صنعت فولاد در همه کشورهای پیشرفته به عنوان صنعت مادر و محرک اقتصادی تلقی میشود و به نوعی توسعه صنعتی در سایه توسعه صنعت فولاد رقم میخورد. تاریخ صنعت نشان میدهد که کشورهای پیشرفته با تمرکز بر صنعت فولاد حتی با نداشتن مواد اولیه، توانستهاند به دستاوردهای صنعتی بزرگی دست یابند. ازجمله صنایع مهم در کشورها، صنعت بستهبندی مواد غذایی و صنعتی است که به خاطر اینکه ورق قلعاندود، ماده اولیه آن محسوب میشود، جزو صنایع مصرفکننده فولاد در نظر گرفته میشود. متاسفانه در کشور ما به این بخش از زنجیره تولید فولاد توجه چندانی نمیشود؛ زیرا از یک سو، تعداد تولیدکنندگان ورق قلعاندود اندک بوده و از سوی دیگر تقاضا برای این نوع ورق به حدی است که واردات آن علیرغم ریسک بالایی که دارد، نسبت به تولید آن در داخل کشور از رونق بیشتری برخوردار است. برای بررسی صنعت تولید ورق قلعاندود، خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» با شاهین حیدری، مدیرعامل شرکت صنایع فولاد توان آور آسیا به گفتوگو نشسته است که در ادامه متن کامل آن را میخوانید:
توضیحاتی در خصوص تاریخچه و توانایی شرکت صنایع فولاد توان آور آسیا بفرمایید.
این مجموعه با نام فولاد فرخشهر در سال ۱۳۸۸ توسط بخش خصوصی احداث شد و در سال ۱۳۹۰ به صورت آزمایشی به بهرهبرداری رسید اما یک سال بعد به دلیل اینکه بخش خصوصی سرمایه در گردش کافی را نداشت و سررسید تسهیلات بانکی فرا رسیده بود، این شرکت نتوانست به فعالیت خود ادامه دهد و رویکرد واگذاری را در پیش گرفت. در آن زمان دو مجموعه خواهان خریداری شرکت فولاد فرخشهر بودند که در نهایت در سال ۱۳۹۱ مجموعه ساتا یا تامین اجتماعی نیروهای مسلح مجموعه را خریداری کرد. با توجه به اینکه در سالهای راهاندازی مجموعه توسط بخش خصوصی، این بخش موفق نشد برندسازی معتبری برای مجموعه داشته باشد، سهامدار جدید تصمیم گرفت نام آن را از فولاد فرخشهر به صنایع فولاد توان آور آسیا تغییر دهد. از سال ۱۳۹۳ سهامدار جدید به صورت جدی درگیر موضوعاتی مانند بدهیهای قبلی نظیر تسهیلات بانکی و ارزی شرکت شد اما همچنان بخش تولید رونق کافی را نداشت.
سهامدار قبلی در نظر داشت تمامی ورق مورد نیاز خود موسوم به بلک پلیت (Black Plate) را به عنوان یک ورق بسیار خاص و ویژه، از شرکت فولاد مبارکه تامین کند. علت این تصمیم آن بود که شرکت فولاد توان آور در نزدیکی شرکت فولاد مبارکه قرار دارد. در آن زمان شرکت فولاد مبارکه اعلام کرده بود توانایی تولید ۲۵۰ هزار تن ورق بلک پلیت را دارد که از این میزان ۱۰۰ هزار تن در خط تولید این شرکت و ۱۵۰ هزار تن مازاد است. بنابراین هدف شرکت فولاد توان آور، استفاده از ورق بلک پلیت مازاد شرکت فولاد مبارکه بود. متاسفانه هنگام راهاندازی فولاد توان آور، تامین این ورقها انجام نشد و این واحد تولیدی به ورقهای تولیدی کشورهای کره جنوبی، روسیه، چین و حتی هند وابستگی پیدا کرد. این وضعیت تا سال ۱۳۹۵ ادامه یافت و در این شرایط، شرکت زیان زیادی را متحمل میشد.
