شاید تصور عموم بر این باشد که واحدهای تولیدی که در شهرکهای صنعتی قرار دارند، از زیرساختهای لازم برای تولید برخوردار هستند اما طی هفتههای اخیر با قطعی پیاپی برق، خسارتها و مشکلات متعددی، گریبانگیر این تولیدکنندگان نیز شد. این در حالی است که سال گذشته اثرات ناشی از شدتگیری ویروس کرونا، جهش ناگهانی نرخ ارز و تشدید تحریمها، صنایع را با خسارت و افت تولید مواجه کرده بود و آنها برای جبران وضعیت سال قبل و رسیدن به سود مطلوب به سال ۱۴۰۰ امیدوار بودند. در این راستا، گفتوگویی با آریا صادقنیت حقیقی، مدیرعامل شرکت قم آلیاژ داشتیم که در ادامه شرح آن را خواهید خواند:
در ابتدا، توضیحاتی در خصوص زمینه فعالیت شرکت قم آلیاژ بفرمایید.
شرکت قم آلیاژ تولیدکننده آلیاژهای پایه آلومینیوم، سرب و روی، شمشهای سرب خالص، مفتول و سیم و هادی آلومینیومی است. ظرفیت روزانه تولید شرکت در زمینه تولید سرب ۸۰ تن، زاماک ۱۰ تن، آلومینیوم آلیاژی ۳۰ تن و مفتول آلومینیومی نیز ۴۰ تن است. برای تولید سیم و مفتول آلومینیومی و آلیاژسازی از آلومینیوم خالص استفاده میکنیم، برای تولید زاماک از روی خالص و از سرب کارگاهی برای خط تولید سرب استفاده میکنیم. منابع تامین مواد اولیه در بخش آلومینیوم، شرکتهای اسملتر بزرگ مانند چهار شرکت ایرالکو، سالکو، آلومینای ایران و المهدی است و سرب مورد نیاز را از بنگاههای جمعآوری باتری فرسوده که سرب را از این ضایعات استحصال میکنند تهیه و شمش روی را نیز از شرکتهای مطرح تولیدکننده روی در ایران خریداری میکنیم.
چه چالشهایی بر فعالیت تولیدی شرکت تاثیر گذاشته است؟
مشکلات متعددی دامنگیر تولید شده است؛ در زمینه تامین قراضه و سرب کارگاهی، باید گفت که مالیات بر ارزش افزوده این مواد اولیه در فرایند تولید و مصرف، یک مرتبه پرداخت میشود اما چون این ضایعات به صورت کاملا سنتی جمعآوری میشوند، دوباره در مراحل خرید و فروش آنها از سوی اداره امور مالیات، درخواست پرداخت مجدد مالیات بر ارزش افزوده داده میشود که بر حسب قانون، تولیدکننده میبایست پرداخت را انجام دهد. به دلیل جمعآوری ضایعات و فروش آنها به روش سنتی توسط بنگاهها و عدم وجود آمار دقیق ثبت و ضبط خرید و فروش، این بنگاهها تصمیم میگیرند تا تحت پوشش شرکتهای فروش خود را انجام میدهند و البته از ارائه فاکتور فروش نیز خودداری میکنند. اداره مالیات و دارایی انجام این کار را غیر قابل قبول میداند و این شرکتها را به رسمیت نمیشناسد و تمام اعتبارات مالیاتی این شرکتها را رد میکند که باعث تحمیل شدن هزینه گزافی برای ما به عنوان تولیدکننده میشود. البته میتوان به صورت خرید از بنگاههای فروش ضایعات زیرپلهای اقدام به تامین این مواد اولیه کرد اما چون یک شرکت با اعتبار و همراه با شفافیت در عملکرد هستیم ، این کار را انجام نمیدهیم.
در تامین آلومینیوم خالص در سال گذشته نیز، بعضا با مشکل عدم عرضه مکفی و مستمر در بورس کالا مواجه بودیم و اینکه متاسفانه در قیمتها، رقابت کاذب به وجود میآمد و قیمت عرضه شمش آلومینیومی در بازار داخلی بیشتر از قیمت صادراتی بود که این باعث میشد امکان رقابت ما در بازارهای جهانی برای فروش محصولات آلومینیومی گرفته شود.
