مدیر کارگاه ریختهگری نظامی، تولیدکننده شمش سرب گفت: علیرغم اینکه بعضی از تولیدکنندگان در نقاط مختلف کشور به راحتی پسماند خود را دفع میکنند و به فعالیت خود ادامه میدهند اما این واحد ریختهگری در حالی از ادامه تولید بازمانده که تنها دلیل آن نیز هرینههای بالای دفع پسماند به صورت آزاد بوده است؛ به طوری که برای دفع مقداری از این پسماندها از مجموعه، باید هزینه هنگفتی را پرداخت کنیم.
حکمعلی نظامی در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» بیان کرد: این کارگاه ریختهگری فعالیت خود را از سال ۱۳۹۷ در شهرک صنعتی اشتهارد با تولید شمش سرب آغاز کرد اما متاسفانه علیرغم سرمایهگذاریهای شخصی و پیگیریهای مکرر برای رفع موانع از نهادهای مربوطه، به مدت دو سال است که غیرفعال شدهایم. شرایط دشوار تامین مواد اولیه، بروکراسیهای اداری زمانبر و سنگاندازیهای سازمان محیط زیست در مسیر تولید به دلیل پسماند باقیمانده از فرایند تولید شمش سرب، از جمله مشکلاتی بود که باعث شد این واحد تولیدی قادر به ادامه فعالیت خود نباشد. البته این اتفاق برای اکثر واحدهای فعال ریختهگری در شهرک صنعتی اشتهار رخ داد و با توجه به حمایت دولت از تولیدکنندگان در کشورهای همسایه مانند عراق و ترکیه، این افراد دانش و تجربه خود را صرف ادامه فعالیت در این مناطق کردند.
وی در خصوص مواد اولیه مورد استفاده در این کارگاه تولیدی، مطرح کرد: مواد اولیه مورد نیاز شامل باتریهای خودرو فرسوده، کنسانتره سرب و سربارههای شرکتهای بزرگ تولیدکننده سرب و روی بوده است اما به دلیل اینکه هیچ سهمیهای برای تهیه مواد اولیه از سوی دولت دریافت نمیکنیم، ناچار به تامین خوراک مورد نیاز از بازار آزاد هستیم. همین مسئله شرایط تولید را بسیار دشوار ساخته است؛ به طوری که برای تامین هر کدام از این مواد با چالش روبهرو میشویم. به دنبال جمعآوری باتریهای فرسوده از سطح بازار توسط کارخانههای باتریسازی نو و تولید شمش سرب در داخل این مجموعهها و همچنین ممنوعیت واردات باتری فرسوده، برای تامین خوارک مورد نیاز خط تولید شمش سرب عاجز ماندهایم و توان رقابت با شرکتهای بزرگ تولیدکننده باتری را نداریم.
خام فروشی و صادرات کنسانتره سرب
مدیر کارگاه ریختهگری نظامی در رابطه با تهیه دشوار مواد اولیه، تصریح کرد: تولید شمش سرب در این واحد با تهیه سرباره و جداسازی باقیمانده سرب از شرکتهای بزرگ تولیدکننده سرب و روی صورت میپذیرفت اما در این زمینه هم به علت عدم تحویل سرباره از این شرکتها دست خالی ماندیم و آخرین راه، استفاده از کنسانتره سرب برای ادامه مسیر تولید بود. برای تامین کنسانتره مورد نیاز به ناچار به بازار آزاد روی آوردیم که به سبب جولان واسطهها که هیچ اطلاعات تخصصی در این زمینه ندارند، در تامین کنسانتره نیز با چالش مواجه شدیم. به طور مثال این افراد با خرید عمده کنسانتره و دپوی آن با اضافه کردن موادی که ماهیت مشخصی ندارند، کیفیت کنسانتره را کاهش میدهند و هنگام فروش نیز نمونه باکیفیت کنسانتره را به تولیدکنندگان ارائه میدهند اما زمانی که قرارداد نهایی منعقد شد، مشخص میشود که کنسانتره ارسال شده کیفیت مناسبی ندارد و این افراد نیز پاسخگو نیستند.
