ا توجه به تاثیر شیوع ویروس کرونا بر بسیاری از واحدهای تولیدی صنعت سرب و روی در کشور، سیاست و برنامههای انجام شده شرکت ملی سرب و روی ایران چگونه بوده است؟
با شروع شیوع ویروس کرونا پیش از سال جدید و بر اساس پروتکلهای ابلاغی از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مجموعه ما نیز تصمیم گرفت که بخش زیادی از تولید خود را در ایام قرنطینه، برای حفظ سلامت پرسنل و نیز جلوگیری از تردد غیرضرور در منطقه، به حالت تعلیق درآورد، البته از ابتدای سال جدید و با گسترده شدن شیوع این ویروس در کشور ما، تمام ضوابط مربوط به پیشگیری و مقابله با ویروس کووید ۱۹ شامل ضدعفونی محل شرکت، آموزش، توزیع ماسک و دستکش برای حداقل نیروهایی که در مجموعه حضور داشتند را با دقت و ممارست بسیار، عملیاتی کردیم. با این حال، از تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۹۹ و با آغاز اعلام کاهش محدودیتها توسط ستاد ملی مبارزه با ویروس کرونا، فعالیت تولیدی مجموعه را به صورت جدی پیش بردیم.
با وجود اینکه شیوع ویروس کرونا موجب تعطیلی و به تعلیق کشاندن بسیاری از واحدهای تولیدی در کشور شده است اما عملکرد ما در همین ایام سخت و طاقتفرسای شیوع بیماری نشان میدهد که با رعایت کامل مسائل و ضوابط بهداشتی در کنار سایر محدودیتها، میتوان ارقام تولید را ارتقا و در مواردی جابهجا کرد. به طوری که برخلاف برخی از واحدها که مجبور به تعدیل نیرو شده بودند، هیچ نیرویی از مجموعه ما جدا نشد، بلکه در همین ایام حدود ۱۸ نفر را به استخدام مجموعه درآوردیم که در ادامه اگر مواد اولیه تولید به اندازه کافی تهیه و تامین شود، آمار اشتغالزایی مجموعه نیز تا پایان سال به چندین برابر افزایش پیدا خواهد کرد. با این حال برنامه ما از همان ابتدا افزایش تولید در شرایط سخت موجود بود و هست. همچنان نیز معتقد هستیم که اکثر واحدهای معدنی سرب و روی در کشور، اگر در کنار وضع سیاستهای مرتبط با این شرایط، هم و غم خود را برای ارتقای تولید مجموعه خود بگذارند، حتما شاهد تحقق «جهش تولید» در تمام سطوح تولیدی در کشور خواهیم بود و این مستلزم جسارت و میل به اثبات مجموعه در مسیر ارتقای محصول تولیدی است.
چه برنامههایی برای تحقق «جهش تولید» در صنعت سرب و روی مدنظر دارید؟
در سال جاری برنامههای متنوعی برای تحقق «جهش تولید» در شرکت ملی سرب و روی ایران تدوین شده است. ازجمله این برنامهها میتوان به چشمانداز تولیدی ترسیم شده در سال ۱۳۹۹ اشاره داشت که بر اساس آن تولید کارخانه سرب باید به میزان هشت هزار و ۴۰۰ تن تا پایان سال افزایش پیدا کند. همچنین میزان تولید تدوین شده در برنامه اجرایی شرکت برای کارخانه روی نیز به حدود هفت هزار تن تا پایان اسفند ماه سال ۱۳۹۹ است. با این حال اهداف ما و آن چیزی که از تولید مجموعه تا پایان سال تصویر میکنیم، فراتر اعداد ثبت شده در برنامه اجرایی سال «جهش تولید» در مجموعه قرار دارد. در واقع با توجه به پتانسیل بالای مجموعه برای رسیدن به رقمهای نزدیک به رقم درج شده در پروانه بهرهبرداری، مهندسین ما برای کارخانه سرب نزدیک به ۱۰ هزار تن شمش سرب تا پایان سال درنظر گرفتهاند. از طرفی برای کارخانه روی نیز رقم هشت تا هشت هزار و ۵۰۰ تن شمش روی در سال ۱۳۹۹ ترسیم شده است که امیدواریم با کمک عوامل اجرایی و پرسنل توانا و خستگیناپذیر شرکت ملی سرب و روی ایران بتوانیم به اعدادی فراتر اعداد ثبت شده برسیم. بنابراین تصور ما بر این است که در صورت مساعد بودن اوضاع در کنار تهیه و تامین به موقع مواد اولیه لازم، تا پایان سال «جهش تولید»، رقم نهایی تولید شمش سرب و روی در واحدهای زیرمجموعه، به ۱۸ هزار و ۵۰۰ تن خواهد رسید.