در سال جدید، فاصله قیمتی بین قیمت بازار داخلی و قیمت صادرات کمتر شده و از ۱۰درصد به ۵ درصد کاهش پیدا کرده است. با ورود شرکت مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب به عرصه تامینکنندگان ماده اولیه آلومینیومی، کمبود آلومینیوم جبران شده است و عرضهها به استمرار خود دست یافتهاند. همچنین رقابتهای کاذب ناشی از قیمتگذاری حذف شده که ازجمله اتفاقات خوب و مثبت سال ۱۴۰۰ هستند.
تکنولوژی تولید محصولات شرکت قم آلیاژ، از چیست؟
در تولید مفتول آلومینیومی، ریختهگری به روش مداوم یا Continuous Casting انجام میشود و در ادامه آن، خط نورد است که به صورت ریختهگری پیوسته و دائمی، ماموریت تولید مفتول را با سیستمها و ماشینآلات بهروز دنیا به عهـــده دارد. در خط کشش نیز، راد آلومینیومی تبدیل به سیم آلومینیومی میشود که این امر نیز توسط ماشینآلات بهروز اروپایی با ظرفیت مناسب صورت میپذیرد. برای خالصســـازی و تولیــــد ســــرب، دستگاههــــا بومیسازی شدهاند و از تجهیزات داخلی در این خط تولید استفاده میشود که با راندمان مناسب مشغول به تولید است. در بخش ریختهگری آلومینیـــوم نیــز، خطهـــا تمـــام اتوماتیک هستند.
تفاوت بین ریختهگری پیوسته و ریختهگری ناپیوسته در این است که در ریختهگری پیوسته، مذاب به صورت مستمر در یک چرخ ریختهگری وارد میشود و در نهایت انجماد صورت میگیرد. به طوری که از یک طرف، ماده مذاب وارد شده و از طرف دیگر شمش به طول آزاد از دستگاه خارج میشود و این شمش وارد دستگاه نورد شده و عملیات نورد روی آن انجام میشود و مفتول به هم پیوسته به عنوان مثال یک مفتول ۹٫۵ میلیمتر در طول بسیار زیاد که در مجموع وزن آن به چهار تن میرسد را میتوانید در یک بسکت داشته باشید. در این حالت، مفتول برای جمعآوری قطعهقطعه نمیشود اما در ریختهگری ناپیوسته، مذاب داخل قالب ریخته میشود و در طی یک مسافت در مجاورت هوا و پاشش آب خنک شده و از سمت دیگر تخلیه میشود و محصول نهایی، شمشهای است که به روش ریختهگری ناپیوسته به دست آمده است. به صورت کلی، در ریختهگری پیوسته محصولی با طول آزاد تولید میشود اما در ریختهگری ناپیوسته، شمش و قطعه تولید میشود.
به اختصار بفرماییـــد از چه دستگاهها و ماشیـــنآلاتی بــــرای تولیــد محصــولات استفاده میکنید؟
در این واحد تولیدی از کورههای ذوب، ماشینآلات ریختهگری، شمشریزی، خطوط نورد، کویلر، کشش، کوره آنیلینگ و تجهیزات آزمایشگاهی که شرکت قم آلیاژ از این لحاظ که به کیفیت اتکا کرده است. این شرکت دارای آزمایشگاه بسیار مجهز بوده و توانسته است برای استان یک آزمایشگاه مرجع باشد.
مشتریان محصولات این شرکت عموما از چه صنایعی هستند؟
مشتریان شمش سربی که در این شرکت تولید میشود، عموما از کابلسازان برای برای استفاده در تولید غلافهای سربی و باتریسازان برای تولید باتری خودرو هستند. در بخش زاماک (آلیاژهای پایه روی)، قطعات خودرو و یراقآلات صنعت برق، شیرآلات بهداشتی و یراقآلات قطعات ساختمانی مانند دستگیرههای در و… از موارد مصرف این محصول هستند. عمده مشتریان آلیاژهای آلومینیومی نیز صنایع قطعهسازی خودرو و همچنین تولیدکنندگان یراقآلات صنعت برق و لوازم خانگی هستند. مفتولهای تولید شده در این شرکت مورد استفاده صنایع الکتریکی برای تولید انواع هادیها و کابلهای هوایی انتقال نیرو قرار میگیرد.
