در چند ماه آینده شاهد راهاندازی فاز اول کارخانجات فرآوری مجتمع معدنی سرب و روی مهدیآباد خواهیم بود که توانایی تولید سالانه ۲۰۰ هزار تن کنسانتره سولفیدی روی را داشته و با بهرهبرداری از سایر فازهای مجتمع، میزان تولید به ۴۰۰ هزار تن در سال افزایش خواهد یافت. تولید این مقدار کنسانتره در کشور قابل توجه است زیرا تا به امروز تنها معدن انگوران و سایر معادن کوچکمقیاس، تامینکنندگان اصلی مواد اولیه در بازار بودهاند اما با وارد مدار شدن این مجتمع، شرایط صنعت روی کشور بسیار تغییر خواهد کرد. اکثر کارخانههای فرآوری مواد معدنی فعال در صنعت سرب و روی، از دهه ۷۰ تا به امروز بر پایه استفاده از خاکهای اکسیدی طراحی و احداث شدهاند و به همین دلیل فقط توانایی فرآوری خاکهای اکسیدی را دارند؛ ظرفیت تولید شمش روی کشور در حال حاضر ۴۷۵ هزار تن در سال است که به سبب کمبود خوراک اولیه (کنسانتره اکسیدی)، حداکثر میزان تولید شمش روی کشور حدود ۲۰۰ هزار تن در سال است؛ باید توجه داشت که این موضوع به منزله عدم استفاده از کنسانتره سولفیدی نیست و هماکنون برخی از واحدهای تولیدی از این نوع کنسانتره استفاده میکنند اما مقدار بازیابی فلز روی از کنسانتره سولفیدی کمتر از میزان استاندارد است و این به این معنی است که واحدهای تولید شمش روی که شدیدا نیازمند خوراک اولیه هستند، توانایی استحصال کامل فلز را از کنسانتره سولفیدی ندارند؛ این موضوع سبب هدررفت بخش عمدهای از فلز محتوی کنسانتره شده که از نظر فنی و اقتصادی صحیح نیست. به همین دلیل برای تبدیل کنسانتره سولفیدی به اکسیدی و بهرهگیری از تمام ظرفیت کارخانههای تولید روی، احداث واحدهای تشویه و یا واحدهای لیچینگ سولفیدی بسیار ضروری است. با احداث واحدهای لیچینگ سولفیدی، بهرهوری واحدهای تولیدی افزیش یافته و تولیدکنندگان محصولاتی با توجیه اقتصادی مناسب از کنسانتره سولفیدی تولید خواهند کرد و همچنین امکان تولید شمش و کاتد روی به طور مستقیم از کنسانتره سولفیدی را خواهند داشت.
متاسفانه برخی واحدهای تولیدی تمایلی به سرمایهگذاری به منظور بهرهگیری از روشهای نوین ندارند و علت آن را میتوان در عدم رسیکپذیری بخش خصوصی و صرف هزینه در زمینههای تحقیقاتی، جستوجو کرد. فاصله دانشی زیاد ما با سایر کشورها قابل انکار نیست و باید گفت که ارتباط مراکز علمی کشور با مراکز علمی خارجی و ارتباط متخصصان و صنعتگران داخلی با همتایان خارجی خود کمرنگ شده است؛ همچنین کنفرانسهایی با حضور اساتید مجرب داخلی و خارجی در کشور برگزار نشده و تیمهای تخصصی برای بازدید از کارخانههای خارجی اعزام نمیشوند تا این شکاف دانشی به وجود آمده رفع شود. گفتنی است که به سبب وجود تحریمها، شرکتهای بزرگ خارجی هم به طور مستقیم با صنعتگران داخلی ارتباط برقرار نکرده و امکان نقلوانتقال پول و دانش فنی نیز وجود ندارد. به همین دلیل تولیدکنندگان بخش خصوصی به روشهای آزمون و خطا و پیادهسازی طرحهای پایلوت، امکان دستیابی به دانش فنی را خواهند داشت که این موضوع ریسک مالی بسیاری داشته و سرمایهگذاران آن را نمیپذیرند؛ در چنین شرایطی، حاکمیت باید در این زمینه اقدامات موثرتری انجام دهد.
در حال حاضر بخش عمده کنسانتره تولید شده در کشور اکسیدی بوده و حدود ۲۰۰ هزار تن کاتد روی از طریق مواد معدنی و مقدار کمی از بازیافت قراضه تولید میشود اما همان طور که اشاره شد با راهاندازی مجتمع سرب و روی مهدیآباد، تحولی عظیم در صنعت روی رخ خواهد داد و میزان تولید فلز روی در کشور به دو برابر میزان فعلی افزایش خواهد یافت. در این بین این سوال مطرح میشود که با توجه به نیاز مبرم کشور به مواد معدنی روی، چرا بهرهبرداری از این معدن تا به امروز به تاخیر افتاده است؟ باید به این نکته توجه داشت که راهاندازی چنین پروژه بزرگی در شرایط تحریمی و اقتصادی فعلی کشور، بسیار قابل تقدیر است با این حال، مشکلاتی مانند عیار پایین خاک روی معدن مهدیآباد (۵ درصد) در مقایسه با خاک معدن انگوران (عیار میانگین ۲۰ درصد) و عدم توجیه اقتصادی استخراج آن در سالهای گذشته، عمق زیاد ماده معدنی و حجم عظیم باطلهبرداری مورد نیاز، نبود زیرساختهای لازم (آب و برق) و اخذ دشوار مجوزهای لازم به دلیل قرار گرفتن معدن در منطقه حفاظت شده، سبب طولانیتر شدن زمان راهاندازی این پروژه شده است. خوشبختانه در پنج سال اخیر این مشکلات رفع شده و اکنون شاهد راهاندازی بزرگترین واحد تولید کنسانتره روی کشور در مجتمع معدنی سرب و روی مهدیآباد که مجهز به آخرین تکنولوژی روز دنیا است، هستیم.
یادداشت: امین صفری _ معاون توسعه معادن و صنایع معدنی شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات
انتهای پیام//