاز است. متاسفانه باید اعتراف کنیم که اگر سهم GDP (تولید ناخالص ملی) معدن ارتقا پیدا نکند، هیچگونه تحولی در صنعت سرب و روی رخ نخواهد داد. این مسئله به عنوان یک شاخصه کلیدی باید سرلوحه کار و فعالیت بخش معدن مدنظر قرار گیرد.
چه ارتباطی میان کاهش عیار معادن بزرگی همچون معدن انگوران با بهای تمام شده شمش روی وجود دارد؟
با وجود اینکه معدن انگوران در ابتدای شروع به فعالیت جزو پرعیارترین معادن سرب و روی دنیا به حساب میآمد اما امروز شاهد هستیم که عیار این معدن افت چشمگیری نسبت به دهههای گذشته پیدا کرده است. هرقدر حفاری از این معدن به لایههای زیرین نزدیک میشود، عیار خاک معدنی نیز کاهش مییابد که این موضوع نشان میدهد که طی چند سال گذشته با سرعتی بیسابقه لایههای باقیمانده بالایی به طــور کامل از این معدن برداشت شده است.
وقتی عیار یک معدن کاهش مییابد، اولین چالش واحدهای معدنی این است که بهای تمام شده تولید به طرز چشمگیری افزایش مییابد. چراکه اگر خاک کمعیــاری نصیب تولیدکنندگان شود، برای تامین نیــاز خود به فلز روی، به خاک معدنی بیشتری نیــاز خواهند داشت. علاوهبراین هزینه حملونقــل، عملیـــات و فرآوری نیز بیشتر از سنوات گذشته میشود. به این ترتیب، کاهش عیار خاک معدن انگوران، به عنوان چالشی اساسی پیش روی صنعتگران شمش روی قرار دارد که باعث کاهش میزان تولید و افزایش هزینهها شده است.
سازوکــار عرضـــه شمـــش روی در بــــازار سرمایه (بورس کالا) را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این موضوع در نهایت به تامین سود کافی در کنار امنیــت فروش محصولات صنعت روی منجر میشود؟
متاسفانه عرضه شمش روی در بازار سرمایه (بورس کالا) به نوعی با یک چرخه معیوب و ناکارآمد همراه شده است. سالانه حدود ۲۰۰هزار تن شمش روی در کشور توسط بخش خصوصی تولید میشود که سهم مصرف صنایع داخلی از این میزان حدود ۳۵ تا ۴۰هزارتن به صورت سالانه در نظر گرفته میشود. بنابراین نزدیک به ۱۶۰ هزار تن شمش روی به عنوان کالای مازاد مصرف باقی میماند که میتوان با صدور مجوز لازم، مقدمه صادرات آن را به کشورهای هدف در راستای ایجاد و تامین ارز مورد نیاز کشور فراهم آورد اما مسیر صادرات شمش روی به گونهای دیگر تعریف شده است؛ تولیدکننده شمش روی ابتدا باید محصول خود را در بورس کالا عرضه و در صورت عدم فروش محصول در بازار سرمایه، اجازه صادرات پیدا میکند که البته صدور مجوز در این زمینه به سادگی که بیان شد، رخ نمیدهد و چالشها، شرطها و شروطهای بسیاری در این مسیر وجود دارد. متولی صنعت و معدن کشور به جـــای اینکه تسهیـــل و روانســازی در امر صادرات را فراهم نماید، از جوانــب دیگر کار را بهشدت پیچیده میکنــد. خوشبختانــه طی ۲۰سال گذشته تا به امروز هیچگونــه کمبودی در زمینه تامین و توزیع شمش روی به وجود نیامده و بازار داخلی هیچ اخلالی را تجربه نکرده است. امیــدوار هستیــم مسیر سخت تولید و صادرات صنعت روی در ادامه نیز مورد حمایت واقع شود.
