قانون آزادسازی معادن چه تبعاتی را برای معدنکاران خواهد داشت؟
قانون جدیدی هماکنون وضع شده است که بیان میکند اگر یک مکتشف، معدنی را در منطقهای اکتشاف کرده باشد، به همان میزان اکتشاف، اجازه برداشت برای وی صادر میشود و بعد از برداشت، معدن از او گرفته خواهد شد. این قانون به شدت تبعاتی سخت به همراه دارد و خطرناک است و در نهایت موجب نابودی معادن کشور خواهد شد. وقتی یک معدنکار، نتواند پروانه معدن خود را برای اکتشاف و بهرهبرداری تمدید کند، به سرعت تصمیم به تخریب معدن میگیرد، ماده اصلی که در آن معدن وجود دارد را به بدترین شکل ممکن استخراج میکند و سپس معدن را از بین میبرد؛ معدنکار بعدی که میخواهد امور آن معدن را در دست بگیرد، متحمل هزینههای گزافی همچون بازسازی معدن مخروب میشود.
برای معدن، کسی دل نمیسوزاند؛ از زمان قراردادن معدن در مزایده تا واگذاری آن به شخص دیگری و آغاز بهرهبرداری مجدد آن، نزدیک سه تا چهار سال به طول میانجامد. در صورتی که هدف ما این است که کاری کنیم قدرت و سرعت معدنکاری نسبت به قبل، افزایش چشمگیر و محسوسی پیدا کند.
تعریفی وجود دارد به نام «اکتشاف حین استخراج» و معنی آن این است که معدنکاران، یک معدن را اکتشاف میکنند و سپس آن را توسعه میدهند. زمانی که این اتفاق رخ دهد و معدن توسعه پیدا کند، کسی دیگر اقدام به صرف هزینههای مازاد توسعه نخواهد کرد تا مواد معدنی جدید دیگری را استخراج کند اما در صورت اجرای قانون آزادسازی، معادن تقریبا بدون اکتشاف باقی خواهند ماند و فقط همان قسمتی که در ابتدا مورد اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری قرار گرفته بود، به روند فعالیت خود ادامه میدهد؛ چراکه نظر معدندار بر این است که مالکیتی نسبت به معدن ندارد. طبق اصل «اکتشاف حین استخراج»، معدندار میتواند در عین حال که مشغول به انجام عمل استخراج است، عملیات اکتشاف را نیز انجام دهد تا به این ترتیب، ذخایر بیشتری کشف کند و باعث افزایش میزان تولید محصول خود بشود. بنابراین، اگر معدن از معدندار گرفته شود، اکتشاف صورت نمیگیرد، وسعت محدوده و کانیسازی از سوی معدنکار انجام نمیشود و در نتیجه میزان تولیدات معدنی در کشور نیز کاهش پیدا خواهد کرد.
متاسفانه باید این نکته ذکر شود که قانونی که برای معادن غیر فعال در مجلس در شرف تصویب و اجرا است، حاصل تجربه و تخصص نیست. اگرچه هدف از تصویب این قانون، برقراری عدالت در بخش معدن عنوان شده اما باید گفت که این امر عین بیعدالتی است و زحمات چند ساله معدنکاران را هدر خواهد داد. معدنکاری، تخصصی است و از عهده هر فردی برنمیآید. چرا وقتی یک معدندار در فکر توسعه اکتشافی معدن خود است، معدن را از آن شخص باید بگیرند و در مزایده قرار دهند؟! با این عمل، رکود معدنی در کشور ایجاد میشود اما متاسفانه هیچکس به این اتفاق توجهی ندارد.
این نکته بسیار حائز اهمیت و جالب است که در خارج از کشور، معدنداران را تشویق به افزایش ذخایر معدنی، افزایش اکتشاف و توسعه معادن خود میکنند اما در کشور متاسفانه، افرادی هستند که به واسطه جایگاه و مقام خود، در خصوص معدنکاری اظهار نظر میکند. در صورتی که بعضی از مسئولان امر حتی تعریف ماده خام را نیز نمیدانند. این کار، به خودی خود باعث از بین رفتن رشد و پیشرفت در بخش اکتشاف و استخراج معادن کشور میشود و علاوه بر آن، به دلیل نبود دانش در پس این قوانین اتخاذ شده، آسیبهای جدی به فعالیت معادن کشور وارد میشود که برای جبران آن، کسی پاسخگو نیست.
در سال ۱۴۰۰، چه برنامههایی در دستور کار گروه زرمش قرار دارد؟
در بخش تولید محصولات معدنی قصد داریم امسال، دو کارخانه راهاندازی کنیم که یکی کارخانه بزرگ دو هزار و ۵۰۰ تنی کاتد مس بوده و دیگری کارخانه طلای پرتابل است که البته در مقایسه با کارخانه کاتد مس، از مقیاس کوچکتری برخوردار است. علاوهبراین، احیای یکی دیگر از کارخانهها برای تولید سنگ مصنوعی نیز در دستور کار قرار گرفته است.
در حوزه استخراج نیز، چهار معدن را در سال ۱۴۰۰ به بهرهبرداری خواهیم رساند؛ در حال حاضر ۶ معدن در اختیار داریم و قصد داریم تعداد آن را به ۱۰ عدد افزایش دهیم. در حوزه اکتشاف به صورت تخصصی مشغول فعالیت هستیم و میخواهیم بر ۱۲ محدوده معدنی، اکتشافات خود را شروع کنیم و منتظر بستر مناسب هستیم تا ببینیم کدام یک از این برنامهها را میتوانیم به درستی، به صورت کامل و بدون هیچ وقفهای، انجام دهیم و به نتیجه برسانیم.
در خصوص معضل تامین مواد اولیه در صنعت سرب و روی کشور توضیحاتی بفرمایید.
گفتنی است، ما یکی از فروشندگان سرب و روی خام در کشور هستیم و کارخانه تولید شمش در اختیار نداریم که با این معضل دست و پنجه نرم کنیم اما میتوان گفت که واحدهای تولیدکننده شمش سرب و روی بر اساس اکتشافات انجام شده راهاندازی شدند و تصور بر این بود که میزان ذخایر سرب و روی موجود، پاسخگوی نیاز این واحدها باشد. در آن زمان، دریافت مجوز احداث کارخانه آسان بود و تنها نیاز به سرمایه داشت؛ در صورتی که مسئله مهمتر از راهاندازی کارخانه، پیدا کردن ذخیره است. بعد از چند سال، به مرور این موضوع عیان شد که ظرفیت تولید شمش سرب و روی کشور با میزان ذخایر معدنی کشف شده همخوانی ندارد و به این ترتیب، توجهها به سمت اکتشافات تازه رفت اما باید گفت که در بحث اکتشاف، علاوه بر یافتن ذخایر تازه، سنجش صرفه اقتصادی استخراج آن نیز حائز اهمیت است.
متاسفانه در ایران در حوزه اکتشاف معادن بسیار ضعیف عمل شده است و برای اینکه بتوانیم پتانسیلهای جدیدی را پیدا کنیم، باید حتما در زمینه اکتشاف بسیار قویتر از گذشته عمل کنیم. باید ذخایر سرب و روی خوبی که در مناطق مختلف مانند سنندج، سیرجان، البرز و… واقع شده است به دقت بررسی و اکتشاف شود. پس از آن، منطقه هدف مشخص میشود و در آن اکتشافات تفصیلی و نیمه تفصیلی انجام دهیم و بتوانیم ذخایر را گسترش کنیم.