ورق رنگی آخرین محصول حلقه زنجیره فولادسازی و دارای بیشترین ارزش افزوده میان تمام محصولات فولادی است و تنها یک حلقه با مصرفکنندگان نهایی فاصله دارد. این محصول تولید و مصرف چندانی در کشور ندارد و با توجه به رکود در صنایعی نظیر ساختمانسازی، همواره بخشی از ورقهای رنگی تولید داخل به صورت مازاد در میآیند؛ اما اخیرا به بهانه کنترل بازار و تثبیت دستوری قیمتها در داخل، از صادرات ورقهای فولادی به ویژه ورق رنگی ممانعت به عمل میآید و عملا باعث کاهش میزان تولیدات شرکتها به کمتر از ۵۰ درصد از ظرفیت تولید شده است. شرکت صنایع هفت الماس ازجمله شرکتهایی است که بخشی از چرخه تولید ورق فولادی را در کشور در اختیار دارد و از ورق سرد تا ورق گالوالوم رنگی را به عنوان محصول نهایی تولید میکند اما اخیرا این شرکت به دلیل توقف صادرات محصولات خود مجبور به کاهش میزان تولید به ویژه ورق رنگی شده است؛ زیرا تقاضای کافی برای ورق رنگی در کشور وجود ندارد. برای بررسی وضعیت تولید و مصرف ورق گالوانیزه رنگی، خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» با نوید ایزدپناه، عضو هیئت مدیره شرکت صنایع هفت الماس به گپوگفت نشسته است که متن کامل آن را در ادامه میخوانید
توانایی شرکت هفت الماس در تولید ورق رنگی به چه میزان بوده و چند درصد از این ظرفیت فعال است؟
شرکت هفت الماس با توجه به ظرفیت تولید خود میتواند در هر ماه حدود ۱۲ هزار تن ورق رنگی تولید کند. ورقهای رنگی تولید شده در این شرکت عموما با رنگ پلیاستر و پلیاورتان رنگ شدهاند. دو نوع رنگ یاد شده رنگهای پلیمری و جزو پوششهای رزینی محسوب میشوند. از کل ظرفیت کنونی حدود ۵ تا ۶ هزار تن یعنی حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد ظرفیت، فعال و مشغول به تولید است.
فرآیند تولید ورق رنگی چگونه است؟
ورقهای رنگی معمولا پایه فلزی دارند و از جنس آلومینیوم یا فولاد هستند. ورقهای فولادی رنگی معمولا به سه صورت مورد استفاده قرار میگیرند. یکی از این اشکال به کارگیری، ورق روغنی معمولی است که تنها روی آن رنگآمیزی میشود. در حال حاضر، بسیاری از ورقهای رنگی وارداتی از چین، از این نوع ورقها هستند. طبیعی است که عمر استفاده از این نوع ورقها نسبت به محصولات مشابه کوتاهتر و حدودا پنج تا ۶ سال خواهد بود. با این وجود، ورقهای روغنی رنگی برای بسیاری از کاربردها قابل مصرف است و متقاضیان خاص خود را دارد. پایه نوع دیگری از ورقهای رنگی، ورقهای گالوانیزه هستند که چند شرکت مانند فولاد مبارکه، فولاد بهمن، نورد و لوله سمنان و نورد و گالوانیزه سروش این نوع ورقها را تولید میکنند.
شرکت هفت الماس از ورقهای گالوالوم برای تولید ورقهای رنگی استفاده میکند. در حال حاضر این ورقها در بازار بهترین فلز پایه برای تولید ورق رنگی محسوب میشوند. بازار مصرف این نوع ورقهای رنگی، صنعت لوازم خانگی (مانند ساخت بدنه یخچال) و اخیرا نیز صنعت خودروسازی هستند که در واقع جایگزین روشهای قبلی الکتروستاتیک در رنگ شده است؛ زیرا هم مقاومت بهتری نسبت به هوازدگی دارد و هم از کیفیت رنگ بالاتری نسبت به دیگر ورقها برخوردار است.
در شرکت هفت الماس پس از اینکه ورق گالوالوم تولید شد، روی آن فرآیند اسکین پاس یا نورد صورت میگیرد تا با ایجاد زبری روی سطح، ورق برای رنگپذیری آماده شود. سپس ورق به خط رنگ انتقال مییابد که در این مرحله عملیات آمادهسازی سطح اتفاق میافتد که شامل تمیز کردن، اسیدشویی، قلیایی کردن و اچ کردن ورق میشود. با انجام این عملیات و به کارگیری چند محلول روی سطح، ورق اکتیو و برای پذیرش پوشش رنگ مناسب خواهد شد. در این مرحله، ورق برای اعمال رنگ اولیه (Precoating) آماده میشود که در آن رنگ با ضخامت حدود پنج تا هفت میکرون هم به زیر و هم بر روی ورق زده و پخته میشود. پس از آن ورق به خط رنگ نهایی (Finishing Coat) انتقال مییابد و رنگ نهایی روی آن زده و پخت نهایی انجام میشود. با این حال، روی رنگ با یک پوشش (فیلم) محافظ پوشانده شده و در انتهای خط، ورق به صورت رول جمع میشود.