با توجه به فاصله ارقام تولیدی در این شرکت نسبت به ظرفیت اسمی، آیا برنامهای برای رسیدن به ظرفیت اسمی وجود دارد؟
برای رسیدن به رقم درج شده در پروانه بهرهبرداری که نزدیک به ۴۰ هزار تن شمش سرب و روی به صورت سالانه است، ابتدا باید باور داشت که امکان تحقق آن وجود دارد. بنابراین اولین گام برای تحقق این امر این است که بتوانیم تدبیر و سیاستی درست در زمینه تهیه و تامین مواد اولیه تدوین و ابلاغ کنیم. با این حال سیستم تولید محصولات مجموعه سرب و روی ایران بیشتر برای کنسانترههای اکسیدی طراحی شده است اما به مقدار کم و بر اساس میزان به دست آمده از کنسانتره سرب سولفیدی توسط شرکت، از آن نیز استفاده میکنیم. از طرفی به دلیل بالا بودن هزینه کنسانتره سرب سولفیدی در کشور، میزان کنسانتره سرب سولفیدی قابل مصرف در شرکت، صرفا از طریق فرآیند فلوتاسیون کانیهای سرب و روی به دست میآید که البته مقدار قابل استحصال از آن بسیار ناچیز است و در مواردی تاثیر چندانی بر رقم تولید ما ندارد.
یکی از برنامههای عملی ما در سال جدید برای افزایش میزان تولید، طراحی سیستمهای جدید برای استفاده گستردهتر از کنسانترههای سولفیدی است. برای تحقق این موضوع ابتدا باید تغییراتی در سیستمهای تولیدی مجموعه ایجاد کنیم که البته در راستای عملیاتی کردن چنین فرآیندی، رایزنیهای بسیاری برای صدور مجوز با هیئتمدیره صورت گرفته است که تا این لحظه ماحصل نظرات اعضای هیئتمدیره شرکت برای سوق پیدا کردن به سمت تولیدات گستردهتر با استفاده از خاک معدنی سولفیدی، مثبت ارزیابی میشود؛ لذا پیشبینی ما این است که در نیمه دوم سال جاری علاوه بر تحقق و عملیاتی شدن این فرآیند، تولید شمش سرب و روی از خاک سولفیدی افزایش یابد.
وضعیت تکنولوژی مجموعه چگونه است؟ آیا برنامهای برای ارتقا و یا نوسازی ماشینآلات مورد استفاده در فرآیند فرآوری خاک معدنی سرب و روی، طی سال جاری در دستور کار قرار دارد؟
مسئله ماشینآلات معدنی و صنعتی در کشور ما یک مسئله مهمی است که باید مورد توجه همه دستاندرکاران این بخش قرار بگیرد. با این حال باید توجه داشت که در رابطه با صنعت روی که یک صنعت بومی در کشور ما محسوب میشود، به لحاظ تامین ماشینآلات، قطعات و تکنولوژی مورد استفاده، مشکل عمدهای وجود ندارد و بسیاری از واحدهای تولیدی (در دو بخش دولتی و خصوصی) بر اساس تکنولوژی موجود که همچنان پرکاربرد و تازه است، به روند تولید خود ادامه میدهند.