نظامی در همین راستا ادامه داد: البته تامین دشوار کنسانتره تنها به این مسئله ختم نمیشود بلکه معدنداران نیز این ماده معدنی را به صورت خام به کشورهای همسایه و چین صادر میکنند. در سال ۱۳۹۷ برای تهیه خاک معدنی به یکی از معادن سرب مراجعه کردیم و در آن زمان قیمت شمش سرب صادراتی، هفت هزار تومان به ازای هر کیلوگرم بود. جالب اینجاست که قیمت خاک معدنی را در آن زمان هفت هزار تومان به ازای هر کیلوگرم اعلام کردند. نکته قابل تامل اینکه سرباره کنسانتره صادر شده بعد از فرآوری دوباره وارد کشور میشود و برای تولید سرب مورد استفاده قرار میگیرد اما چرا باید مواد اولیه را به صورت خام بفروشیم و سرباره آن را دوباره به کشور بازگردانیم؛ در صورتی که مقدار کمی از سرب این سرباره جداسازی میشود و پسماند آن دیگر سودی برای تولید ندارد. به طور مثال اگر ۱۰۰ تن سرباره وارد کشور شود، میزان سربی که از این سرباره تولید میشود، ۱۰ تن است. حال تکلیف ۹۰ تن پسماند باقیمانده که سود چندانی نیز ندارد، چه خواهد شد. این در حالی است که میتوان با جلوگیری از خامفروشی و عرضه مستقیم کنسانتره در داخل، ضمن تولید محصول نهایی و کسب ارزش افزوده بیشتر، سود خوبی به دست آورد و در چنین شرایطی، واحدهای تولیدکننده شمش سرب با تامین ماده اولیه کافی به فعالیت خود ادامه خواهند داد.
وعدههایی که در حد شعار باقی ماند
وی در رابطه با سنگاندازی سازمانهای مربوطه در روند تولید، عنوان کرد: علیرغم اینکه در سایر نقاط کشور، بعضی از تولیدکنندگان به راحتی پسماند خود را دفع میکنند و به فعالیت خود ادامه میدهند اما این واحد ریختهگری از ادامه تولید بازماند که تنها دلیل آن نیز هرینههای بالای دفع پسماند به صورت آزاد بود؛ به طوری که برای دفع مقداری از این پسماندها از کارگاه، باید هزینه گزافی پرداخت میکردیم. البته لازم به ذکر است که این پسماند پس از سه مرحله ذوب در کوره دیگر حاوی هیچ عناصر مضری که به طبیعت آسیب برساند، نخواهد بود. از طرفی مسئولان وعدههایی در رابطه با در نظر گرفتن محلی برای دفع پسماند مطرح کرده بودند اما متاسفانه این وعدهها در حد شعار باقی ماند. در نهایت به دلیل دپوی این پسماندها در کارگاه قادر به ادامه فعالیت نشدیم و دفع آنها هم به صورت آزاد نیز توجیهپذیری اقتصادی ندارد.
مدیر کارگاه ریختهگری نظامی در ارتباط با فرایند تولید شمش سرب و صنایع مصرفکننده این محصول، اظهار داشت: این کارگاه مجهز به دو نوع کوره سنتی و دوار بود و در صورت استفاده از باتریهای فرسوده به عنوان خوراک، از کورههای سنتی برای ذوب مواد استفاده میکردیم و اگر ماده اولیه مورد استفاده کنسانتره بود، از کورههای دوار در فرایند تولید بهره میبردیم. ضمن اینکه کنسانتره مورد استفاده نیز از نوع اکسیدی و هم سولفوره بود و اگرچه استفاده از نوع اکسیدی آن آسانتر است اما در نهایت از هر کنسانترهای که قادر به تامین آن بودیم، استفاده میکردیم. ضمن اینکه با جمعآوری اکسید یا همان دوده حاصل از فرایند جداسازی سرب از کنسانتره توسط بک فیلترها، دوباره با افزودن موادی مانند کربنات به آن میتوانستیم شمش سرب تولید کنیم. این سیکل تا زمانی ادامه داشت که در پایان تنها خاک سوخته از آن باقی بماند. باید توجه داشت که سرب، یک فلز با کاربردهای فراوان است و در تجهیزات نظامی، باتریهای خودرو و… مورد استفاده قرار میگیرد که به همین علت، تولید شمش سرب باید ادامه پیدا کند.
