در ابتدا توضیحاتی در خصوص فعالیت شرکت کانی فرآوران عرصه اقتصاد مبین بفرمایید.
شرکت کانی فرآوران عرصه اقتصاد مبین زیرمجموعه هلدینگ کوشاگران است و در زمینه فراوری مواد معدنی و همچنین سرب و روی فعالیت دارد. در حوزه فلزات در معدن خنداب استان اراک که دارای خاک معدنی سرب است، به مرحله استخراج رسیدیم و در حال حاضر به دنبال احداث کارخانه فراوری نیز هستیم. یک کارخانه کوچک در منطقه کمیجان احداث کردیم ولی به علت هزینه حمل در انتقال محصولات و مواد اولیه و سپس عدم وجود امکان دپوی باطله در شهرکهای صنعتی، به دنبال دریافت مجوز احداث کارخانه با مقیاس بزرگتر در زمینه فلوتاسیون در داخل خود معدن هستیم تا بتوانیم در ابتدا به کنسانتره سرب و سپس به تولید شمش سرب نیز برسیم. عیار خاک معدنی موجود در دسترس ما از ۲ تا ۲۰ درصد است و با اکتشافات توسط تیم مجرب، مشخص شده که از کف تا عمق ۱۰۰ متری مواد سربی و معدنی میتوانیم استخراج کنیم و هرچه عمیقتر اکتشاف و حفاری صورت بگیرد، به ذخایر معدنی بیشتری دست خواهیم یافت.
منطقهای که معدن در آن واقع شده است، در فاصله هوایی ۹۰ کیلومتری از اراک قرار دارد. از سال ۱۳۸۴ کارهای ابتدایی پیجویی را انجام دادیم و در سال ۱۳۸۹ موفق به کسب پروانه اکتشاف شدیم و در سال ۱۳۹۸ نیز پروانه بهرهبرداری به این معدن تعلق گرفت. فعالیت در تمام حوزههای معدنی به زمان، تجربه و دانش روز نیازمند است. همیشه گفته شده است که اکتشاف معدن مانند اژدها پول خورده و مانند رودخانه سود پس میدهد البته اگر طبق اصول و چارچوب علمی با آن رفتار شود.
در این معدن، علاوه بر وجود سرب، انتظار میرود فلزات دیگری مانند نقره و روی و فلزات استراتژیکتری وجود داشته باشد اما عنصر غالب این معدن، سرب است. معدن خنداب به صورت کلی در زون فلزی کشور قرار گرفته و عددی که برای ذخیره آن در پروانه ثبت شده، ۲۷ هزار تن به صورت قطعی تایید شده است و ۲۰۰ هزار تن نیز ذخیره احتمالی در پروانه بهرهبرداری قید شده اما با انجام عملیات اکتشاف، بیش از ۱۰ برابر ذخیره قطعی در این معدن و ۲۰ برابر ذخایر احتمالی خواهیم داشت. در معدنی که در اختیار داریم، این قابلیت وجود دارد که روزانه تا ۵۰۰ تن در فاز اول و تا سقف یک هزار تن نیز در فاز دوم استخراج داشته باشد.
به عنوان طرح توسعه، فراوری پودر میکرونیزه اکسید روی را در دستور کار خود قرار داده بودیم که متاسفانه به علت کمبود منابع آبی در استان یزد، ناتمام ماند و سازمان صنعت، معدن و تجارت نیز اجازه پیگیری و به سرانجام رساندن این طرح را نداد و تصمیم بر این شد که در حوزه فراوری خشک، تولید پودر میکرونیزه کربنات کلسیم و فلدسپات و… را انجام دهیم. در استان مرکزی، در حال راهاندازی یک پلنت جدید هستیم که به روش فلوتاسیون که مربوط به فلزات موجود در خاکهای فقیر و کمعیار است و همچنین سیستم ثقلی که برای فراوری خاکهای عیار متوسط هستند را شامل میشود. در حال حاضر، ظرفیت تولید را باید با مجموع تولیدات چند محصول در نظر گرفت که شامل پودرهای سرب و روی، پودر میکرونیزه کربنات کلسیم، باریت، تالک و سیلیس است.