در صنعت سرب، تکنولوژی تولید و نحوه استفاده از ماشینآلات، تفاوت بسیاری با صنعت روی دارد که البته کشور ما به لحاظ ماشینآلات و تکنولوژی در زمینه تولید شمش سرب، تاحدودی دچار ضعف است. وقتی برخی قطعات در روند تولید شمش سرب دچار مشکل میشوند، متاسفانه به دلیل کمبود و یا گاهی نبود در بازار داخل، ناچار به واردات در این زمینه هستیم که نشان میدهد همچنان برای بومیسازی کردن این صنعت همچون صنعت روی، راهها آنچنان که باید هموار نیست. به طور مثال چندی پیش یکی از الکتروموتورهای ۵۶۰ کیلوواتی مجموعه دچار مشکل شد و برای رفع مشکل آن نیاز مبرم به قطعات جایگزین داشتیم که البته همچنان نیز داریم؛ اما متاسفانه نزدیک به دو ماه است که در جستجوی آن از بازار داخلی هستیم ولی هیچگونه قطعه مشابهی برای جایگزینی آن در بازار داخل پیدا نمیکنیم. لذا به همین دلیل برای تهیه، نصب و راهاندازی آن در کارخانه، راهی جز ارجاع به بازار خارج از ایران وجود ندارد تا از این طریق بتوانیم با قیمتی مناسب اقدام به ورود آن کنیم. متاسفانه در زمینه واردات قطعات و ماشینآلات صنعت سرب با مشکلات عدیدهای روبرو هستیم که بخشی از آن شامل تحریمها میشود و بخش عمده آن به شیوع ویروس کرونا برمیگردد. در واقع قرار بر این بود که تا پیش از سال جدید، امکان ورود قطعات مورد نیاز مجموعه فراهم شود اما ویروس کرونا به طور ناخواسته هجوم آورد و تمام برنامههای ما را دچار گسست کرد. البته تحریمهای بینالمللی علیه کشور ما بر کند شدن این روند بیتاثیر نبوده است ولی باید توجه کنیم که تحریمها به گونهای نیست که امکان پیشبرد اهداف و کارهای تولیدی وجود نداشته باشد.
چه برنامههایی برای بهینهسازی مصرف انرژی در کارخانههای تولید شمش سرب و روی دارید؟
در سال ۱۳۹۷ اورهال کارخانه را طوری عملیاتی کردیم که حتی بسیاری از فعالان خارجی در این حوزه، متحیر مانده بودند که چگونه توانستیم با کیفیتی بالا اورهال را انجام دهیم. از طرفی گازسوز کردن کارخانه را از طریق مشعلی انجام دادیم که به واقع مشابه آن در ایران وجود نداشته و ندارد و این مشعل در نوع خود بالاترین ظرفیت گرمایی را نسبت به سایر نمونهها دارد که البته با نصب آن در کارخانه، میتوان اذعان داشت که یکی از پروژههای موفق مجموعه سرب و روی ایران طی چند سال اخیر بوده است.
یکی از مزیات مهم گازسوز کردن انرژی مورد نیاز تولید در مجموعه، کاهش هزینه انرژی مصرفی برای تولید است؛ در واقع هزینه انرژی مصرفی مورد استفاده از گاز، رقمی در حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ تومان برای هر تن بولیون ۴۰۰ متر مکعب است؛ بنابراین با گازسوز کردن انرژی مجموعه، هم در بهینهسازی مصرف انرژی گامهای اساسی برداشتیم و هم از این طریق هزینههای مصرف انرژی را به حداقل ممکن کاهش دادیم. از طرفی برای بررسی و بهینهسازی انرژی مجموعه بر اساس استانداردهای بینالمللی و با توجه به نگاه رو به رشد چشمانداز مجموعه برای رسیدن به انرژی تولیدی کاملا پاک و عاری از هرگونه آلودگی، یک کارگروه تخصصی و کارویژه در رابطه با بهینهسازی انرژی تشکیل دادیم که مسئولیت آنها پیرامون مقولات انرژی تعریف و ابلاغ شده است.
مصرف انرژی مجموعه در رابطه با کارخانه تولید شمش روی نیز نسبت به مدت مشابه در سال گذشته، کاهش چشمگیری داشته است. در واقع با ایجاد برخی تغییرات در واحد الکترولیز کارخانه روی، میزان مصرف برق به حداقل ممکن کاهش پیدا کرد؛ به طوری که طی سال گذشته، نزدیک به ۵ کیلوبایت ساعت بر کیلوگرم برای تولیدات کارخانه از انرژی برق استفاده کردیم؛ در حالی که این رقم در سال جاری به ۳٫۷ تا ۴ کیلوبایت ساعت بر کیلوگرم رسیده است که نشان از کاهش چشمگیر استفاده از انرژی برق در مجموعه میدهد.
