استقرار هوش مصنوعی در صنایع مختلفی همچون فولاد، ضمن افزایش بهرهوری تولید، صرفهجویی در زمان و افزایش بهرهوری منابع انسانی، کاهش هزینههای مالی، افزایش دقت و کاهش خطاهای محاسباتی و رشد راندمان تولید را به همراه خواهد داشت.
در هزاره سوم میلادی، شاهد ظهور تکنولوژیهای جدید و رشد خیرهکننده علم و فناوری هستیم؛ اگرچه بسیاری از فناوریهای نوین، بر پایه مدلها و روشهای قدیمیتر بازیابی و مدرن شدهاند اما مهمترین خصیصه دهه حاضر نسبت به اواخر قرن بیستم و حتی اوایل قرن ۲۱، اوجگیری و تبلور نبوغ بیش از پیش بشر در ثبت اختراعات بر پایه علوم کامپیوتر و فناوری اطلاعات است. اختراع اینترنت را میتوان سرآغازی برای این رشد دانست؛ ارتقای روزافزون تکنولوژی ارتباطات اعم از رایانه و اینترنت، تلفن همراه، ماهوارههای ارتباطی پیشرفته در کنار رشد سایر حوزههای مهندسی و فنی، نوید تحولات شگرف در جهان جدید را میدهد.
اگرچه ایده هوش مصنوعی به دههها قبل برمیگردد اما همزمانی توسعه این فناوری با انقلاب چهارم صنعتی، جهان را به سمت یک جهش علمی تکنولوژیکی بزرگ در سالهای آتی سوق داده است. تاثیر هوش مصنوعی بر حوزههای مختلف علوم و جامعه بشری، مسئلهای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و امروزه سرنوشت و آینده شهروندان جهان بیش از هر زمان دیگر، به دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی گره خورده است. هرچند سالها پیش مک لوهان با اعلام نظریه دهکده جهانی، بر ساخته شدن جامعهای جدید با ساختار اجتماعی و فرهنگی متفاوت با دورههای مختلف و تسلط ظهور ابزار ارتباطی را پیشبینی کرد اما هوش مصنوعی بسیار فراتر از آنچه مک لوهان و طرفداران نظریه دهکده جهانی تصور میکردند، ساختار جامعه را دگرگون کرده است.
هوش مصنوعی به واسطه مصنوع و مخلوق بودن توسط انسان، هماکنون ماهیتی ابزارگونه دارد که در عرصههای مختلف اقتصادی، صنعتی، هوافضا، نظامی، پزشکی، علوم کامپیوتر و علم داده و حتی علوم انسانی تاثیرگذار است اما به نظر میرسد باید فرا رفتن از ابزاربودگی به سمت خودآموزی و ارتقای ذهنی را امری قریب به قطعیت بدانیم.
هوش مصنوعی و صنعت فولاد
استقرار هوش مصنوعی در صنایع مختلفی همچون فولاد، ضمن افزایش بهرهوری تولید، صرفهجویی در زمان و افزایش بهرهوری منابع انسانی، کاهش هزینههای مالی، افزایش دقت و کاهش خطاهای محاسباتی و رشد راندمان تولید را به همراه خواهد داشت.. در زنجیره ابتدایی صنعت فولاد از جمله اکتشاف و استخراج پهنههای معدنی بر اساس استفاده از فناوری هوش مصنوعی، شناسایی محدوده، عمق، کانسارها و لایههای زمینشناسی با دقت بسیار بالا انجام خواهد گرفت. عبور از شیوههای کنونی استخراج انفجاری به سمت روشهای با کمترین هدررفت مواد معدنی و استخراج اصولی بر پایه بیشترین بهرهبرداری از تودههای معدنی و در کنار آن رعایت دقیقتر الگوهای زیستمحیطی در عملیات استخراج، از مزایای استفاده از هوش مصنوعی در صنعت فولاد است.
در فرایندهای عملیاتی تولید نیز هوش مصنوعی در افزایش کیفیت محصولات، افزایش بهرهوری و مدیریت زمان بسیار موثر خواهد بود. به طور کلی باید اذعان داشت که این فناوری از ابتدای زنجیره تولید تا انتقال، تولید و بازرگانی و حملونقل را متحول خواهد کرد. تحول در زنجیره تامین کالا و خدمات، شیوههای نوین انبارداری و حتی ظهور ماشینآلات صنعتی خودران دیگر دور از تصور نیست.