از ابتدای سال ۱۳۹۶ همزمان با تغییر مدیریت، رویکرد شرکت متحول شد. در این سال توانستیم با استراتژیهای اتخاذ شده، شرکت را از وضعیت زیاندهی خارج کنیم. در این زمان فرآیند تامین مواد اولیه از خارج کشور تسهیل شد و مدت زمان آن کاهش یافت. علاوهبراین طی جلساتی که با وزارت صمت و شرکت فولاد مبارکه برگزار کردیم، نگاه این شرکت تغییر یافت و سهمیهای برای شرکت فولاد توان آور در نظر گرفته شد؛ هرچند که میزان این سهمیه فاصله بسیاری را ظرفیت اسمی شرکت داشت اما موتور محرکی برای آغاز روند رو به رشد شرکت بود. همچنین از سال ۱۳۹۶ تا کنون، شرکت فولاد مبارکه هر ماه حدود یک هزار و ۵۰۰ تن ورق بلک پلیت را در اختیار ما قرار داده است.
ظرفیت تولید شرکت صنایع فولاد توان آور آسیا به چه میزان بوده و چند درصد از آن فعال است؟
ظرفیت اسمی این شرکت حدود ۱۵۰ هزار تن بوده و طبق برنامه قرار است تا پایان امسال حدود ۶۰ هزار تن محصول در این شرکت تولید شود که در واقع، حدود ۴۰ درصد از ظرفیت اسمی شرکت را شامل میشود. شرکت ما توانایی تولید ضخامت حدود ۰٫۱۵ تا ۰٫۵۰ میلیمتر ورق قلعاندود را دارد. این ورقها تا ۰٫۳۴ میلیمتر ضخامت، در کشور مورد استفاده قرار میگیرند و بنابراین بازه تولید ما نیز به همین میزان محدود شده است. در حال حاضر، توان تولید حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تن ورق قلعاندود را داریم.
چه مواد اولیهای برای تولید ورق قلعاندود استفاده میشود و برای تامین مواد اولیه با چه چالشهایی مواجه هستید؟
برای تولید ورق قلعاندود از دو ماده اولیه حیاتی ورق بلک پلیت و شمش قلع استفاده میشود. ورق بلک پلیت به عنوان اصلیترین ماده اولیه تولید ورق قلعاندود محسوب شده و با ورقهای دیگر متفاوت است. به دلیل ویژگیهای خاص آن، نورد این ورق با سایر ورقها تفاوت دارد. این یعنی اگر در فرایند نورد، روی ورق بلک پلیت هرگونه خط یا خشی افتاده باشد، امکان استفاده از آن برای قلعاندودسازی وجود ندارد و این برخلاف ورقهای گالوانیزه است که هرگونه خلل و فرج در سطح ورق، با مذاب روی پوشانده میشود. ورق قلعاندود باید به روش الکترولیز با تشکیل قطب آند و کاتد تولید شود که در این فرآیند میزان پوشش قلع بسیار جزئی است. با توجه به اینکه ورق قلعاندود در صنایع غذایی مورد استفاده قرار میگیرد و باید روی آن چاپ و لاک انجام شود، اگر سطح ورق مخدوش شود، درجه ۲ محسوب شده و در صنایع غذایی قابل استفاده نیست.
در حال حاضر شرکت ما سالانه ۱۸ هزار تن ورق بلک پلیت را از فولاد مبارکه تامین میکند و تا سال ۱۳۹۶، سایر نیازهای خود را از خارج تامین میکرد. با تشدید تحریمها و مشکلات ناشی از آن، رویکرد شرکت در واردات ورق از خارج کشور تغییر یافت و بر تامین داخلی متمرکز شدیم. در حال حاضر، چهار شرکت هفت الماس، فولاد غرب، فولاد امیرکبیر و فولاد گیلان در تولید ورق سرد نازک فعالیت میکنند؛ با این حال، هر یک از این شرکتها چالشهای فنی برای تولید بلک پلیت دارند. اکنون دو شرکت امیرکبیر و گیلان توانایی تولید ندارند؛ زیرا خط تولید آنها به دلیل عدم راهاندازی کورههای آنیل تکمیل نیست (در تولید ورق بلک پلیت باید یک مرحله فرآیند آنیلینگ انجام شود).
با دو شرکت فولاد غرب آسیا و هفت الماس مذاکراتی صورت گرفته و ورق مورد نیاز به صورت آزمایشی از هر دو شرکت دریافت و بازخورد کیفی به آنها منتقل شده است. در حال حاضر، با شرکت فولاد غرب آسیا قرارداد بسیار مناسبی داریم و در آن تامین ورق بلک پلیت به میزان چهار هزار تن در ماه مورد توافق قرار گرفته است که هماکنون هر ماه دو هزار تن ورق از این شرکت تامین میشود. این یعنی در سال آینده ۷۰ درصد از ظرفیت شرکت به منابع داخلی وابسته خواهد بود.