نظامی با اشاره به اینکه تقاضا در بازار مصرف وجود دارد اما هزینه تولید سرسامآور است، ابراز کرد: خوشبختانه تقاضا برای شمش سرب در بازار هست البته بیشتر شمش تولیدی صادر شده و به علت حضور بعضی واسطهها، قیمتی که برای خرید محصول پیشنهاد میشود، پایینتر از قیمتهای جهانی است. با این وجود اگر مواد اولیه واحدهای ریختهگری نیز تامین شود، به علت هزینه بالای تولید نسبت به قیمت فروش شمش سرب در بازار با احتساب هزینههای کارگر، حملونقل، مواد مصرفی، استهلاک ماشینآلات و هزینه حاملهای انرژی، ادامه فعالیت مقرون به صرفه نخواهد بود.
ضرورت حفظ حیات صنعت سرب
وی در خصوص اهمیت حمایت دولت از تولیدکنندگان، مطرح کرد: اعطای وام، تنها راه حمایت از واحدهای تولیدی نیست زیرا در این شرایط نتیجه عکس حاصل و تولیدکنندگان مقروضتر خواهند شد. این واحد نیز در گذشته برای هموارسازی مسیر تولید، وام ۲۶۰ میلیون تومانی دریافت کرد اما در نهایت مبلغ آن پس از تسویه حساب به ۷۰۰ میلیون تومان رسید. بر همین اساس روش موثری که بتواند به فعالان صنعت سرب یاری رساند، این است که نهادهای مربوطه به وعدههای خود جهت در نظر گرفتن محلی مناسب برای دفع پسماند عمل کنند و دولت هم برای تامین خوراک مورد نیاز واحدهای ریختهگری و جلوگیری از خامفروشی مواد اولیه گام بردارد. در پایان تنها درخواست ما از مسئولان در چنین شرایطی این است که به علت استراتژیک بودن فلز سرب، این صنعت را حفظ کنند و در جلساتی که در خصوص صنایع مختلف تصمیمگیری میشود، فعالان و کارشناسان آن حوزه حضور پیدا کنند و نکات تخصصی و کارشناسی نیز در نظر گرفته شود.
مدیر کارگاه ریختهگری نظامی در پایان با اشاره به آینده صنعت سرب، یادآور شد: با تمامی این موانع، تولیدکنندگان انگیزهای برای ادامه مسیر تولید ندارند و اگر ما دارایی خود را در حوزههای کمریسکتری در سالهای گذشته سرمایهگذاری میکردیم، اکنون بدهکار مالی نبودیم. شرایط تولید در این کارگاه در سال ۱۳۹۷ مناسب بود؛ به طوری که ۱۲ نفر در مجموعه به صورت مستقیم فعالیت داشتند اما در سالهای بعد، اوضاع تاسفانگیز شد و متحمل ضررهای فراوانی شدیم. با این اوصاف میتوان گفت که آینده این صنعت روشن نخواهد بود و در نهایت سرنوشت واحدهای تولیدی به تعطیلی ختم خواهد شد. در صورتی که کشورهای توسعهیافته با خرید مواد اولیه به صورت خام و فروش محصول نهایی با ارزش افزوده بیشتر به راحتی به تولید ادامه میدهند و مسیر توسعه و پیشرفت را طی میکنند.
انتهای پیام//