برنامه آتی شرکت معدنی و صنعتی چادرملو در راستای توسعه این مجموعه چیست؟
یکی از مهمترین پروژههای ما پروژه احیای مستقیم مگامدول بود که خوشبختانه امروز به مرحله بهرهبرداری رسیده است اما در کنار این طرح، شرکت چادرملو طرحهای بزرگ دیگری را نیز در دست اجرا، اقدام و مطالعه دارد که به مرور زمان به بهرهبرداری خواهند رسید.
ما برای سال آینده چند طرح در دست اجرا داریم که یکی از مهمترین آنها، معدن D19 است. در واقع به دلیل محدودیت ذخایر معدن چادرملو و احتمال پایان یافتن این ذخایر تا چند سال آینده، از سالیان بسیار قبل، بهرهبرداری از معدن D19 را مد نظر داشتهایم و امیدوار هستیم این معدن نیز طبق برنامه به بهرهبرداری برسد تا نگرانی خاصی نسبت به اتمام ذخایر معدن فعلی نداشته باشیم و بتوانیم عملیات استخراج را به طور همزمان در هر دو معدن انجام دهیم.
پروژه معدن D19 در حال حاضر در چه مرحلهای قرار دارد؟
در حال حاضر، بیشتر مجوزهای لازم برای اجرایی شدن عملیات آن را دریافت کردهایم؛ با سازمان محیط زیست در زمینه مسائلی از قبیل جادهسازیها و موارد زیست محیطی هماهنگ هستیم و توافقات لازم در این خصوص صورت پذیرفته و اقدامات ژئوفیزیک نیز انجام شده است. ما هماکنون در آستانه مرحله حفاری هستیم و در اولین فرصت، عملیات باطلهبرداری را آغاز خواهیم کرد.
میزان سرمایهگذاری مورد نیاز برای این طرح چقدر بوده است؟
معدن D19 از لحاظ وسعت و ذخیره بسیار بزرگ بوده و برای بهرهبرداری از آن، به حدود یکهزار و ۹۰۰ میلیارد تومان سرمایه نیاز است که به همین دلیل، با شرکت سنگ آهن مرکزی در این پروژه به صورت مشارکتی وارد فاز اجرایی شدهایم.
آیا پروژه دیگری هم در برنامههای آتی شرکت شما وجود دارد؟
بله؛ پروژه مهم دیگری که میتوان از آن به عنوان پروژه ملی یاد کرد و سرمایهگذاری سنگین ۱۱ هزار میلیارد تومانی برای آن انجام شده، پروژه انتقال آب از خلیج فارس به منطقه مرکزی کشور است. در این پروژه، ما در کنار شرکت معدنی و صنعتی گلگهر و شرکت صنایع ملی مس مشارکت میکنیم و طبق برنامه، تا پایان سال آب به گلگهر خواهد رسید و امیدوار هستیم تا اواخر شهریور سال آینده به اردکان نیز برسد. این طرح با شجاعت و جسارت مدیران این سه مجموعه با سرمایهگذاری سنگین به اجرا در آمده و اولین پروژه آبرسانی از خلیج فارس به دل کویر ایران محسوب میشود.
از دیگر طرحهای آتی شرکت چادرملو، میتوان به پروژه دوم گندلهسازی در اردکان اشاره کرد که در صورت صادر شدن مجوزهای آن، این طرح در کنار گندلهسازی فعلی به بهرهبرداری خواهد رسید. همچنین یک واحد نورد میلگرد در کنار مجموعه فولادسازی در اردکان در دست مطالعه است و قصد داریم آن را اجرایی کنیم. پروژه بزرگ ۱۰ میلیون تنی فولاد مکران نیز از دیگر طرحهای بزرگ این شرکت در منطقه مکران است.
در خارج از کشور هم پروژهای در دست اجرا دارید؟
بله؛ شرکت معدنی و صنعتی چادرملو به همراه شرکت معدنی و صنعتی گلگهر برای راهاندازی پروژه معدن یوگی در استرالیا اقدام کرده که این کار با مشارکت شرکت فکور صنعت تهران صورت گرفته که پیش از این نیز پروژههایی را در این کشور به انجام رسانده بود. البته در ابتدا قرار بود شرکت فولاد مبارکه نیز در این طرح با ما مشارکت داشته باشد که به دلیل قرار گرفتن این شرکت در فهرست تحریمها، از مشارکت در این پروژه انصراف داد.
موضعگیری شما در شرکت چادرملو در رابطه با تمایل سالهای اخیر شرکتهای معدنی در ورود به عرصه فولادسازی و گلایه فولادسازان در این خصوص، چیست؟
در هر حال اگر ما به خصوصیسازی اعتقاد داشته باشیم و بخواهیم بنگاه های اقتصادی در کشور فعالیت کنند، باید این موضوع را نیز بپذیریم که هر بنگاه اقتصادی آزاد است تا با توجه به تواناییهای خود، هر فعالیت تجاری در چارچوب قانون را انجام دهد و تعهدی نیز در قبال تامین نیازهای بنگاههای اقتصادی دیگر ندارد.