اقتصاد و سازمانها
هوش مصنوعی در آینده، ساختار سازمانها را دچار دگرگونی خواهد کرد. توسعه مدلهای جدید کسبوکار و کاهش نقش منابع انسانی در آن دسته از مشاغل که پتانسیل جایگزینی با فناوریهای نوین را دارند، در حال رخ دادن است. کمرنگ شدن نقش عوامل انسانی به واسطه حضور هوش مصنوعی در حوزههای مختلف، فضای کسبوکار در آینده را تغییر خواهد داد. بر اساس برخی پیشبینیها تا سال ۲۰۳۰، بیش از ۷۰ درصد از شرکتهای جهان به سمت استفاده از هوش مصنوعی خواهند رفت. طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد، این فناوری تا آن زمان و حتی زودتر، بیش از ۸۵ میلیون فرصت شغلی را حذف خواهد کرد و ۹۷ میلیون فرصت شغلی جدید ایجاد خواهد کرد؛ بنابراین سالهای آینده، دوران رشد کارگران فنی و کارشناسانی است که از فناوری هوش مصنوعی و علوم جدید برخوردار هستند.
وابستگی صنعت و اقتصاد و استفاده روزافزون حوزه صنعت از فناوری AI، تاثیرات جدی بر حوزه اقتصاد و سودآوری شرکتها و دولتها دارد و رقابت اقتصادی در سالهای آینده، به میزان استفاده از هوش مصنوعی و بهرهمندی از مزایای آن بستگی دارد. در حال حاضر شرکتهای بزرگ فناوری مانند اپل، مایکروسافت، گوگل و …، سرمایهگذاری هنگفتی در این حوزه انجام دادهاند که سهم اپل به تنهایی سه تریلیون دلار است.
طبق پیشبینی موسسه «Pwc»، تولید ناخالص داخلی چین تا سال ۲۰۳۰ از هوش مصنوعی به ۲۶ درصد میرسد؛ در حالی که سهم کشورهای آمریکای شمالی ۱۴٫۵ درصد خواهد بود. این موسسه معتقد است ارزش بازار هوش مصنوعی در خاورمیانه در همان سال، به ۳۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید و اثر آن در «GDP» کشورهای منطقه ۱۹ درصد خواهد بود. به طور کلی بر اساس تحلیل شرایط، نقش هوش مصنوعی در تولید ناخالص جهان در سال ۲۰۳۰ به ۸ درصد خواهد رسید اما نویسنده این سطور بر این نظر است که با توجه به رشد خیرهکننده و تغییرات سریع علمی در سالهای آتی، اقتصاد جهان با نوعی عدم قطعیت در پیشبینی رشد شاخصها مواجه خواهد شد و به احتمال زیاد این رشد از پیشبینی ۸ درصد فراتر خواهد رفت.
بنا بر تحلیل مککنزی، هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ حدود ۱۵٫۷ تریلیون دلار به ارزش اقتصاد جهان خواهد افزود. اما آیا این جهش بزرگ به معنای سهم بیشتر از کیک بزرگتر اقتصاد خواهد بود؟ اگرچه این رشد بزرگ فضای اقتصادی جهان را تغییر خواهد داد اما لزوما به معنای سهم بزرگتر برای همه مناطق یا کشورهای مختلف جهان نیست. بنا بر گزارش اخیر صندوق بینالمللی پول، هوش مصنوعی به طور متوسط ۴۰ درصد مشاغل جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
این رقم برای کشورهای توسعه یافته ۶۰ درصد و برای مناطق توسعه نیافته ۲۶ درصد ارزیابی شده است. این بدان معناست که با توجه به شکاف معنادار تکنولوژیکی کشورهای پیشرفته و کشورهای توسعه نیافته، شهروندان این کشورها سهم به مراتب بیشتری از درآمد ناشی از اقتصاد دیجیتال و سود ناشی از بهکارگیری هوش مصنوعی را کسب خواهند کرد. در حال حاضر رشد فزاینده سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ در عرصه فناوری ضمن ایجاد رقابت میان آنها، سهامداران و مالکان به سمت اتخاذ سیاستهای مشترک در برابر دولتها حرکت خواهند کرد. از این منظر فرایند ادغام شرکتهای کوچک در کمپانیهای بزرگ به منظور حفظ سود برای آنها و افزایش توان رقابت و گسترش دامنه نفوذ شرکتهای بزرگ بر بازارهای جهانی یا تشکیل کنسرسیوم از جانب شرکتهای کوچک و متوسط دور از ذهن به نظر نمیرسد.
