توضیحاتی در خصوص اهمیت آموزش در بخش معدن و صنایع معدنی کشور بفرمایید.
ضعف دانش تئوریک در تمام ابعاد، یکی از موانع توسعه در کشور است و به دنبال آن، بخش معدن و صنایع معدنی نیز از این موضوع مستثنی نیست . فرایند آموزش و یادگیری در جامعه به صورت تجربی بوده است و افراد تمایلی به شروع آموزش بر پایه تئوری و اصول اولیه ندارند . در صورتی که در جوامع توسعه یافته، آموزش پایهای بسیار مهم بوده و دروازه ورود به بازار کار حتی در مشاغل نه چندان حساس مانند آرایشگری، آشپزی، تزئینات و… است اما در صنعت حتی شاهد این هستیم که افرادی به مسئولیتهای سرپرستی و مدیریت رسیدهاند که اطلاعات علمی آنها در حد یک اپراتور است . برای مثال، سرپرستی برق صنعتی به کسی سپرده شده است که آشنایی کامل با توابع مثلثاتی را هم ندارد. تبعات این نقص به شکل تصمیمگیری های اشتباه، اتلاف منابع مالی و حتی خطرات جانی به کرات مشاهده شده است. بخش معدن و صنایع معدنی به لحاظ پرهزینه بودن و ماهیت سخت و خطرناک کار ، به شدت نیازمند آموزشهای لازم چه پیش از استخدام و چه در حین خدمت است. البته اظهار نظر در این خصوص باید توسط کارشناس و متخصص آموزش و پرورش و علوم تربیتی انجام شود اما صنعتگر به عنوان بهرهبردار از منابع انسانی که توسط آموزش و پرورش و آموزش عالی تربیت شدهاند، شاهد این است که انتظارات از نیروی استخدامی تربیت شده توسط این دستگاهها که در صنعت مشغول به کار شدهاند، برآورده نمیشود. به همین دلیل پیشنهاد و راه حل باید توسط متخصصان امر و ضمن مشورت و همفکری با صاحبان صنعت صورت بگیرد.
آموزش و پرورش در داخل کشور با چه مشکلاتی مواجه است و راهکارهای پیشنهادی شما جهت رفع آنها چیست؟
با توجه به اینکه در سراسر جهان در هر ساعت، تکنولوژیهای جدید در تمام زمینهها خلق میشوند ، بی اطلاعی از آنها قطعا تاثیر منفی در فعالیتهای تولیدی و صنعتی خواهد داشت. پیشرفت علوم کامپیوتر و دیجیتال، سرعتی مضاعف و روزافزون داشته است و در صورت فاصله گرفتن با آن، پس از مدتی به نقطهای خواهیم رسید که توانایی رقابت با هیچ کشوری را در هیچ زمینهای نخواهیم داشت. یک نیروی کارشناس و متخصص پس از ورود به بازار کار نباید محدود به آنچه طی چند سال آموزش آکادمیک آموخته است، باشد و شرکت در دورههای آموزشی و موفقیت در گذراندن آنها باید ملاک اصلی در ارتقا و حتی ابقا شغلی افراد قرار بگیرد.
شرکت ذوب روی اصفهان چه اقداماتی را در زمینه آموزش و پرورش نیروی انسانی طی سالیان اخیر انجام داده است؟
شرکت ذوب روی اصفهان، همواره به دنبال ارتباط با دانشگاههای استان بوده و سعی بر این داشته است که این امر را از طریق بازدیدهای دانشگاهی و ارائه پروژههای صنعتی به دانشجویان برای پایاننامهها (ضمن پذیرش هزینههای آنها) و جذب نیروی کارشناس و متخصص از طریق دانشگاهها، تحقق بخشد اما نتیجه کار آن چنان که انتظار میرفت، نبوده است. بنابراین در حال حاضر در داخل کارخانه، دورههای آموزشی قبل از استخدام و حین خدمت در زمینههایی چون ایمنی و حفاظت و اطلاعات فنی و تخصصی برگزار میشود.