در واقع اگر به شرکتهای معدنی به عنوان یک بنگاه اقتصادی نگاه کنیم، باید به آنها حق دهیم که به دلیل صرفه اقتصادی موجود در تولید فولاد و محصولات فولادی به این عرصه قدم بگذارند؛ ثانیا با در نظر گرفتن این نکته که معادن آنها ذخیره محدودی دارد که بالاخره روزی به اتمام میرسد، صاحبان این شرکتها باید از الان برنامهای برای ادامه فعالیت مجموعه خود داشته باشند. بنابراین منطقی است که این شرکتها بخواهند وارد حوزه فولادسازی شوند و کارخانه تولید فولاد احداث کنند.
یعنی شما با وضع دستورالعملی که صاحبان صنایع معدنی را ملزم به فعالیت در همین حوزه کند، مخالف هستید؟
موضع ما در این مورد همیشه روشن بوده است؛ در واقع اگر وزارت صنعت، معدن و تجارت تنها به واحدهای بزرگ فولادی، اجازه فعالیت بدهد، شاید بتوان این اعمال محدودیت را پذیرفت اما وقتی این وزارتخانه به هر شخص حقیقی و حقوقی، بانکها و ارگانهایی مثل بنیاد مستضعفان، مجوز راهاندازی خط تولید فولاد میدهد، چرا باید از صنایع معدنی انتظار داشته باشیم که به این حوزه وارد نشوند؟!
اگر فولادسازان قصد ورود به حوزه معدن و تکمیل زنجیره تولید فولاد را داشته باشند، باز هم همین عقیده را دارید؟
اگر فولادسازان قصد داشته باشند وارد حوزه معدن شوند، ما از این کار استقبال میکنیم و تا امروز هم مشکلی با این موضوع نداشتهایم و اعتراضی نکردهایم. ما «معدنیها» کار سخت معدن را انجام دادهایم و با این نوع مسائل هم مردانه برخورد میکنیم.
آیا روند تکمیل زنجیره تولید فولاد در شرکتهای بزرگ، کاهش دسترسی شرکتهای فولادسازی کوچک به مواد اولیه، متضرر شدن و در نهایت تعطیلی این واحدها نمیانجامد؟
ما میزان مشخصی سنگآهن در کشور تولید میکنیم که البته این میزان هیچگاه کمتر از نیاز داخلی نبوده و حتی در مقاطعی بیش از نیاز کشور هم تولید داشتهایم. این شرایط در مقاطع زمانی دیگر برای کنسانتره و گندله نیز وجود داشته، همانطور که امروز آهن اسفنجی تولید شده در کشور بیش از نیاز فولادسازیهای کشور است؛ به همین دلیل، ایده صادرات این مواد برای رفع مشکلات مالی تولیدکنندگان به ذهن صاحبان صنایع رسیده است.
در هر حال، ما اگر به مرحله تولید سالانه ۵۵ میلیون تن فولاد در کشور برسیم، نیاز به واردات سنگآهن خواهیم داشت و در آن مقطع زمانی، همه فولادسازیها اعم از بزرگ و کوچک میتوانند با توجه به قیمتهای ارائه شده توسط شرکتهای داخلی یا خارجی، برای تامین نیاز خود از داخل یا خارج کشور اقدام کنند.
با توجه به تفاوت قیمت فولاد در بازار داخل و خارج کشور، آیا واردات و صادرات در تجارت آزاد میتواند توجیه اقتصادی داشته باشد؟
این اختلاف، در حدی نیست که مشکل خاصی در این زمینه ایجاد کند و تفاوت قیمت به وجود آمده، بیشتر تحت تاثیر هزینههای حمل است. مثلا اگر یکی از شرکتهای بزرگ فولادسازی قصد واردات سنگآهن را داشته باشد، به خاطر هزینههای حمل نمیتواند این ماده را ارزانتر از سنگآهن تولید داخلی خریداری کند. در حقیقت، اگر موضوع واردات و صادرات مواد اولیه و محصولات شرکتهای فولادسازی کشور تبدیل به یک روال عادی شود و در مسیر آن مانعتراشی نشود، از یک سو، صادرکنندگان میتوانند بازار خود را برای درازمدت پیدا کنند و از سوی دیگر، واردکنندگان توانایی برنامهریزیهای بلندمدت برای واردات خواهند داشت و بسیاری از مشکلات برطرف خواهد شد.
به نظر شما در حال حاضر مشکل اصلی صنعت فولاد کشور چیست؟
صنعت فولاد، به عنوان یک صنعت استراتژیک همواره مشکلات خود را داشته است و فعالان این حوزه، کم و بیش به این مسائل عادت دارند اما موضوع آزاردهنده صنعت فولاد، این است که ما در کشور دائما شاهد تصمیمگیریهای متفاوت مسئولان هستیم؛ تصمیماتی که گاهی فعالان این حوزه را دچار چالشهای جدی میکند؛ در حالی که اگر این تصمیمگیریهای متفاوت را کنار بگذاریم و اجازه دهیم این صنعت در مسیر عادی خود پیش برود، بسیاری از مشکلات موجود، در طول زمان برطرف خواهد شد.
انتهای پیام//