برنامههای شرکت ملی سرب و روی ایران در زمینه بهینهسازی مصرف انرژی تنها به موارد گفته شده ختم نمیشود، بلکه برنامههای مهمی در بلندمدت تنظیم و تدوین شده است که شامل موارد متعددی میشود. ازجمله این موارد میتوان به کاهش مصرف انرژی کارخانجات سرب و روی اشاره کرد که البته یکی از ضروریات پیش روی ما برای رسیدن به جهان صنعتی-معدنی عاری از آلودگی است. باید در نظر بگیرید که یکی از موارد مهم در بهینهسازی مصرف انرژی در هر مجموعهای، نوسازی ماشینآلات و ابزارآلات مورد استفاده در تولید است که برای این منظور، قصد داریم تا به زودی برخی ماشینآلات و ابزارآلات قدیمی و مستهلک مجموعه را تعمیر، تعویض و یا نوسازی کنیم که در این زمینه رایزنیهای بسیاری برای ورود برخی از این قطعات و ماشینآلات صورت گرفته که در آینده نزدیک شاهد ورود آنها و نوسازی فرآیند تولید کارخانه خواهیم بود.
بسیاری از کشورهای جهان برای رهایی از آلودگیهای معدنی و صنعتی واحدهای تولیدی، برنامههای متعدد زیست محیطی برای جهان عاری از آلودگی طراحی میکنند، آیا شرکت ملی سرب و روی ایران در سال جدید برنامه مشخصی در این زمینه طراحی کرده است؟
در بخش محیط زیست که از منظر ما توجه به آن از پروسه تولید نیز مهمتر است، عملکرد مجموعه طی سال ۱۳۹۸ نه تنها از نزد ما و سازمان محیط زیست به عنوان ناظر مباحث زیست محیطی در کشور، قابل قبول بوده بلکه نسبت به تمامی ادوار گذشته در شرکت ملی سرب و روی ایران، راندمان کارها و برنامههای اجرایی در این زمینه، فراتر نیز رفته است. همچنین طی ۶ سال گذشته نزدیک به ۵۰ پروژه زیست محیطی در مجموعه محقق شده که ۲۰ تا ۲۵ پروژه آن به سال ۱۳۹۸ برمیگردد. برنامه ما در این زمینه برای سال ۱۳۹۹، تکمیل، ارتقا و افزایش حجم و کیفیت برنامههای گذشته و جدید خواهد بود تا در این زمینه بتوانیم به عنوان یکی از شرکتهای پیشران و پیشتاز عمل کنیم و در نوع خود، الگویی برای سایر شرکتهای خرد و کلان صنعت سرب و روی در ایران باشیم. از طرفی برای حصول اطمینان از عملکرد خود و اینکه در این زمینه راندمان ما نسبت به ارزیابیهای بینالمللی زیست محیطی چقدر استاندارد و یا پیشرفت داشته است، علاوه بر کارشناسان و متخصصین داخلی مجموعه در این زمینه، کارشناسان سازمان محیط زیست نیز به صورت فصلی، عملکرد ما در حوزه محیط زیست را به طور کامل پایش میکنند.
دستاورد دومی که باید به آن توجه کرد این است که با توجه به اینکه شرکت ملی سرب و روی ایران تا پیش از سال ۱۳۹۸، هیچگاه نتوانسته بود به طور سالانه جزو شرکتهایی قرار گیرد که چهار فصل بدون آلایندگی را تجربه میکنند، اما با این حال و با کمک همه پرسنل، سیاستگذاری مجموعه، کارشناسان و متخصصین زیست محیطی داخلی و به خصوص سازمان محیط زیست، توانستیم طی چهار فصل متمادی در سال ۱۳۹۸، عنوان واحد بدون آلاینده را نصیب مجموعه کنیم و این در نوع خود یک رکورد تاریخی محسوب میشود که امیدواریم با برنامهریزیهای صورت گرفته بتوانیم شاهد تکرار چنین دستاوردهای مهم به خصوص در سال «جهش تولید» باشیم.
با توجه به تجربه خوب کشورهای بزرگ تولیدکننده روی در جهان در تامین مواد اولیه از طریق واردات، در کشور ما همچنان شاهد یک نوع آشفتگی در سیاستگذاری برای تامین مواد اولیه واحدهای تولیدی هستیم. به نظر شما برای رفع چنین چالشهایی، چه سیاستی را باید اتخاذ کرد؟
کشوری همچون کره جنوبی را در نظر بگیرید که با وجود اینکه معادن چندانی در زمینه صنعت سرب و روی ندارد، اما آمارها نشان میدهد که این کشور جزو بزرگترین تولیدکنندگان شمش روی در جهان محسوب میشود. یکی از دلایل عمده در بالا بودن میزان تولید این کشور آن هم در زمینه تولید شمش روی، واردات انبوه مواد اولیه یا به نوعی خاک معدنی از سایر کشورهای دارای ذخایر انبوه است. سیاست پنهان این کشور نشان میدهد که واردات مواد اولیه از کشورهایی صورت میگیرد که اتفاقا در کنار ذخایر انبوه، فاقد تکنولوژی لازم برای تولید یا فرآوری مواد معدنی هستند. بنابراین این سیاست نشان میدهد که اگر در آینده ذخایری در کشور کره جنوبی پدیدار شود، میتواند آینده معدنی و اقتصادی این کشور را با ذخیره کردن ذخایر امروز خود، تضمین نماید. معنای چنین فرآیندی همان ایجاد کردن ارزشافزوده از طریق مواد خام وارداتی برای تولید محصول نهایی و ارسال آن به همان کشورهایی که خاک معدنی یا همان مواد اولیه از آنجا وارد شده است.