برای تولید محصولات خود نظیر کنسانتره سرب و روی، تنها از معدنی که در اختیار داریم استفاده میکنیم و وابستگی به منبع معدنی دیگری نداریم. مصرفکننده محصولات این شرکت نیز عموما باتریسازیها، صنایع دفاع کشور و کارخانههای تولید درهای ضد تشعشع هستند.
تجهیزات معدنی این شرکت را از طریق واردات تامین کردهاید؟
عمده سیستم تولید و تجهیزاتی که خریداری شده و طی امسال و سال گذشته نصب شده و هماکنون نیز در حال نصب در شرکت کانی فراوران عرصه اقتصاد مبین است، داخلی بوده و تاکنون خرید ارزی نداشتهایم. در حوزه حفاری، قیمت سر مته طی چند سال اخیر نزدیک حدود ۲۷۰ هزار تومان بود اما حالا این قیمت آن به دو میلیون و ۸۵۰ هزار تومان رسیده است؛ بخشی از سر مته ساخت داخل و بخش دیگر آن وارداتی است که اگر به سازندگان داخلی بها بدهند، میتوانند از نظر سطح کیفی خود را ارتقا دهند که متاسفانه حمایتی از آنها در کار نیست. با این اوصاف، این تجهیزات نیز وارد میشود و عملا به تواناییهای داخلی پشت کرده و هیچ فرصتی به آنها نمیدهند.
در حال حاضر، مهمترین هدف کشور باید رونق تولید باشد؛ چراکه به دلیل تحریمها کسی نفت خریداری نمیکند؛ کشورهایی مانند عراق، ترکیه، افغانستان و کشورهای شمال دریای خزر، خواهان همکاری و برقراری روابط تجاری با حوزه معدن و بهرهبرداری و تولید معدنی کشور هستند اما نمیتوان کاری کرد. اگر همکاری جدی دولت را به همراه داشته باشیم، قطعا نیاز مواد اولیه معدنی همین کشورهای همسایه و نزدیک را تامین میکنیم و رونق اقتصادی اسجاد خواهیم کرد.
جالب است بدانید ایران از نظر منابع معدنی به حدی سرشار و غنی است که بنا بر اظهارات یکی از مسئولین کشور، چندی پیش یک شرکت چینی اعلام کرده بود اگر فقط منایع معدنی استان مرکزی به آن واگذار شود، به مدت سه سال، میزان قابل توجهی از کل بودجه کشور را تامین خواهد کرد! با توجه به گفتههای یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز، مسئولین و تجار کشور روسیه بعد از دفع داعش بارها اعلام همکاری و درخواست راهاندازی پروژههای عظیم در این کشور را کردهاند که متاسفانه کسی اعتنایی نکرد.
وضعیت اکتشافات در معادن را چطور ارزیابی میکنید؟
در کشورهایی آمریکا و استرالیا و تمام کشورهایی که ذخایر معدنی غنی دارند، زمانی که هزینه اکتشاف بالا است، دولت متقبل میشود و زمانی که متوجه شدند در آن زون یا آن معدن ذخایر معدنی وجود دارد، بعد از اکتشافات کامل توسط دولت، آنها را به بخش خصوصی واگذار میکنند و به شرکتها اعلام میکنند هرکس تصمیم به استخراج و فراوری دارد، از این ذخایر میتواند استفاده کند اما در کشور ما، به عنوان مثال، یک متر مغزهگیری طی چند سال اخیر ۳۰ هزار تومان قیمتگذاری شده بود که در حال حاضر، هزینه یک متر حفاری مغزهگیری، از ۸۰۰ هزار تومان تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است. برای مثال، در یک محدوده به وسعت یک کیلومتر مربع، باید حداقل دو هزار متر حفاری و مغزهگیری ناحیه انجام شود که هزینه بسیار سنگینی در شرایط فعلی در بر دارد. علاوهبراین، هزینههای جانبی دیگری مانند تامین گازوییل ماشینآلات معدن، آب، برق و…. به خودی خود، روی دوش معدندار سنگینی میکند.