شمش قلع نیز به عنوان ماده اولیه دیگر، در کشور تولید نمیشود و شرکت ما و فولاد مبارکه به عنوان مصرفکنندگان قلع، باید برای تولید ورق قلعاندود، این فلز را با عیار ۹۹٫۹۴ درصد وارد کنند. در حال حاضر، بزرگترین تولیدکنندگان قلع کشورهای اندونزی، مالزی و چین هستند که با توجه به محدودیتهای تحریمی، تنها از چین میتوانیم شمش قلع را تهیه کنیم.
برای تولید هر مترمربع ورق قلعاندود باید طبق استاندارد حدود ۲٫۸ گرم بر مترمربع قلع به کار رود. در کنار شمش قلع و ورق سرد، از مواد شیمیایی خاصی نیز استفاده میکنیم که برخی از آنها را توانستیم از تامینکنندگان داخلی تهیه کنیم اما بخشی از مواد شیمیایی به ناچار باید از خارج کشور تامین شود.
شرکت فولاد توان آور از چه فرآیند و تکنولوژیهایی برای تولید ورق قلعاندود استفاده میکند؟
تکنولوژی تولید ورق قلعاندود در شرکت به صورت الکتروپلیت است. در این فرآیند ورق بلک پلیت به صورت کویل به خط تولید وارد و در صورت نیاز ورق لبهبری میشود. شرکت صنایع فولاد توان آور از بهترین ماشینآلات و دستگاههایی که در خاورمیانه کمنظیر است در خط تولید خود استفاده میکند. در ابتدا در سطح ورق تسطیح و تصحیحهایی توسط فشار غلطکها صورت میگیرد تا موج و چروک روی ورق رفع شود. پس از آن عملیات شستوشوی قلیایی روی ورق انجام میشود و با مواد شوینده تمام چربیها و آلودگیهای سطح ورق شسته میشوند. سپس مرحله اسیدشویی ورق اتفاق میافتد؛ علت این فرآیند آن است که اگر ورق در حمل و انبار دچار زنگزدگی سطحی شده باشد، زنگزدایی از سطح آن صورت گیرد. در نهایت ورق برای قلعاندود شدن به فرآیند الکترولیز انتقال مییابد.
شرکت فولاد توان آور با هفت سلول الکترولیز عملیات اندود کردن قلع را انجام میدهد. شمش قلع باید ذوب و در قالب مخصوص ریختهگری شود؛ در این فرآیند، شمش قلع در بخش آند و ورق در بخش کاتد قرار میگیرد و سطح ورق با قلع پوشش داده میشود. پس از قلعاندودسازی، مجددا شستوشو صورت میگیرد و از کوره القایی عبور داده میشود تا آلیاژها با ورق کاملا ممزوج شوند. سپس یک لایه کروم ۶ ظرفیتی در حد بسیار کم به سطح ورق اضافه میشود؛ چراکه چسبندگی قلع برای چاپ و لاک در مراحل بعدی بسیار پایین است و بنابراین الحاق لایه کروم روی ورق برای رنگپذیری ضروری به نظر میرسد. سپس عملیات شستوشوی ویژه روی ورق صورت میگیرد و روغن داس به آن اضافه میشود. این روغن در فضای باردار اعمال جریان برق ۲۰ هزار ولتی به صورت بخار درمیآید و ورق از آن عبور داده میشود. روغن به عنوان یک روانکننده در سطح ورق عمل کرده و در انبارش از زنگزدگی سطح آن حفاظت میکند. کویل ورق که در ابتدای خط تولید باز شده بود، جمع میشود و به خط برش انتقال مییابد. در خط برش، ورق به سفارش مشتریان در ابعاد مختلف برش داده میشود. البته عرض ورق ثابت است و تنها طول ورق برش میخورد. در نهایت شیت ورق در پالتهای یک هزار و ۵۰۰ تا یک هزار و ۷۰۰ کیلوگرمی، در ورق گالوانیزه بستهبندی و تحت شرایط خاصی به مقاصد فروش ارسال میشود. البته این آمادگی وجود دارد که در صورت نیاز مشتریان، ورق به صورت کویل نیز عرضه شود. در کشور ما تنها یک شرکت وجود دارد که ورق قلعاندود را به صورت کویل خریداری میکند زیرا خط برش آن را در اختیار دارد.