علاوهبراین در شرکت قم آلیاژ محصولی به نام آلومینیوم دیاکسیدانت تولید میشود که در صنایع فولادسازی مورد استفاده قرار میگیرد؛ در واقع آلومینیوم به شکل نیمکرههایی به فولاد مذاب اضافه میشود و یک فرایند شیمیایی تشکیل میشود که در این زمان، آلومینیوم تمام اکسیژن موجود در مذاب رو جذب خود کرده و تبدیل به AL2O3 و سپس سرباره شده و فلز فولاد خالص برای ریختهگری آماده میشود. به صورت کلی کار اصلی این نوع آلومینیوم، اکسیژنزدایی از فولاد است.
چه میــــزان در حـــوزه صــادرات فعالیــت داشتهایـــد؟
طی سالهای متمادی، شرکت قم آلیاژ به عنوان یکی از واحدهای صادرکننده نمونه در استان قم شناخته شده و به عبارت دیگر از ۲۰ سال فعالیت این شرکت، ۱۰ سال پیاپی به عنوان صادرکننده نمونه معرفی شدهایم. آخرین مرتبهای که صادرات داشتیم به سال ۱۳۹۹ باز میگردد. محصولاتی که صادر کردیم در سالهای مختلف، متفاوت بودهاند؛ محصولاتی همچون شمشهای سرب، مفتول آلومینیوم و در مواقعی هم صادرات کابلها و هادیهای هوایی آلومینیومی را در دستور کار خود قرار داده بودیم.
مهمترین معضلات تولید در صنعت آلومینیوم چه مواردی است؟
طی دو سال اخیر قیمت آلومینیوم چند برابر افزایش پیدا کرده و با توجه به اینکه حاصلضرب نرخ ارز نیمایی با جمع قیمت LME و ۲۰۰ دلار پریمیوم، قیمت آلومینیوم را تشکیل میدهند، آلومینیوم از کانال قیمتی ۱۰ تا یک هزار و ۲۰۰تومان به بیش از ۶۰ هزار تومان افزایش قیمت یافته است و خرید آلومینیوم برای تولید، نقدینگی بالایی را میطلبد که با نظام بانکداری کنونی، تامین نیاز مالی به همین سادگی و سهولت انجام نمیشود. بنابراین، مدیریت همین ظرفیت ایجاد شده در صنعت آلومینیوم کار بسیار سختی بوده و بـــه نوعـــی میتـــوان گفـــت ایـــن تامیــــن سرمایهدرگردش مورد نیاز برای استفاده از حداکثر ظرفیت ایجاد شده، یک دغدغه بزرگ برای تولیدکنندگان به حساب میآید. اگر یک تولیدکننده با این وضعیت رکود، ارتباطات محدود با کشورهای همسایه، مشکلات موجود در صادرات و تامین سرمایهدرگردش مورد نیاز بتواند از ظرفیت تولید موجود در واحد خود استفاده کند، هنر کرده است!
قطعی پیاپی برق چه مشکلاتی را به وجود آورده است؟
باید سرمایهگذاریهای جدیدی در حوزه تامین برق مورد نیاز شرکت انجام شود تا در مواقعی که خاموشیها به ما به عنوان یک تولیدکننده تحمیل میشود، از تولید باز نمانیم، کار متوقف نشود و دستگاهها صدمه نبینند. این قطعیها در همه فصول سال اغلب اتفاق میافتد اما در ابتدای تابستان ۱۴۰۰، بیشتر شده است. سال ۱۴۰۰ به عنوان تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها نامگذاری شد اما مسئولین به راحتی برای تولید کشور موانع مختلف ایجاد کردهاند و در تریبونهایی که در اختیار آنها قرار داده میشود، به دروغ از رشد تولید، صادرات، حذف موانع تولید و… صحبت میکنند و اظهار دارند اگر میزان برق کافی نیست، برق صنایع قطع شود تا برق منازل مسکونی تامین شود. بد نیست بدانید طی برنامه پنج ساله توسعه، باید سالانه به میزان پنج هزار مگاوات برق تولید میکردند اما قصور و کوتاهی در انجام این کار صورت گرفت و تا کنون نیز هیچ اقدامی برای رفع این بیتوجهی از سوی نهادهای مربوطه صورت نگرفته است.
