رئیس کنترل کیفی شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان گفت: تنها روش خلق ارزش در اقتصاد دانشمحور، پذیرش نوآوری به عنوان یک فرایند کسبوکار است و توانایی سازمان برای خلق ارزش به فرایند نوآوری، منابع فکری و خلاقیت منابع انسانی آن بستگی دارد.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» و به نقل از روابط عمومی شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان، امین هادی، رئیس کنترل کیفی شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان طی یادداشتی در خصوص مدیریت دانش نوشت: به منظور موفقیت و بهرهمندی از مزیت رقابتی، سازمانها به شدت وابسته به دانش هستند که به عنوان یک منبع و عامل مهم موفقیت برای سازمانها تبدیل شده است. از سال ۱۹۷۰ با پیشرفت سریع فناوری برتر به ویژه در زمینه ارتباطات و رایانه، الگوی رشد اقتصادی جهان به طور اساسی تغییر پیدا کرد و به دنبال آن، دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایههای پولی و فیزیکی شد. در اقتصاد صنعتی، سازمانها قادر به حفظ موقعیت رقابتی قوی خود برای سالها بودند و ارزش را از طریق فرایند بهینهسازی (یا صرفهجویی)، خلق یا حداکثر میکردند.
سازمانهایی با عملکرد خوب، فرایند تولید خود را از طریق کاهش زمان تولید، بهبود کیفیت محصول و کاهش تعداد کارکنان بهینهسازی میکردند. بنابراین خلق ارزش بیشتر به قابلیت صنعتی و بودجهبندی سرمایهای، داراییهای ملموس و مالی بستگی داشت؛ در حالی که در اقتصاد دانشمحور، این رویکرد به چند دلیل دیگر عملی نیست. نخست اینکه با توجه به طول عمر کم دانش و میزان بالای نوآوری، حفظ موقعیت رقابتی برای مدت طولانی دیگر امکان ندارد؛ بهینهسازی به مثابه یک فرایند در اقتصاد دانشمحور نیز حائز اهمیت است اما به تنهایی نمیتواند ارزش را خلق یا حداکثر کند.
تنها روش خلق ارزش در اقتصاد دانشمحور، پذیرش نوآوری به عنوان یک فرایند کسبوکار است و توانایی سازمان برای خلق ارزش به فرایند نوآوری، منابع فکری و خلاقیت منابع انسانی آن بستگی دارد. اغلب صاحب نظران معتقدند که یکی از موضوعات مهم مطرح شده در این دوره، مفهوم مدیریت دانش است؛ مفهومی که هیجان ایجاد کرده و باعث بحث و مناظره فراوان شده است. مدیریت دانش، رویکردی به شمار میآید که به سرعت در حال تکامل است و به چالشهای اخیر برای افزایش کارایی و بهبود اثربخشی فرایندهای تجاری محور، همراه با نوآوری مستمر توجه زیادی دارد. نیاز به مدیریت دانش بر اساس رشد ادراک جامعه تجاری، از این واقعیت سرچشمه میگیرد که دانش در عملکرد سازمانی و دسترسی به مزیت رقابتی پایدار، عنصری مهم تلقی میشود.
به طور کلی میتوان چنین بیان کرد که مدیریت دانش، فرایندی است که به سازمان کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر کند. این امر سازمان را برای حل مسائل یادگیری، برنامهریزی، راهبردی و تصمیمگیریهای پویا به صورت کارآمد و موثر قادر میسازد. چالش اصلی سازمانها، درک مدیریت دانش و چگونگی پیادهسازی آن است. امروزه بزرگترین آرزوی سازمانها، تعریف یک سیستم مدیریت دانش مناسب و اداره آن به روش موفق است.
در پیادهسازی مدیریت دانش، باید جایگاه مدیریت دانش در ساختار سازمانی مشخص باشد و استانداردهای لازم در سازمانها تدوین و طراحی شود. آگاهی و اطلاع کارکنان از تغییرات و مزایای حاصل از استقرار دانش افزایش یابد و فرهنگ مدیریت مشارکتی و پرسش و مطالعه در سازمانها نهادینه شود. فرایندها، رویهها و دستورالعملها به صورت مستمر بازنگری و نقایص رفع شوند. از سیستمها و تکنولوژیهای جدید در ساختار سازمان استفاده شود و یا ایجاد واحد سیستم و روشها که در ارتباط مستقیم با مدیریت دانش هستند، به طراحی سیستم و روشهای جدید بپردازند.
با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق، یک چهار چوب کلی برای سازمانهایی که قصد دارند مدیریت دانش در کلاس جهانی را اجرا کنند، ارائه شده و این چهار چوب، خانه مدیریت دانش در کلاس جهانی نامگذاری شده است. توانمندسازهای اجرای مدیریت دانش است که به عنوان یک فوندانسیون قوی عمل میکند و سبب میشود ستونهای خانه محکمتر بنا شوند. چهار ستون اصلی خانه، کیفیت دانش خلاقیت دانش، مطلوبیت دانش و نتایج کسبوکار هستند که ارزیابی عملکرد مبتنی بر دانش و نتایج ملموس اجرای مدیریت دانش را در کلاس جهانی بر عهده دارند. در نهایت، مجموع اجزای قوی در خانه (فوندانسیون و ستونها) دستیابی به مدیریت دانش در کلاس جهانی (سقف خانه) را تضمین میکند.
انتهای پیام//