در شرکت فولاد توان آور دو خط برش پرسرعت وجود دارد و خط سوم نیز با توجه به برنامه افزایش تولید، در حال راهاندازی است. سرعت برش ورق در این خطوط حدود ۱۲۰ برش در دقیقه است و شرکت در حال حاضر ظرفیت برش ۸۰ هزار تن ورق را در سال دارد. بنابراین با توجه به هدفگذاری سال آینده شرکت که تولید ۸۰ هزار تن ورق است، راهاندازی خط سوم برش ضروری به نظر میرسد. در حال حاضر سهم شرکت ما از بازار ورق قلعاندود ۳۰ درصد است اما در برنامههای مجموعه، رسیدن به سهم ۵۰ درصدی از بازار هدفگذاری شده است.
چه گریدها و ضخامتهایی از ورق قلعاندود در بازار وجود دارد؟
در شرح گریدهای ورق قلعاندود در بازار، از واژه تمپر استفاده میشود که نشانه نرمترین و منعطفترین ورق فولادی موجود است و بیشترین خاصیت کشسانی را در میان همه ورقهای فولادی دارد. ورق قلعاندود با گریدهای تمپر ۲، ۳، ۴، ۵ شناسایی میشود که با افزایش گرید، بر سختی ورق افزوده و انعطافپذیری آن کمتر میشود. علاوه بر این گریدهای ورق قلعاندود با DR نیز شناسایی میشود که شامل ۷، ۹ و ۷ هستند. معمولا هرچه ورق نازکتر باشد، در عملیات قوطیسازی آسیبپذیرتر خواهد بود. به همین دلیل، باید تمپر و سختی آن در عملیات حرارتی افزایش پیدا کند تا برای فرآیند قوطیسازی پاسخگو باشد. تعداد گریدهای ورق قلعاندود نشان از تنوع تولید و مصرف این ورق در صنایع گوناگون است.
فرآیند فروش شرکت شما و وضعیت بازار ورق قلعاندود به چه صورت است؟
فروش محصولات شرکت به دو صورت سفارشگذاری و تولید انبوه انجام میشود. شرکت ما با شرکتهای مصرفکننده به صورت هفتگی قرارداد دارد که به آنها میزان خاصی از ورق را تحویل دهد. البته شرکت فولاد مبارکه فروش اعتباری سه ماهه را برای ورقهای قلعاندود فولادی به عنوان روش عرضه محصول خود در بازار در نظر گرفته است اما شرکت ما به صورت سفارش مدتدار و یا فوری تحویل محصول را انجام میدهد. البته زمان انعقاد قرارداد و صدور فاکتور برای مشتری ۲۰ روزه است اما این آمادگی نیز وجود دارد که حتی طبق درخواست فوری مشتری، محصول ۲۴ ساعته برای مشتری ارسال شود.
بررسیها نشان میدهد مصرف ورق قلعاندود در کشور سالانه حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تن است؛ البته به نظر میرسد با توجه به شرایط اقتصادی کشور میزان مصرف کمتر شود.
چه چالشهایی در بازار ورق قلعاندود وجود دارد؟
به طور کلی فارغ از فعالیت در هر شاخهای، امر تولید در ایران پرچالش است. به نظر میرسد بخش تولید تا حدودی از نظر متولیان مغفول مانده و ساز و کاری برای برونرفت از این شرایط مشاهده نمیشود.
در حال حاضر، چالش خاص شرکت صنایع فولاد توان آور آسیا تامین ورق سرد به عنوان ماده اولیه است. اگر این شرکت بتواند مشکل تامین ورق را حل کند، قادر خواهد بود با ۱۰۰ درصد ظرفیت خود تولید داشته باشد. کشور ما به ورق قلعاندود به شدت نیاز دارد و مصرفکنندگان این محصول برای تامین آن از خارج کشور با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. اگر متولیان صنعت، شرکت ما را برای تولید بیشتر ورق قلعاندود تقویت کنند، آمادگی تولید ۱۲۰ هزار تن را داریم و کشور را از واردات این ورق بینیاز خواهیم کرد. ضمن اینکه ظرفیت تولید این صنایع نیز افزایش خواهد یافت و قادر خواهند بود تامین مواد اولیه خود را بدون دغدغههای ناشی از تامین ارز و نوسانات شدید ارزی انجام دهند.