وضع قوانین جدید معدنی میتواند به توسعه فعالیتهای معدنی کمک کند؟
در حال حاضر، مسئولین در حال اصلاح بعضی قوانین مرتبط با معادن کشور هستند که البته به زعم خود اصلاحات را اعمال میکنند اما باید به این نکته حائز اهمیت اشاره کرد که اصلاح این قوانین توسط افرادی که هیچ تخصص و دانشی نه در زمینه فنی و نه حقوقی دارند صورت گرفته و اظهار نظرات و بحثهایی که شکل گرفته است، نشان از این امر دارد که متاسفانه این افراد بدون شایستهسالاری وارد عرصه شدهاند و در حال اجرای امور هستند.
قوانین معدنی در صورتی منطقی و قابل اجرا به نظر میرسد که نحوه اجرا متناسب با منطقه معدنی باشد. به عنوان مثال، در منطقهای که ما فعالیت معدنی داریم، از قدیم تا کنون، فرهنگ معدنداری و معدنکاری جا نیفتاده است و ساکنین آن منطقه اجازه فعالیت در این زمینه را نمیدهند. در استانی مانند یزد از هزاران سال قبل، عملیات معدنکاری، اکتشاف، استخراج و فراوری و… به راحتی انجام میگرفته و معارضان محلی به آن صورت وجود نداشته است تا بخواهند مانعی ایجاد کنند؛ چراکه با فرهنگ معدنکاری آشنایی دارند اما در منطقهای که ما مشغول به فعالیت هستیم، چون تصور معارضان محلی بر این است که به حریم امن منطقه سکونت آنها تعرضی صورت گرفته و مخل آسایش آنها هستیم، بارها جلوی فعالیت معدنی ما را گرفتهاند و تنها راهحلی هم که از سوی مراجع قانونی ارائه شده، سازش با آنها بوده است. متاسفانه باید به این فرهنگ برسیم که وقتی معدن با حریم روستا و شهر فاصله دارد، هیچگونه خطری برای مناطق مسکونی به وجود نمیآید. البته باید در نظر داشت این مهم در صورتی اتفاق خواهد افتاد که معدنکاری به صورت اصولی انجام شود.
در معدنکاری با چه چالشهایی روبهرو بودهاید؟
روال قانونی تبدیل یک پروانه اکتشاف به بهرهبرداری، در نهایت یک سال است اما متاسفانه عمده ضربهای که به تولید و صنعت کشور خورده، از سوی بروکراسیهای اداری دولت است و با برنامههایی که بر سر تحویل معدن به ما تحمیل کردند، ۱۰ سال طول کشید تا بتوانیم پروانه بهرهبرداری معدن را اخذ و عملیات استخراج آن را آغاز کنیم. بعد از ۱۰ سال متاسفانه حدود ۶ کیلومتر از محدوده ثبت شده را کم کردند که در آن مکان فعالیت اکتشافی کرده بودیم. ضمن اینکه طبق قانون اگر در محدودهای کار اکتشافی انجام شود و نشاندهنده این باشد که آن محدوده دارای ذخایر معدنی هدف است، باید پروانه بهرهبرداری و گواهی کشف صادر شود.
بعد از این موضوع، وارد دوران اختلافات هزینهای شدیم؛ نرخ دلار افزایش پیدا کرد و بالطبع، هزینه از قبل تعیین شده برای انجام عملیات اکتشاف افزایش یافت. به عنوان مثال، ۳۰ هزار تومان به ازای هر متر حفاری به ۱۵۰ هزار تومان افزایش پیدا کرد. ایجاد این حجم از رشد قیمت از نظر مالی باعث میشود نتوان خیلی از برنامهها و امور را طبق برنامه پیش برد.
با مشارکت هلدینگ کوشاگران، توانستیم یک هکتار زمین در منطقه کمیجان خریداری کنیم تا برای تبدیل ماده خام به کنسانتره معدنی، کارخانه مورد نظر را در این زمین احداث کنیم. خامفروشی مواد معدنی، صرفه اقتصادی ندارد، بنابراین پس از انجام عملیات اکتشاف و استخراج که به شدت هزینهبر هستند، در معادن فلزی همچون سرب و روی، باید حتما فراوری بر روی مواد معدنی صورت پذیرد. برای انجام این کار نیز باید امکانات، تجهیزات و ماشینآلات مورد نیاز آماده باشد. علاوهبراین، برای فراوری یک ماده معدنی، باید در ابتدا مطالعات و بررسیهای لازم بر آن صورت پذیرد؛ موضوع بعدی این است که باید در نظر داشت با چه ظرفیتی میتوان عملیات فراوری را انجام داد.
