وجود اضطراب و نگرانی در تولیدکنندگان فلزات و به دنبال آن کاهش ظرفیت تولید آنها، تا چه حد میتواند به عنوان عاملی تاثیرگذار در افزایش فرایند استخراج از معادن تلقی شود و به تبع آن، تا چه اندازه در تامین مواد معدنی حیاتی برای گذار به انرژیهای تجدیدپذیر نقش مبثتی خواهد داشت؟
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» و به نقل از خبرگزاری رویترز، نگرانی از عدم تامین حجم کافی فلزاتی چون مس، لیتیوم، آلومینیوم و سایر فلزات حیاتی در سطح جهان برای گذار به فرایند الکتریکیسازی آن، درست از زیرساختهای تولید که انرژی خود را از طریق سوختهای فسیلی تامین میکنند، موضوعی رایج است.
در رویداد «Mining Investment» که در هفته آخر ماه می ۲۰۲۳ در ملبورن استرالیا برگزار شد، تقریبا همه شرکتکنندگان بر موضوع عدم تولید کافی فلزات و ناتوانی در تامین نیاز متقاضیان تاکید کردند. آنها در این کنفرانس به موضوعات و مسائل دیگری چون کاهش راهاندازی پروژههای مرتبط با فلزات و افزایش موانع نظارتی و مالی برای توسعه منابع تازه راهاندازی شده که دریافت مجوز آن سالها به طول میانجامد، اشاره کردند.
در واقع پیام اصلی که از سوی اکثر شرکتکنندگان در این کنفرانس به بیرون مخابره شد، این است که گذار به انرژیهای تجدیدپذیر به دلیل کمبود احتمالی مواد معدنی حیاتی ممکن است پرهزینهتر از پیشبینیها شود و زمان اجرای آن بیشتر از برنامهریزیهای انجام شده به طول بینجامد؛ البته یافتن راه حل برای رفع چالشهای پیش رو قابل دسترس اما دشوار خواهد بود.
قابل دسترسترین راه حل در این زمینه، تسریع و تسهیل صدور مجوز معادن جدید و توسعه و افزایش ظرفیت تولید تاسیسات موجود است اما اگر عکس این عمل اتفاق بیفتد، هدفگذاریهای انجام شده برای گذار به فرایند الکتریکیسازی و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر با کندی مواجه شده و یا از مسیر خود منحرف میشود.
با در نظر گرفتن بهترین شرایط برای راهاندازی یک پروژه، دریافت مجوزهای زیستمحیطی و همچنین اخذ مجوزهای مرتبط با رعایت استاندارهای لازم برای فعالیت، سختتر و زمانبر شده است. در همین رابطه دولتها در سراسر جهان، مقررات و الزامات بیشتری را وضع میکنند و به همین دلیل راهاندازی پروژههای معدنی، زمان بیشتری به طول خواهد انجامید.
چالش دیگر در گذار به فرایند الکتریکیسازی، مربوط به تامین مالی پروژهها است؛ چرا که بسیاری از بانکها در کشورهای توسعهیافته، از پرداخت وام به صنایع معدنی سر باز میزنند و ترجیح داده تمرکز خود را بر روی پرداخت وام در راستای زنجیره ارزش و مواردی چون کارخانههای تولید باتری یا پروژههای مربوط به انرژیهای تجدیدپذیر قرار دهند.
در نهایت، شرکتهای بزرگ معدنی همچون «BHP Group (BHP.AX)» و «Rio Tinto (RIO.AX)» در سالهای اخیر، هزینههای سرمایهای خود را کاهش دادهاند و ترجیح میدهند تمرکز خود را بر روی افزایش ظرفیت تولید واحدهای تولیدی قرار دهند تا سود بیشتری را برای سهامداران خود به ارمغان بیاورند.
در جایی که برخی شرکتهای بزرگ معدنی تمرکز خود را بر روی افزایش ظرفیت تولید واحدهای تولیدی قرار دادهاند، اکثریت شرکتها بیشتر تمایل به حفظ ظرفیت تولید موجود خود یا توسعه منابع مرتبط با گذار به انرژیهای تجدیدپذیر پیدا کردهاند. در همین زمینه میتوان به تمایل شرکت «BHP Group (BHP.AX)» به استفاده از پتاس در فرایند تولید اشاره کرد.