کشور ما یکی از غنیترین کشورها به لحاظ معادن در جهان است. به طور مثال، معدن سرب و روی مهدیآباد جزو بزرگترین معادن دنیا محسوب میشود که ذخایر فراوانی در دل آن وجود دارد. در واقع ظرفیت بخش معدن و صنایع معدنی کشور جزو بهترین و بالاترین ظرفیتها در میان کشورهای مطرح در این حوزه به حساب میآید اما متاسفانه علیرغم وجود پتانسیلهای بسیار، سرعت عمل ما در پیشبرد توسعه اکتشافات و محصولات نهایی در بخش معدن و به خصوص در صنعت سرب و روی، بسیار پایینتر از میانگین جهانی است. شما در نظر بگیرید که سالهای سال است که موضوع راهاندازی معدن بزرگ مهدیآباد نزد دولتهای مختلف مطرح بوده است که متاسفانه هیچگاه به طور جدی پیگیری و عملیاتی نشده و به همین منظور واحدهای تولیدی و به نوعی کل اقتصاد غیرنفتی کشور، نتوانسته از این پتانسیل عظیم بهره کافی را ببرد. با این حال مدتی است که خبرهای خوبی از جانب معدن مهدیآباد در جهت راهاندازی و تکمیل فاز نخست آن به گوش میرسد که امیدواریم به زودی شاهد راهاندازی و بهره بردن واحدهای تولیدی کوچک، متوسط و بزرگ صنعت سرب و روی کشور از این نعمت خدادادی عظیم باشیم.
با یادآوری این نکته که رسیدن به ظرفیت اسمی نزد واحدهای معدنی به یک رویا تبدیل شده است، به نظر شما راهکار رسیدن به ظرفیت اسمی برای افزایش تولید چیست؟
شاه کلید دستیابی واحدهای تولیدی به ظرفیت اسمی، در دست بخش خصوصی قرار دارد. اگر امروز بتوانیم به بخش خصوصی اعتماد کنیم و در مواردی تسهیلات لازم را به این بخش برای تولید و بالا بردن میزان راندمان بدهیم، بدون تردید رخدادهای مثبت و غیرقابل پیشبینی را در ادامه شاهد خواهیم بود؛ چراکه تجربه پیشین صنعت و معدن در کشور نشان میدهد که شهرت بخش خصوصی به سرعت عمل بالای آن در مقایسه با بخش دولتی است؛ بنابراین دولت باید همچون چتری بزرگ، این بخش را مورد حمایت خود قرار دهد تا مسیر تولید، ارقام و کیفیت محصولات بتوانند جهش ناگهانی را تجربه نمایند. مقصود از حمایت دولت از بخش خصوصی بیشتر در زمینه تسهیلگری برای صدور مجوز در کوتاهترین زمان ممکن است. امروز اگر یک تولیدکننده بخش خصوصی تصمیم بگیرد که پیگیر مجوز تاسیس یک واحد تولیدی باشد، به طور میانگین و در حداقل ممکن، یک سال زمان میبرد تا مجوز صادر شود؛ لذا پروسه صدور مجوز، مسائل مالیاتی، محیط زیست و… بایستی به حداقل ممکن برسد تا بتوانیم شرایط رکود را به شرایط شکوفایی اقتصادی یا همان «جهش تولید» تغییر دهیم. چراکه در صورت عدم توجه به این فرآیند، متاسفانه سرمایههای کلانی که باید در بخش تولید صرف و نحو شود، به کانالهای غیرمجاز و دلالی و یا گاها مسیرهای پرسود غیرتولیدی وارد خواهد شد؛ بنابراین پیشنهاد ما این است که پیش از آنکه دیر شود، در این خصوص تدبیر کنیم.