چه میزان صادرات محصول انجام دادهاید؟
در زمینه صادرات چندین مرتبه اقدام به صادرات پودر کربنات کلسیم را به کشور هند و چند کشور همسایه داشتیم و چند مرتبه نیز صادرات اکسید آهن و بنتونیت نیز انجام دادیم اما متاسفانه موفق به ادامه آن نشدیم؛ بار وارد گمرک شده و گمرک خروجی نمیدهد و کشتی نیز جریمه توقف میخورد که صاحب بار نیز موظف است این جریمه را پرداخت کند، علاوهبراین، خود صاحب بار نیز جریمه میشود و نمیتواند بار خود را صادر کند و کشتی را نیز از دست میدهد. کشتیهای بعدی نیز همکاری نمیکنند و مجبور هستیم بار را به دریا بریزیم. اینگونه کار کردن، خود ضرردهی بسیار سنگینی است که یک معدندار یا یک تولیدکننده نمیتواند چند بار متحمل آن شود.
تکنولوژی مورد استفاده در این شرکت برای تولید محصولات، چیست؟
ذخیره خاک معدنی ما، سولفیدی است و در این معدن سنگهای با عیار ۵ تا ۱۰ درصد و سنگهای کمعیار وجود دارند که با روش فلوتاسیون آن را فراوری میکنیم که هم تکنولوژی و هم ماشینآلات و دستگاههای از منابع داخلی تامین شده است. در حوزه جدایش مواد، نیازمند دانش روز هستیم اما متاسفانه چون آن را در اختیار نداریم، نمیتوانیم آنطور که باید تمام عناصر داخل کنسانتره سرب و روی را استحصال کنیم و از فراوری آنها نیز درآمدزایی داشته باشیم. در داخل کنسانتره سرب و روی، معمولا عناصری نظیر نقره، ژرمانیوم، سلنیوم و… وجود دارد که جزو فلزات گرانبها هستند اما به علت نبود دانش بهروز در کشور، برخی شرکتها این عناصر را به صورت رایگان صادر میکنند و در واقع قیمت کنسانتره را تنها بر اساس سرب و روی محاسبه میکنند. کشورهای خریدار، دانش و امکانات مورد نیاز برای استحصال سایر فلزات نامبرده را دارا هستند و به خوبی میتوانندبا فراوری این فلزات به درآمد قابل توجهی دست یابند.
چندی پیش متوجه شدیم که یکی از معادن اقدام به رمقگیری از باطلههایی که تقریبا طی ۴۰ تا ۵۰ سال گذشته بلااستفاده رها شده بود، کرده است. روشهای جدیدی ابداع شده است که البته در مقیاسهای بزرگ صنعتی تاکنون آزمایش نشده و چون کمی گرانقیمت بوده و تجهیزات آن مستلزم مصرف برق بسیار بالایی است، هنوز اقدام به انجام کار تحقیقاتی برای جدایش فلزات و عناصر همراه با کنسانتره سرب مربوط به معدن خنداب را آغاز نکردهایم.
نظر شما در خصوص ایجاد سامانههای جامعی برای صنعت سرب و روی چیست؟
در مورد اینکه وجود این سامانهها تا چه اندازه میتوانند در پیشبرد استراتژیک صنعت سرب و روی مفید واقع شوند، باید این نکته را خاطرنشان کرد که اگر به آنها دادههای درستی وارد و منجر به سیاستگذاریهای کارشناسی شده شود، میتوانند در رونق این صنعت پیشرو باشند. زمانی که اجازه رشد بنگاههای کوچک داده نمیشود که دلیل آن نیز، اصرار بالادستیها مبنی بر زیر بلیت خود قرار دادن این واحدها است، جمعآوری آمارها و دادهها مفید نخواهد بود.