حال سوال این است نقطه عطفی که موجب افزایش سرمایهگذاری در استخراج معادن میشود، چیست؟ در چنین زمانی است که اضطراب و نگرانی در تولیدکنندگان فلزات و به تبع آن کاهش ظرفیت تولید اتفاق خواهد افتاد؛ چرا که مصرفکنندگان در صنایع پاییندستی که نیازمند تامین مواد معدنی خود هستند، در خواهند یافت که عرضه کافی مواد اولیه برای تولید محصولات آنها وجود ندارد.
پیشتازی خودروسازان در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر
در حال حاضر این پویایی در گذار به انرژیهای تجدیدپذیر را میتوان در تولیدکنندگان تجهیزات اصلی مانند تولیدکنندگان خودرو مشاهده کرد. در ابتدا، عمدتا شرکتهای تولیدکننده تجهیزات اصلی به دنبال امضای توافقهایی شامل تامین بودجه یا ارائه تضمینهای مالی و خرید مواد اولیه از استخراجکنندگان معادن بودند اما به نظر میرسد بعدها شرکتهای تولیدکننده تجهیزات اصلی به طور فزایندهای تصمیم به دخیل کردن خود در فرایند استخراج شرکتهای معدنی گرفتند.
در همین رابطه شرکت «Stellantis»، سومین خودروساز بزرگ جهان از لحاظ تعداد فروش، در ماه فوریه ۲۰۲۳ حدود ۱۵۵ میلیون دلار برای خرید سهام یک معدن مس در آرژانتین که توسط یکی از شرکتهای تابعه «McEwen Mining» کانادا (MUX.TO) مدیریت میشود، سرمایهگذاری کرد.
این خودروساز همچنین با شرکت استرالیایی Alliance Nickel (AXN.AX) قراردادی را برای خرید ۱۷۰ هزار تن نیکل و ۱۲ هزار تن سولفات کبالت امضا کرد. به علاوه این شرکت ۱۱٫۵ درصد از سهام شرکت معدنی Alliance Nickel (AXN.AX) را به مبلغ ۹٫۲ میلیون یورو (۱۰٫۱ میلیون دلار آمریکا) خریداری کرد.
شرکت Alliance Nickel (AXN.AX) از این مبلغ بهدست آمده به منظور توسعه پروژه «NiWest» خود در ایالت استرالیای غربی استفاده خواهد کرد. مبلغ سرمایهگذاری شده توسط شرکت «Stellantis»، حدود ۴۰ درصد از هزینه برنامهریزی شده برای توسعه پروژه مذکور را پوشش خواهد داد.
خودروسازان دیگری مانند شرکت جنرال موتورز (GM.N) و فولکس واگن نیز به منظور تقویت زنجیره تامین خود و افزایش تولید خودروهای الکتریکی، سرمایهگذاری مشترک و قراردادهای دیگری با شرکتهای معدنی به امضا رساندند.
افزایش فعالیتهای اخیر توسط تولیدکنندگان تجهیزات اصلی برای تامین منابع فلزاتی مانند لیتیوم و مس، بعید است که برای افزایش عرضه به سطوح مورد نیاز برای گذار به انرژیهای تجدیدپذیر کافی باشد. در واقع رسیدن به نقطه عطف افزایش ظرفیت تولید و استخراج شرکتهای معدنی با میزان مد نظر هنوز فاصله زیادی دارد.
به همین دلیل شرکتهای معدنی برای اینکه تولیدکنندگان تجهیزات اصلی متعهد به سرمایهگذاری در آنها شوند، باید به دنبال روشهای کاملا جدید برای انجام معاملات خود باشند. در واقع استفاده از روشهای سنتی جستوجو برای یک منبع ذخایر معدنی و سپس استخراج آن و بهکار بردن روش فروش سهام و دارایی شرکتها و تامین مالی از طریق انتشار اوراق بدهی، کاری سخت و زمانبر است و شاید دیگر جوابگو نباشد.
در عین حال تولیدکنندگان تجهیزات اصلی باید در مراحل اولیه از شرکتهای معدنی کوچکتر حمایت کنند و ریسک بیشتری را در سرمایهگذاریهای خود بپذیرند.
انتهای پیام//