در شرایط تحریمی، تامین مواد اولیه خارجی برای همه شرکتها با ریسک بسیار بالایی همراه است و تولیدکنندگان به تنهایی قادر به مدیریت آن نیستند. در این رابطه باید ساز و کار تجارت بینالمللی برای تامین مواد اولیه تولیدکنندگان در کشور مهیا شود. در حال حاضر، با توجه به تشدید تحریمها و شرایط اقتصادی حاکم بر کشور، شرکتها و تولیدکنندگانی که بخشی از خدمات و مواد اولیه خود را از خارج تامین میکنند، چالشهای متعددی دارند.
پس از تشدید تحریمها علیه کشور، چین تنها کشوری است که ایران امکان تامین مواد اولیه از آن را دارد. متاسفانه تحریمها باعث شدند تا واحدهای تامینکننده کره جنوبی و روسیه را از دست بدهیم و تنها چین باقی بماند. در عین حال، پس از تحریمها، ادبیات تجاری شرکتهای چینی نیز نسبت به گذشته متفاوت شده است. برخی از شرکتهایی که کشور ما با آنها به صورت عادی تجارت داشت، پس از شرایط تحریمی حتی پاسخ ایمیلهای ما را نمیدهند! این یعنی آنها حاضر نیستند ریسک تجارت با ایران را بپذیرند شرکتهایی که با کشور ما امکان تجارت دارند، از نظر میزان تولید نسبتا کوچک بوده و بینالمللی نیستند؛ بنابراین خطر تحریم یا جریمه شدن از سوی آمریکا را ندارند.
به دلیل تشدید تحریمها علیه کشور، تولیدکنندگان ایرانی برای واردات مواد اولیه، قدرت چانهزنی خود را از دست دادهاند. به طور مثال، قبلا میتوانستیم با سه درصد پیشپرداخت سفارشگذاری را انجام دهیم و آن شرکت نیز سفارش ما را تولید میکرد. پس از آن، سفارش در کشتی حمل میشد و پس از انتقال به گمرک کشور، پرداخت صورت میگرفت و اسناد برای ترخیص کالا به ما تحویل میشد. در مقابل، هماکنون تامینکننده به دلیل بالا رفتن ریسک، خواهان ۵۰ درصد از مبلغ قرارداد به صورت پیشپرداخت است تا کالا را تولید کند و پس از واریز ۵۰ درصد باقیمانده مبلغ قرارداد، کالا برای حمل به کشتی منتقل میشود. این یعنی باید حدود سه تا چهار ماه سرمایه در گردش شرکت برای دریافت کالا از خارج کشور درگیر شود. حتی اگر سرمایه در گردش نیز توسط بانکها تامین و در قیمتگذاری نهایی لحاظ شود، چه تضمینی وجود دارد که پس از پرداخت ۱۰۰ درصد مبلغ، کالا به کشور ارسال شود و به دست تولیدکننده برسد؟ اگر شرکت تامینکننده، کالا را ارسال نکرد تولیدکننده چه اقدامی را میتواند انجام دهد؟ در شرایط کنونی حتی اگر به فرآیند شکایتهای حقوقی بینالمللی وارد شویم، هیچ شانسی برای پیروز شدن نداریم. این فرآیند به معنای ریسک بسیار بالای تامین خارجی است. شرکتهای ایرانی چقدر توانایی تحمل این ریسک را دارند؟ تولیدکنندگان تنها اقدامی که میتوانند برای مدیریت ریسکهای مذکور انجام دهند، میزان سفارشهای خود را در بخشهای کوچک به تامینکننده ارائه دهند. به طور مثال، اگر پیش از این، پنج هزار تن سفارشگذاری میشد اما باید الان در ۱۰ بخش ۵۰۰ تنی سفارش داده شود که این امر به نیروی انسانی، هزینه و زمان نیاز دارد. باید توجه داشت که عملیات سفارشگذاری تا دریافت کالا برای پنج هزار تن کالا و ۵۰۰ تن یکسان است. در کنار مشکلات واردات باید به مشکلات گمرکی نیز اشاره کرد که دشوار شده است.