تقسیمبندی ورقهای رنگی در شرکت صنایع هفت الماس به چه صورت است؟
به طور کلی ورقهای رنگی دو تقسیمبندی عمده دارند که VCM و PCM هستند. VCMها ورقهای رنگی بوده که پوشش روی آنها پلاستیکی است و بر سطح ورق چسبانده و در نهایت «هات لمینیت» میشود. معمولا جنس مواد پلاستیکی PVC است و ضخامتی حدود ۳۰ میکرون دارد که روی سطح ورق چسبانده میشود. به طور کلی درِ یخچالهایی که طرحهای مختلفی مانند استیل، برنز، رنگهای متالیک و اصطلاحا لاکچری دارند، عموما ورق رنگی با رنگ VCM هستند. در ایران شرکت فولاد مبارکه تنها شرکتی است که قابلیت تولید ورق رنگ VCM را دارد.
شرکت هفت الماس ورق رنگی PCM تولید میکند. همانطور که اشاره شد، رنگهای PCM محلولهای رنگی هستند که روی ورق با یک رولر پوشانده و پخته میشوند تا به کیفیت مورد نظر برای استفاده در صنایع مختلف برسند. خوشبختانه رنگ مورد استفاده در شرکت هفت الماس تولید داخلی بوده و مشکلی بابت تامین آن وجود ندارد. در زمینه تولید رنگ PCM چند تولیدکننده معتبر و بسیار خوب در کشور وجود دارد که کیفیت رنگ آنها برای رنگآمیزی ورق بسیار مناسب است.
در هر دو نوع ورق رنگی، میتوان بر حسب سفارش مشتری، انواع رنگها و طرحها را روی ورق اعمال و روانه بازار مصرف کرد. حتی ضخامت فیلم و رنگ نیز قابلیت تغییر دارد. به طور مثال، برخی از رنگهای VCM حالتها و اشکال گوناگون مانند چرمی، چرب، براق و… دارند و تولید فیلم VCM خود یک کسب و کار مجزا برای بسیاری از صنایع مرتبط است. البته کشور ما در تولید این نوع رنگها هنوز به شرکتهای خارجی وابسته است و بسیاری از رنگها و برخی مواد اولیه آنها در داخل تولید نمیشود. از این رو یکی از دلایل واردات ورق رنگی VCM، میتواند کمبود تولید رنگ این محصولات باشد.
در بخش PCM محدودیتها عموما بر مبنای رنگسازی است. به طوری که در مورد پوشش رنگی روی ورق نمیتوان، ضخامت رنگ را از یک حد خاص فراتر برد زیرا رنگ به صورت مایع است و اگر ضخامت آن افزایش یابد ممکن است بر اثر فشار و جابهجایی ورق ریخته شود که در این صورت باید فرآیند رنگآمیزی تکرار شود. با این حال، انواع رنگها و حالتهای گوناگون در PCMها وجود دارد که باعث ایجاد تنوع در تولیدات میشود.
تولیدکنندگان لوازم خانگی از ورقهای رنگی دارای ضخامت ۰٫۳۵ تا ۰٫۷ میلیمتر استفاده میکنند ولی خودروسازان حتی ورقهای تا ۰٫۹ میلیمتر را نیز به کار میبرند. این طیف ضخامت ورق رنگی، بخش اصلی بازار را تشکیل میدهد.
وضعیت بازار مصرف ورقهای رنگی را در کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
همان طور که گفته شد، تنها ۵۰ درصد از ظرفیت تولید ورق رنگی در شرکت هفت الماس فعال است که متاسفانه این امر به تقاضای بازار بازمیگردد. چراکه صنعت تولید ورق رنگی هنوز به خوبی شکل نگرفته است و کل مصرف سالانه ورق رنگی در کشور ما ممکن است حداکثر به ۱۵۰ هزار تا ۲۰۰ هزار تن برسد. ضمن اینکه سهم شرکتهای هفت الماس و مبارکه در تولید ورق رنگی هر یک حدود ۴۰ درصد است و سایر شرکتها سهم نسبتا کمی در این بازار دارند.
