مدیرعامل شرکت تولید فلزات نارگان، تولیدکننده شمش و پودر سرب گفت: علیرغم اینکه ظرفیتهای خوبی در صنعت سرب ایجاد شده است، واحدهای تولیدی فعال در این صنعت از کمبود خوراک اولیه رنج میبرند. با این شرایط، تولیدکنندگان در وهله نخست در اندیشه حفظ کارگاه هستند تا در فکر توسعه؛ بدون وجود خوراک و منابع مالی کافی، نمیتوان کاری از پیش برد.
بابک فتحالله پور در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» بیان کرد: این مجموعه با سابقهای حدود ۳۰ سال و با قابلیت اشتغالزایی برای ۲۷۰ نفر نیروی انسانی به تولید پودر و شمش سرب از باتریهای فرسوده و مواد معدنی مشغول به فعالیت است اما متاسفانه به دلیل وجود مشکلاتی، با تمام ظرفیت خود مشغول بهکار نیست و اکنون فقط ۱۵ نفر نیروی انسانی در این واحد فعالیت دارند. از دلایل اصلی که باعث این امر شده است، میتوان به افزایش بهای انرژی و کمبود خوراک اولیه اشاره کرد. در رابطه با افزایش بهای انرژی، در یک سال اخیر طبق مصوبه ابلاغ شده از سوی نهادهای مربوطه بهای گاز از ۲۵۰ تومان به ازای هر مترمکعب به دو هزار و ۵۰۰ تومان به ازای هر مترمکعب افزایش یافت. این افزایش بهای انرژی برای فعالیت ما صرفه اقتصادی ندارند؛ شاید در خصوص استفاده از خاک معدنی که از منابع داخلی تهیه میشود و تولید محصول از آن ارزش افزوده بیشتری دارد، افزایش قیمت گاز توجیهپذیر باشد اما در خصوص واردات باتری فرسوده، دریافت بهای گاز با قیمت فوب خیلج فارس و یا بر اساس قیمت خوراک صنایع پتروشیمی توجیهپذیر نیست. در حالحاضر هم نزدیک به یک سال است که با بدهیهای ناشی از افزایش هزینه گاز مواجه و درصدد رفع آنها هستیم.
وی در همین راستا ادامه داد: تهیه مواد اولیه به صورت ورود موقت در یک برهه زمانی ممنوع شد اما پس از آزادسازی در حال حاضر به سختی در حال انجام است. شرکتهای بزرگ باتریسازی درصدد این هستند تا واردات موقت مواد اولیه را به واردات دائم تبدیل کنند تا بتوانند سرب و باتری فرسوده مورد نیاز خود را با قیمت کمتری تهیه کنند؛ به تبع با ورود موقت باتری و صادرات شمش سرب، قیمت سرب در داخل افزایش مییابد. از سوی دیگر کنسانتره سرب هم به دلیل عدم وجود تکنولوژی لازم برای جداسازی نقره در داخل کشور، صادر میشود. در کنار این عوامل، محدودیت در تامین انرژی واحدهای صنعتی، کمبود نقدینگی و نوسان نرخ دلار در بازار، باعث شده تا میزان خریدوفروش محصولات کاهش یابد.
مدیرعامل شرکت تولید فلزات نارگان با بیان اینکه اکثر منایع معدنی سرب در اختیار واحدهای تولیدی دولتی قرار دارند، تصریح کرد: واحدهای تولیدی کوچک مقیاس نمیتوانند با شرکتهای بزرگ رقابت کنند زیرا سهمیهای به آنها برای تهیه مواد اولیه تعلق نمیگیرد، پس با وارد مدار شدن معادن جدید، واحدهای تولیدی کوچک همچنان با مشکل تامین خوراک مواجه خواهند بود. مجموعههایی همچون تولید فلزات نارگان که توان تولید به صورت صنعتی را دارند و از کورههای دوار با ظرفیت بالا استفاده میکنند هم نمیتوانند خوراک اولیه خود را تامین کنند. در همین راستا این شرکت، طبق بررسیهایی که انجام شد، درصدد تملک معدن برای تامین خوراک مورد نیاز خود بود که به دلیل وجود معارضان محلی، عوامل محیط زیستی و عدم حمایتهای لازم از سوی دولت، موفق به اجرای این امر نشد؛ ضمن اینکه باید یادآور شوم، در زمینه بهرهبرداری از معادن، یکی از مسائلی که میتواند واحدهای تولیدی را به چالش بکشد، عدم نقدینگی کافی است.