بنابراین جهان بیشتر از قبل به سمت اقتصاد سرمایهداری و بازار آزاد در سالهای آینده حرکت خواهد کرد و نقش دولتها در اقتصاد باز کاهش خواهد یافت. هماکنون با پدیده ظهور نسلهای جدید که زندگی آنها به طرز شگفتآوری با فناوری عجین شده است، مواجه هستیم. این نسل در مقایسه با گروههای سنی قبلتر، توانایی کسب درآمد بالاتری دارند و این مسئله به شکاف طبقاتی در درون کشورهای پیشرفته نیز دامن خواهد زد. با توجه به تغییر زیست جهان نسل جدید، به احتمال آنها به سمت راهاندازی کسبوکارهای خرد و متعلق به خود و گروه دوستان خواهند رفت. این مسئله شرکتهای بزرگ جهان را به رقابت اقتصادی و فناوری برای ارائه خدمات جذابتر و کاربردیتر به این نسل خواهد کشاند که خود رشد توسعه علمی، فناوری و اقتصادی را شتاب خواهد داد.
با توجه با جایگاه ۷۵ ایران در جهان و ۱۲ در خاورمیانه از نظر شاخصهای آمادگی استفاد از هوش مصنوعی در گزارش دانشگاه آکسفورد و سهم ناچیز هوش مصنوعی در اقتصاد کشور، لزوم اهتمام جدی برای ورود به عصر نوین صنعتی و اقتصادی بیش از هر زمان آشکار است. از آنجایی که پذیرفتن این تغییر که مبنای رشد و توسعه صنعتی و اقتصادی است، بر خود فرایند اجرا و ورود به این عرصه اولویت دارد. نیاز جدی به برنامهریزی، تقویت زیرساخت، سرمایهگذاری و تربیت نیروهای انسانی آشنا به فناوریهای روز دنیا، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. تردیدی نیست اگر ایران به عنوان یک کشور مهم، خواهان ورود به عرصه رقابت اقتصادی و صنعتی با کشورهای همسایه و برقراری توازن اقتصادی است، چارهای جز برنامهریزی دقیق و علمی در این حوزه وجود ندارد زیرا با تغییر پارادایم اقتصادی در سالهای پیش رو، عرصه رقابت اقتصادی به سمت استفاده از فناوری «AI» و اقتصاد دیجیتال حرکت خواهد کرد و غفلت از این مسئله، عقبماندگی تاریخی را برای کشور رقم خواهد زد.
فرصت یا تهدید
هوش مصنوعی آینده را برای آیندگان تغییر داده است و به سمت سلطه بر بازارهای مالی و اقتصادی دنیا حرکت میکند. شاید زمان آن فرا رسیده است تا هژمون این اختراع شگفتانگیز بشر بر زندگی را بپذیریم اما به نظر نمیرسد در کوتاهمدت، هوش مصنوعی با همه توان و دقت در تجزیه و تحلیل داده و ارائه راهکار بر اساس الگوریتمهای بسیار پیچیده، بتواند انسان را به طور کامل از حوزه تحلیل بازارهای مالی و سازمانها کنار بزند؛ اگرچه با پیشرفت این فناوری و یادگیری ماشین، شاید باید منتظر آن روز نیز بود. در کنار تمام مزیتهای هوش مصنوعی، امروزه نگرانیهای زیادی در خصوص آینده آن نیز وجود دارد. نقض حریم خصوصی افراد، امنیت سایبری، اخلاق انسانی، معنویت و تغییر فلسفه زندگی بشر، از جمله مواردی است که اندیشمندان از آن ابراز نگرانی کردهاند اما تاریخ گویای این واقعیت است که سیر انقلابهای علمی در طول تاریخ با مستثنی کردن چند مورد خاص نظیر بمب اتم، همواره به نفع جامعه انسانی تمام شده است.
یادداشت: علی امرایی – مدیرعامل شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان
انتهای پیام//