ورق رنگی در صنایع مصرفکننده به آرامی در حال به دست آوردن جایگاه مطلوبی در بازار است؛ زیرا مصرفکنندگان به تدریج به این محصول باور پیدا میکنند. مسلم است که به دست آوردن بازار هیچگاه در مدت زمان کوتاه میسر نخواهد شد. به طور مثال، یک کارخانه معتبر خودرو در سالهای طولانی تنها با طیف محدودی از ورق محصول خود را تولید کرده و توانسته است متقاضیانی را برای محصولات خود پیدا کند؛ بنابراین نمیتواند در کوتاهمدت و یکباره محصولات خود را تغییر دهد. چراکه ابتدا باید به صورت آزمایشی مواد اولیه برخی از محصولات خود را تغییر دهد و بازار آن را در کوتاهمدت و میانمدت بسنجد تا در نهایت، محصول با کیفیت مورد نظر و متناسب با نظر مشتریان تولید شود. با این حال، بسیاری از مصرفکنندگان ورق رنگی مرحله آزمون را پشت سر گذاشتهاند و برای مصرف ورقهای رنگی در فرآیند تولید محصولات خود ترغیب شدهاند. گفتنی است که سال گذشته، مصرفکنندگان کمتری به دنبال خرید ورق رنگی بودند اما اکنون تقاضا بیشتر شده است.
کشور ما هم از نظر رنگ و هم از نظر ورق گالوانیزه و گالوالوم، تکنولوژی تولید ورق رنگی را دارد اما برای افزایش تولید و مصرف، باید همراهی و همگامی بیشتری میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان رقم بخورد تا با ارائه نقطه نظرات دوجانبه، دو طرف برای ادامه همکاری و افزایش تولید، به یکدیگر اعتماد کنند.
آیا واردات ورق رنگی به کشور انجام میشود؟ نظر جنابعالی در خصوص واردات این محصول و مواجهه با آن چیست؟
به طور سنتی برخی از مصرفکنندگان ورق رنگی را به کشور وارد میکردند اما در سال جاری با استراتژی جدید وزارت صنعت، معدن و تجارت مبنی بر افزایش استفاده از محصولات ساخت داخل، تنها مجوز واردات به ورقهایی داده میشود که از نظر وزنی اندک هستند و همچنین هنوز امکان تولید آن در کشور به میزان اقتصادی وجود ندارد. ضمن اینکه واردات برخی از ورقها به ویژه در حوزه VCMها نیز به دلیل اینکه ساخت برخی طرحها و رنگهای خاص آن هنوز در داخل میسر نشده است نیز انجام میشود.
یکی از حلقههای اصلی میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان ورق، قالبسازیها یا مراکز برشکاری هستند. ارتباط میان تولیدکنندگان ورق با مصرفکنندگان از طریق این حلقه چگونه برقرار میشود؟
در تمام دنیا قالبکاری به ویژه در حوزه خودرو یک کسب و کار جدا است؛ زیرا ورق به صورت کویل در مراکز فولادسازی تولید میشود و طبعا به همین صورت در کارخانههای خریدار قابل مصرف نیست. بنابراین ورق باید به مراکزی منتقل شود که عملیات قالبکاری (Blanking) روی آن اتفاق بیفتد. بسیاری از خودروسازان معتبر در دنیا، معمولا قالبکاری ورق را در کنار خود دارند. چراکه جدا کردن قالب بخشهای مختلف خودرو از ورق با کمترین ضایعات یک هنر است و باید در این صنعت علاوه بر تولید قالبهای در و بدنه خودرو از ورق، از سایر بخشهای استفاده نشده ورق نیز قطعات لازم دیگر را تولید کرد.
در کشور ما نیز کارخانههای قالبکاری ورق وجود دارند که میتوانند انواع قالبهای ورق را برای صنایع مختلف ازجمله خودروسازی تولید کنند. اگر گاهی مشتریان شرکت ما نیز قالب خاصی را مدنظر داشته باشند، ورق را به صورت کویل به کارخانه برشکاری مورد نظر ارسال میکنیم تا محصول مورد نیاز را برای مشتری آماده کند. این شرکتها به صورت کارمزدی و بر اساس سفارش فعالیت میکنند.
جالب توجه است که حتی پیش از ورود صنعت فولاد و تولید ورق در کشور، برشکاریهای ورق برای تولید قطعات بدنه خودرو و سایر صنایع در کشور وجود داشتند و در واقع قدمت این صنایع از صنعت فولاد کشور بیشتر است. زیرا وقتی واردات ورق به صورت کویل به کشور انجام میشد، برشکاریها برای صنعت خودرو و لوازم خانگی، فرآیند تولید قالب را انجام میدادند.