در حال حاضر تا چه اندازه به مقوله آموزش در دانشگاهها اهمیت داده میشود و آیا رابطه متقابل بین صنعت و دانشگاه در این سالها شکل گرفته است؟
مقوله آموزش در دانشگاهها، همان رویهای را دارد که تاکنون داشته است و به لحاظ شکلی و محتوایی، تغییر چندانی در آن مشاهده نمیشود. دانشگاه راه خود را میرود و اهداف آن، در تناقض با عقب نماندن صنعت از دانش روز تئوریک در جهان است. تولید روزافزون مقالهها و چاپ در ژورنالها و تشکیل سمینارها و نشستها و گفتوگوهای درون ساختار دانشگاهی، انتزاعی کامل به وجود آورده و ما هیچگاه شاهد کاربردی شدن این فعالیت ها نبودهایم. زمانی که از سر تا پای خود را برانداز میکنیم، نشانهای از تاثیرگذاری علم روز دانشگاههای خود نمیبینیم. ارتباط بین صنعت و دانشگاه نیز روز بهروز کمرنگتر از قبل شده شده است.
به نظر میرسد آن طور که باید به مقوله آموزش در رشتههای فنی و صنعتی طی سالیان اخیر توجه نشده است. تحلیل شما در این خصوص چیست؟
دلیل اصلی این مسئله را میتوان در مناسبات اقتصادی و خروج صنعت و تولید از رده مشاغل درآمدزا در جامعه جستوجو کرد . تولید ناخالص ملی شرایط مناسبی ندارد . بسیاری از کارخانهها و کارگاهها به تعطیلی کشیده شدهاند و یا با حداقل ظرفیت فعالیت میکنند و حاشیه سود هم به هیچ وجه منطقی نیست . این امر از یک سو، موجب جذب کم نیروی انسانی ماهر و کارشناس و متخصص در زمینه های فنی شده و از سوی دیگر، دستمزد این گروه را کاهش داده است . بنابراین در بین جوانان، رغبت چندانی به تحصیل در این رشتهها دیده نمیشود و بیشتر سراغ امور خدماتی میروند . اگرچه این امور مانند درمان ، بانکداری، تجارت سالم و… گاهی مثبت و ضروری هستند اما طیف وسیعی از آنها را هم مشاغل کاذب و آسیبرسان به اقتصاد کشور تشکیل میدهد . در راس این طیف، میتوان به واسطهگری به عنوان پردرآمدترین و امنترین حاشیه اقتصاد کشور اشاره کرد. این فعالیت که در جوامع پیشرفته، تسهیلی در مسیر رساندن کالا و خدمات از فروشنده به خریدار است که موجب کاهش قیمت کالا میشود، در جامعه ما به مانعی بزرگ و شکسته نشدنی در ارتباط بین این دو به منظور کسب درآمد ناسالم و غیر منطقی تبدیل شده است. در بسیاری از معاملات، تعداد واسطهها به چندین نفر رسیده است و زیادهخواهی هر یک از آنها، اختلافی چند برابری بین قیمت عرضه و خرید ایجاد کرده است.
با توجه به اهمیت جانشینپروری و آموزش و پرورش مدیران جوان به ویژه در بخش صنعت و معدن، این مهم تا چه اندازه در سازمان و شرکتها انجام شده است و شرکت ذوب روی اصفهان چه اقداماتی را در این زمینه انجام داده است؟
آنچه در نشستها و سمینارها و مراسم دیده میشود ، حکایت از این میکند که هنوز چهرههای قدیمی جای خود را به مدیران جوان ندادهاند و این امر میتواند به دلیل و یا بهانه ضعفهایی که به آنها اشاره شد، باشد. در ذوب روی اصفهان با توجه به اینکه از فعالیت کارخانه بیش از ۲۰ سال می گذرد ، نسل اول شاغلان تقریبا همگی بازنشسته شدهاند و در حال حاضر اکثر قریب به اتفاق کارکنان ردههای مختلف را جوانان تشکیل میدهند.