سرب به حیات خود ادامه میدهد
فتحالله پور با اشاره به پیشرفت تکنولوژی و حرکت به سوی استفاده از خودروهای برقی، مطرح کرد: به طور حتم در آینده به سمت استفاده از باتریهای لیتیومی و خودروهای برقی حرکت خواهیم کرد اما در ایران این روند بسیار آرام خواهد بود و تا ۱۰ سال آینده همچنان تقاضا برای سرب در کشور وجود خواهد داشت. به همین دلیل در این بازه زمانی باید از این صنعت حمایت لازم به عمل آید، تا بتوانیم بهرهوری مناسبی داشته و برای کشور ارزشآفرینی کنیم.
وی با بیان اینکه پایههای صنعت سرب بر اساس صادرات بنا شده است، عنوان کرد: با توجه به سیاستگذاریهایی که در این زمینه اتخاذ شده است سرمایهگذاری بسیاری در صنعت سرب انجام شد. تولیدکنندگان کشور به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران، میتوانند از کشورهای همسایه همچون عراق، افغانستان، ارمنستان و گرجستان که از زیرساختهای مناسب برخوردا نیستند، مواد اولیه مورد نیاز خود را وارد کرده و به تولید محصول بپردازند اما در حال حاضر ۸۰ درصد واحدهای تولیدی سرب، نیمهفعال و یا غیرفعال هستند؛ اگر این واحدها مجددا وارد مدار تولید شوند، میتوانند برای کشور ارزش افزوده ریالی و ارزی چشمگیری به همراه داشته باشند.
مدیرعامل شرکت تولید فلزات نارگان به مقایسه جایگاه ایران نسبت به کشورهای همسایه از نظر دانش و میزان تولید محصولات پرداخت و گفت: ایران نسبت به کشورهای همسایه از دانش فنی بالاتری برخوردار است اما در خصوص کشورهایی مانند ترکیه و یا کشورهای توسعهیافته این موضوع صدق نمیکند. میزان بهرهوری ما از نظر تجهیزات، ماشینآلات و انرژی پایین بوده و به همین دلیل باید در زمینه پیشرفت و ارتقای تکنولوژی، گامهای بلندتری برداریم. مجموعههای بزرگ که از منابع مالی کافی برخوردار هستند، به سمت مکانیزه کردن سیستمهای تولید خود حرکت کردهاند اما قسمت عمدهای از فعالان صنعت سرب همچنان به صورت نیمهصنعتی مشغول بهکار هستند و کمتر از ۳۰ درصد واحدهای تولیدی به صورت صنعتی فعالیت دارند. البته برخی تولیدکنندگان به سبب تجربه بالا، دست به نوآوری زده و برخی تجهیزات مورد نیاز خود را ساختهاند؛ با وجود متخصصان داخلی، پتانسیل ساخت ماشینآلات در داخل کشور وجود دارد اما داشتن منابع مالی کافی برای بهروزرسانی تجهیزات لازم است. تا زمانی که تولیدکننده روند سودآوری نداشته باشد نمیتواند اقدامات توسعهای را در دستور کار خود قرار دهد. به عنوان مثال واحدی که با ۱۰ درصد توان خود فعالیت میکند در وضعیت بقا قرار دارد نه در وضعیت توسعه.
لزوم آموزشهای فنی
فتحالله پور در رابطه با کمبود نیروی انسانی متخصص، عنوان کرد: علیرغم وابستگی این صنعت به افراد متخصص، نیروی انسانی فعال در این حوزه بسیار محدود است؛ اکثرا افراد به صورت تجربی مشغول بهکار هستند و از ظرفیتهای دانشگاهی بهره لازم برده نمیشود. البته مراکز علمی هم در این زمینه فعالیتی ندارند و دانشجویانی که آموزش میبینند از اطلاعات لازم برخوردار نیستند؛ با آموزشهای کاربردی میتوان از نیرویهای جوان جامعه برای ارتقای صنعت کشور بهره برد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: تمامی صنایع به نوبه خود آلاینده هستند اما سنگاندازی برخی سازمانهای دولتی در مسیر تولید باعث کند شدن سرعت حرکت صنعتگران شده است. تمام واحدهای تولیدی ملزم هستند، تا آب، خاک و هوا را آلوده نکنند و واحدهای تولیدکننده سرب هم از این قاعده مستثنی نیستند پس نباید آلایندهها را وارد محیط زیست کنند. به همین دلیل تولیدکنندگان با فیلتراسیون کورهها و سولفورزدایی، از این امر جلوگیری میکنند اما بدون نظرات تخصصی و کارشناسی، استفاده از برخی تجهیزات و ماشینآلات خاص در روند تولید از سوی این سازمانها الزامی شده است.
انتهای پیام//