به علت قطعیهای فراوان برق، برد متعلق به یکی از دستگاههای مستقر در کارخانه سوخت و از مدار خارج شد و ضمن توقف خط تولید مربوطه، چندین میلیون تومان خسارت وارد شد. به غیر از هزینه تعویض قطعات، معضلات دیگری مانند توقف کار پرسنل حاضر در کارخانه، باعث میشود روزانه هزینههای بی موردی به وجود بیاید و امکان تولید با ظرفیت مناسب را از بین میبرد. هدررفت مواد، توقف خطوط تولید و خطراتی که در زمان قطعی برق، برای کارگران هنگام کار دستگاههایی مانند چرخنده، کشنده، ذوبریزی احتمال رخ دادن دارد و همچنین در مجاورت هم قرار داشتن مذاب آلومینیوم و آب که اگر هرکدام با هم مخلوط شوند، انفجار مهیبی اتفاق خواهد داد، احتمال به بار آمدن خسارات متعدد و غیر قابل شمارش را افزایش میدهد.
تحریمها چه میزان بر فعالیت شما تاثیر داشتهاند؟
تحریمها به طور جدی، جلوی سهولت صادرات را گرفت؛ در واقع به راحتی نمیتوانیم کالاهای تولیدی شده خود را صادر کنیم، در مناقصات بینالمللی نمیتوانیم به راحتی شرکت کنیم، نمیتوانیم ضمانتنامه برای شرکت در مناقصات دریافت کنیم، قادر به دریافت السی نیستیم و مهمتر از همه، تبادل وجه هم صورت نمیگیرد. به عبارت دیگر، محدودیتهای تعاملات بانکی در حوزه بینالمللی داریم و همچنین خارجیها از تبادل کالا با ما خودداری میکنند. چراکه از این ترس دارند که آنها نیز شامل تحریمهای بینالمللی شوند و امکان معاملات و صادرات را از دست بدهند. برای انتقال وجوه خود باید هزینههای بسیاری را پرداخت کنیم که همه این عوامل در مجموع باعث میشوند در رقابت با رقبای خارجی شکست بخوریم و به نوعی عقب بیفتیم. تامین قطعات ماشینآلات و دستگاهها بسیار مشکل است و بسیار گران بوده و برای تامین و وارد کردن به کشور، باید به نوعی قوانین حاکم بر بینالملل را دور بزنیم تا بتوانیم به مقصود خود برسیم. تمام این مواردی که گفته شد، ناشی از فشارهایی است که تحریم به بار آورده و از طرفی، با وضع قوانین برگشت ارز صادراتی تو سط دولت، تولیدکننده مجبور است تمام نیاز خود را با ارز آزاد تامین کند و بعد ارز حاصل از فروش صادراتی را با قیمت بسیار پایینتر به دولت تحویل دهد.
قبل از تشدید تحریمها و جهش ناگهانی نرخ ارز، شرایط به چه صورتی بود؟
قیمت مواد اولیه در گذشته بسیار پایینتر از الان بود و بالطبع، به نقدینگی کمتری هم برای تامین مواد اولیه، نیاز داشتیم. بار مالی ناشی از تسهیلات بانکی و وثیقهگذاری بانکی بسیار کمتر بود و همچنین به راحتی مواد اولیه و قطعات مورد نیاز خود را با قیمتها و شرایط بهتر از خارج از کشور تامین میکردیم، به سهولت توانایی جابهجایی ارز حاصل از صادرات با هزینه بسیار کمی وجود داشت و همچنین قادر بودیم السی و ضمانتنامه بینالمللی دریافت کنیم.
در بازار این صنعت، بین فروش نقدی و فروش اعتباری، کدام رواج بیشتری دارد؟
با توجه به شرایط حاکم بر کشور، چون خرید ماده اولیه به صورت نقدی است بالطبع، فروش محصول هم به شکل نقدی صورت میگیرد. البته بر حسب اعتبار مشتریان، میتوان از فروش اعتباری به جای نقدی استفاده کرد و به صورت کلی هر دو روش، به اقتضای شرایط خریدار و فروشنده، رواج دارند. در فروش اعتباری سررسید و زمان تسویه معمولا از ۱۰ روز تا دو ماه است که البته این مدت زمان ذکر شده، برای شرکتهای دولتی از سه تا ۶ ماه است.
متاسفانه بدحسابترین مشتریها در صنعت، دولتیها هستند؛ اگر حتی یک روز از پرداخت مالیات توسط تولیدکننده تاخیر به وجود بیاید، اقساط پرداخت نشود، بیمه از سوی تولیدکننده دیر پرداخت شود و یا در پرداخت قبوض خدماتی واحد تولیدی تاخیر اتفاق بیفتد، بلااستثنا جریمه در انتظار تولیدکننده خواهد بود اما دولت بدون هیچ جریمهای، مطالبات پیمانکاران و تامینکنندگان خود را به تعویق میاندازد.
انتهای پیام//