با توجه به وضعیت بازار، آیا به مقوله صادرات ورق رنگی وارد شدهاید؟
متاسفانه مدتها است که صادرات ورق از کشور به جز در مورد یک شرکت، ممنوعیت دارد. اتخاذ این استراتژی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت اشتباهی استراتژیک است زیرا به دست آوردن بازار صادراتی، آن هم در شرایط کنونی بسیار دشوار است و مدتها به طول میانجامد و در صورتی که این بازار از دست برود، کسب آن تقریبا غیرممکن است. چراکه صادرکنندگان کشور چند سال با مشتریان خود ارتباط داشتند و به تجارت پرداختند و با توقف صادرات، اعتبار و جایگاه خود را پیش این شرکتها از دست خواهند داد. متاسفانه تنها با یک بخشنامه، نه تنها صادرات لغو شد، بلکه دستور دادند که ارز حاصل از صادرات و کالای صادر شده را نیز بازگردانیم. این استراتژی باعث میشود تا مشتریان یاد شده دیگر به شرکتهای ایرانی اعتماد نداشته باشند.
شرکت ما بیش از پنج هزار تن کالای صادراتی در زمینه ورق رنگی و محصولات دیگر دارد که تا کنون هزینه آن را دریافت کردیم و در اختیار سامانه نیما گذاشتیم اما مجوز خروج این کالا صادر نمیشود! حتی اگر بتوانیم هزینه صادرات را از دولت دریافت کنیم و به مشتری بازگردانیم، قطعا بازار ایجاد شده برای همیشه از بین خواهد رفت. متاسفانه برخوردهای دولت در زمینه صادرات، غیر کارشناسی و غیر عقلانی است و این رویه غلط بازتاب داده نمیشود و سکوت خبری در این خصوص حاکم است.
تلقی وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت از صادرات ورق فولادی، ماده خام است در حالی این امر به هیچ وجه صحیح نیست. چراکه دولت خود به صادرات نفت خام میپردازد که به معنای واقعی ماده خام است و صادرات ماده خام خلاف قوانین و مقررات موجود است؛ همچنانکه سنگآهن نیز به عنوان ماده خام به راحتی صادر میشود. در حالی که سنگآهن برای صادرات باید در بورس کالا عرضه شود و در صورت نبود مشتری برای آن در سه نوبت، سپس صادر شود.
در مقابل سنگآهن و نفت خام، فولاد یک محصول نهایی صنعتی با ارزش افزوده بسیار بالا محسوب میشود. از سنگآهن با قیمت ۶۰ تا ۷۰ دلار، میتوان ورق فولادی با قیمت ۵۰۰ تا ۶۰۰ دلار تولید کرد. این یعنی تولید ورق فولادی حدود ۱۰ برابر ارزش افزوده ایجاد میکند و در هیچ کشوری به ورق فولادی ماده خام اطلاق نمیشود.
توجیه دولتمردان برای جلوگیری از صادرات چیست؟
همانطور که گفته شد، توجیه عقلانی برای جلوگیری از صادرات ورق فولادی وجود ندارد. با این حال، توجیه غیر عقلانی که از سوی دولتمردان و سیاستگذاران مطرح میشود، کنترل قیمت بازار است. متاسفانه همان بلایی که بر سر قیمت دلار بر اثر کنترل دستوری آمد، بر سر فولاد نیز خواهد آمد. در حالی که پیش از این مشخص شد که سیاست کنترل دستوری قیمت در نهایت با شکست مواجه میشود. به عبارت بهتر، «آزموده را آزمودن خطاست» اما این خطا برای دولتمردان کشور ما خاطره است. با اینکه همه میدانند در ۵۰ سال گذشته یعنی از سال ۱۳۴۸ که سیاست دستوری بودن قیمتها صادر شد، همواره با شکست مواجه شدیم اما این تجربه همچنان در کالاهای مختلف تکرار میشود.
هر نوع مکانیزم تثبیت قیمت و یارانه قیمتی دو نتیجه دارد: نخست کاهش بهرهوری در زنجیره تولید و مصرف و دوم آماده شدن کالا برای جهش قیمت شدید. مکانیزم تثبیت قیمت باعث میشود تا هم تولیدکننده و هم مصرفکننده نسبت به رشد بهرهوری بیانگیزه شوند. در عین حال، دولت تا یک زمان مشخص میتواند با دستور عمل کند اما بازار در نهایت راه خود را خواهد یافت و از دستورات تبعیت نخواهد کرد؛ درست مانند جهشهای پیاپی ارزی که سالها است در کشور ما رخ میدهد و بدون اینکه دولتها عبرت بگیرند، تکرار میشود. در خصوص صنعت فولاد و بحث ورق فولادی هم پس از پایان دوره گذار، همه ازجمله دولت این وضعیت را محکوم خواهند کرد.
تثبیت قیمت فولاد برای تولیدکننده، سودی برای مصرفکننده نخواهد داشت. بلکه نخستین حلقه پس از تولیدکننده از یارانه تثبیت قیمت بیشترین استفاده را خواهد برد که عموما این حلقه واسطهها هستند. باید توجه داشت که عمده مشکل صنایع کشور ما ناشی از تثبیت قیمتها به صورت دستوری است.
انتهای پیام//