اگر شرکت ما بتواند تامین مواد اولیه خود را به صورت پایدار و مطمئن انجام دهد، آمادگی آن را دارد با ظرفیت ۱۰۰ درصدی تولید را انجام دهد. شرکت توان آور از نظر فنی، تکنیکی، تخصصی و مدیریتی و سیستمهای نرمافزاری و پشتیبانی هیچ مشکلی در فرآیند تولید ندارد. البته بخشی از چالش تامین نیز به تجهیزات و قطعات یدکی بازمیگردد. به همین دلیل در دو سال گذشته توان خود را برای بومیسازی این تجهیزات صرف کردیم. به جرات میتوان گفت که در حال حاضر حدود ۹۵ درصد از قطعات مورد نیاز در فرآیند تولید از داخل کشور تامین میشود. با این حال، بخشی از قطعات در کشور تولید نمیشوند. تجهیزات و قطعات نیاز هر روز شرکت نیست و میتوان با سفارشگذاری درست و به موقع، آنها را برای مدت زمان طولانیتری فراهم کرد.
در شرایط کنونی انتظار شما از مسئولان برای کمک به تولیدکنندگان چیست؟
باید توجه داشت که در همه کشورها، موتور محرکه توسعه صنعتی، صنعت فولاد است. اگر کشورهایی مانند کره جنوبی توانستند توسعه صنعتی را رقم بزنند، به واسطه شرکتهای قدرتمند فولادی مانند پوسکو بوده که قادر به تولید انواع محصولات فولادی برای کاربردهای خاص بودند و در کنار آن شرکتهای بزرگ دیگری مانند هیوندا قرار گرفتند.
در کشور ما توسعه صنعت فولاد چندان مورد توجه واقع نشده است و اگر شرکت فولاد مبارکه به عنوان بزرگترین تولیدکننده ورقهای فولادی فعالیت نمیکرد و نیاز اغلب صنایع پاییندستی از طریق این شرکت تامین نمیشد، قطعا چالشهای بسیار بزرگی برای تامین ورق فولادی داشتیم. در حالی که به جز فولاد مبارکه شرکت دیگری در زمینه تولید ورق فولادی فعالیت نمیکند. گرچه شرکت فولاد مبارکه توانایی تامین همه نیازهای صنایع پاییندست کشور به ورق را ندارد. در حال حاضر تمام شرکتهایی که به نوعی با ورق فولادی سر و کار دارند، فعالیت خود را بر اساس توانایی فولاد مبارکه تعریف کردهاند اما بسیاری از شرکتها حتی قادر به تامین ۵۰ درصد از نیاز خود از فولاد مبارکه نیستند.
متاسفانه شرکت فولاد مبارکه در تامین مواد اولیه صنایع پاییندستی تنها است و ساز و کار مناسبی برای احداث یک یا دو شرکت دیگر مشابه آن، برای تامین ورق مورد نیاز صنایع پاییدستی همچون خودروسازی، لوازم خانگی و… دیده نشده است. در حال حاضر احداث واحد یک میلیون تنی فولادی توجیه فنی و اقتصادی ندارد و با احداث واحدهای کوچک فولادی نمیتوان تحرکی در توسعه صنایع پاییندستی ایجاد کرد. در این میان، شرکتهای بین فرآیندی مانند شرکت توان آور آسیا، امکان کامل کردن زنجیره را ندارند. چراکه این امر نیازمند سرمایهگذاری سنگینی است که امکانپذیر نیست و اصولا در هیچ کشوری، یک واحد فولادی با ظرفیت پایین اقدام به تکمیل زنجیره بالادست و پاییندست خود نمیکند.
مشکل اساسی صنعت کشور ما این است که انگیزهای برای سرمایهگذاری در این بخش وجود ندارد. چراکه در بازههای زمانی مختلف، واحدهای صنعتی مورد حمایت واقع نشدهاند. حتی سرمایهگذارانی که اقدام به سرمایهگذاری در بخش تولید و صنعت کردند، دیگر امکان تعطیلی واحد یا تغییر حوزه کاری خود را ندارند. به همین دلیل سرمایهگذار احساس امنیت نمیکند که سرمایه خود را در بخش تولید قرار دهد و همه حمایتها از تولیدکننده در حد همایش و شعار باقی میماند. اگر در بخش تولید به اندازه سکه، ارز، مسکن، خودرو و… که بازارهای کاذب هستند، جاذبه ایجاد میشد، قطعا سرمایهگذاری مطلوبی صورت میگرفت. به نظر میرسد متولیان صنعت دچار روزمرگی شدهاند و عارضهیابی درستی برای تدوین استراتژی صحیح و فرآیندهایی برای توسعه صنعتی کشور انجام نمیشود.
انتهای پیام//