به تازگی مشکلات متعددی در خصوص ترخیص موقت کالا(واردات خاک معدنی در قبال تولید و صادرات شمش روی) برای فعالان صنعت روی به وجود آمده است که عملا موجب شده است که بانک مرکزی ارزی را طلب کند که وجود خارجی ندارد؛ چه راهکاری برای حل این چالش وجود دارد؟
بله، در مسئله ترخیص موقت کالا بسیاری از تولیدکنندگان شمش روی با مشکلات عدیدهای چه در صادرات شمش روی و چه در واردات خاک معدنی مواجه شدهاند. با وجود اینکه تولیدکنندگان داخلی با خلاقیت بالا و صرف انرژی زیاد در راستای دور زدن هنرمندانه تحریمهای بینالمللی علیه کشور، خاک معدنی مورد نظر تولید واحد معدنی خود را در ازای شمش روی از کشور دیگری نظیر ترکیه وارد میکنند، اما دولت به تدابیر تولیدکنندگان هیچگونـــه اهمیتـــی نمیدهــد. در واقـــع روش مبادله کالا به کالا میان تولیدکننده و صادرکننده خارجـــی را اصطلاحـــا تهاتـــر مینامنـــد؛ به این صـــورت کـــه در روش تهاتـــر هیــچگونـــه ارز یا اسکناسی رد و بدل نمیشود و شما به عنوان فروشنده بر اساس معیار ارزشافزوده، محصول خود را در قبال محصولی دیگر معاوضه میکنید. این روش در صنعت روی به فروش شمش روی در قبال مواد معدنی از کشوری دیگر تحقق مییابد. با این اوصاف، بانک مرکزی تاکید میکند که ارز حاصل از صادرات باید به کشور بازگردد؛ این در حالی است که در روش تهاتر هیچگونه ارزی میان طرفین مورد معامله رد و بدل نمیشود. متاسفانه موضوع به این سادگی، تبدیل به چالشی دو ساله میان تولیدکنندگان و بانک مرکزی شده است.
ما به عنوان تولیدکننده شمش روی در کشور تاکید میکنیم که دولت به عنوان متولی ارزی در کشور، با هرگونه تخلفات ارزی باید برخورد قاطع داشته باشد اما با توجه به اینکه در زمینه ترخیص موقت کالا آییننامه وجود دارد، انتظار میرود که متولیان قانون به بند ترخیص موقت کالا توجه کنند و به این وسیله مشکل دو ساله صنعت روی پیرامون تهاتر و بازگرداندن ارز حاصل از صادرات را مرتفع نمایند.
در حال حاضر شرکت فرآوری مواد معدنی ایران چه وضعیتی را در زمینه تولید شمش روی نسبت به مدت مشابه در سال گذشته تجربه میکند؟
خوشبختانه در نیمه نخست سال ۱۳۹۹ و علیرغم عدم توزیع خاک معدن انگوران، تولید مجموعه برابر با مدت مشابه در سال گذشته بوده است. اگر در سال جاری خاک معدن انگوران به واحد ما تحویل داده میشد، آمار تولید نسبت به مدت مشابه در سال گذشته، رشد ۱٫۵ برابری را تجربه میکرد. با این حال، موارد گفته شده پیرامون مشکلات صنعت روی به صورت همهجانبه بر تولید شرکت فرآوری مواد معدنی ایران نیز اثر گذاشته است اما پرسش اســـاسی ایـــن اســت که آیا امکانــات شرکتهــایی همچون ما اجازه میدهد که ۶ماه دوم ســال از یک معـــدن کوهستـــانی، خــاک معــدنی حمــل کنیـــم؟ وقتی طی ۶ ماهه نخست سال که وضعیت جوی مساعد بود، هیچگونه عملیات حمل خاک معدنی از معدن انگوران نداشتیم، آیا در نیمه دوم سال که همراه با کولاک و یخبندان است، میتوانیم خاک مورد نیاز تولید مجموعه را از محل معدن انگوران حمل کنیم؟ هر احتمالی پیرامون پاسخ به این پرسشها وجود دارد و ما میدانیم که ممکن است با وجود آماده بودن خاک معدن انگوران برای توزیع، امکان حمل آن به علت نامساعد بودن شرایط جوی وجود نداشته باشد و این مسئلهای نگرانکننده است.
با توجـــه بـــه مشکلات متعــدد ناشــی از بخشنامههــای داخلی، چــه راهکارهـــایی برای صادرات محصولات شرکت فرآوری مواد معدنی ایران مدنظر قرار دادهاید؟
فـروش محصـــولات شرکت فرآوری مـــواد معـــدنی ایـــران نیز همچـون سایر واحدهای تولیدکننده شمش روی دچار چالش و مشکلات متعددی شده است. مجموعه ما علیرغم مواجهــه با چالشهـــای گوناگون در مسیر صادرات محصولات خود، راهکارهایی را در این زمینه به کار گرفته تا بتواند سد تحریمهای داخلی و خارجی را کنار بزند. واقعیت این است که تحریمها و مشکلات پیرامون آن به عنوان صورت مسئله اصلی برای ما مطرح نیست، بلکه بخشنامههای دولتی به عنوان یکی از چالشهای مهم و لاینحل ما در این زمینه به حساب میآید.
به طوری که در برابر فشارهای خارجی دوام میآوریم اما فشار مدیران داخلی ما را بیرمق میکند. در واقع یک موضوع ساده همچون ترخیص موقت کالا در صنعت روی را نمیتوانیم با مدیران داخلی حل کنیم و این موجب تاسف بسیار است. امیدوار هستیم بتوانیم از ظرفیتهای متخصصین جوان کشور در جهت حل مشکلات پیرامون صنعت روی استفاده کنیم و در آینده نزدیک از بحرانهای موجود عبور کنیم.