یک تولیدکننده شمش مس گفت: با وجود اینکه تولیدکنندگان در راستای اعتلای صنعت کشور قدم برمیدارند، متاسفانه از حمایتهای دولت و مسئولان برخوردار نیستند و اقدامات برخی از سازمانهای دولتی متولی، موانع مسیر تولید را بیش از پیش افزایش داده است؛ همین مسئله باعث شده تا صنعتگران به تنهایی قادر به رفع مشکلات خود نباشند.
ناصر غفاری در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین» بیان کرد: در حال حاضر این مجموعه به دلیل عدم وجود لولهکشی گاز، حدود یک سال است که فعالیت تولیدی ندارد. این در حالی است که هزینه لولهکشی گاز را پرداخت کردهایم اما پیمانکار پروژه، به دفعات زمان شروع آن را به تعویق انداخته است؛ متاسفانه نهادهای دولتی متولی هم پیگیر امور نبوده و به دنبال شناسایی علل تعطیلی کارگاهها نیستند. در این شرایط برای رفع مشکلات خود به شرکت گاز استان مراجعه کردیم؛ پس از پیگیریهای فراوان با این پاسخ روبهرو شدیم که به دلیل حجم بالای کار پیمانکار، شروع پروژه به تعویق افتاده است. در گذشته از مازوت به عنوان سوخت استفاده میکردیم اما برای تامین آن هم با مشکلات زیادی مواجه بودیم زیرا میزان سهمیهای که از سوی شرکت نفت به ما اختصاص داده میشد، پاسخگوی نیاز مجموعه نبود؛ متاسفانه عدم تامین سوخت کافی باعث میشد تا امکان فعالیت در کل روزهای ماه را نداشته باشیم و مجموعه فقط ۱۵ روز در ماه فعال باشد. کارشناسان سازمان تامین اجتماعی با تصور اینکه کارگاه غیرفعال است، جریمههای سنگینی برای ما در نظر میگرفتند. برای رفع برخی از ابهامات به سازمان تامین اجتماعی مراجعه کرده و چالش تامین سوخت کافی را برای کارشناسان این سازمان تشریح کردیم اما مورد قبول واقع نشد؛ به همین دلیل علاوه بر پرداخت کامل حق بیمه کارکنان، ملزم به پرداخت جریمههای صادر شده نیز شدیم و متاسفانه شرکت نفت نیز برای حل این مشکل، هیچگونه همکاری با ما نکرد. مجددا تاکید میکنم که دولت هیچ حمایتی از تولیدکنندگان نکرده و گامی برای رفع چالشهای صنایع بر نمیدارد؛ همچنین سازمانهای دولتی به کارگاههای کوچکمقیاس اهمیتی نداده و تعطیلی آنها مسئله مهمی به شمار نمیرود. در حالی که صنعتگران برای احداث و راهاندازی این کارگاهها زحمات زیادی کشیدهاند و با وجود قابلیتهای فراوان، مورد توجه قرار نمیگیرند؛ از سوی دیگر بروکراسیهای اداری طولانی و پیچیده، یکی از موانع بزرگی است که تولیدکنندگان را نسبت به ادامه مسیر دلسرد و یا منصرف میکند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا این کارگاه ریختهگری به دلیل استفاده از سوخت مازوت با چالشهای زیستمحیطی روبهرو بوده است، گفت: تمام نکات ایمنی در این کارگاه رعایت میشد و از بگ فیلترهایی که توان بالایی داشتند در خطوط تولید استفاده میکردیم؛ ضمن اینکه مجموعه در منطقه زرین آباد استان زنجان و دور از منطقه مسکونی واقع شده بود. به همین دلیل در این زمینه با مشکلی مواجه نبودیم و معضل اصلی ما تامین سوخت کافی برای فعالیت در کل روزهای ماه بود.
یک تنه بار مشکلات را به دوش میکشیم!
این تولیدکننده شمش مس با اشاره به سایر مشکلات تولیدکنندگان، بیان کرد: ما علاوه بر کارگاه ریختهگری شمش، کارگاه دیگری در زمینه ماسه شویی نیز در اختیار داریم اما در این مجموعه هم با موانع زیادی مواجه هستیم. با توجه به اینکه این کارگاه در نزدیکی معادن سنگآهن واقع شده و دستگاه خردکن ما علاوه بر خردایش سنگ ماسه، امکان خردایش سنگآهن را دارد، برای همکاری با معادن برای اخذ مجوز اقدام کردیم اما در نهایت موفق نشدیم. این در حالی است که بهرهبرداران معادن به دلیل مسافت کوتاه و هزینههای پایین حملونقل مواد معدنی، تمایل زیادی برای همکاری با ما دارند؛ ضمن اینکه قیمت دستگاههای خردکن بسیار بالا بوده و خرید آنها برای معدنداران در اولویت قرار ندارد. سازمانهای مربوطه به ما اعلام کردند که تنها در صورت تملک یک معدن و یا ارائه معرفینامه از سوی بهرهبردار معدنی که امکان تامین خوراک این واحد تا ۱۰ سال آینده را داشته باشد، مجوز صادر خواهد شد. در حالی که قصد داشتیم سنگآهن را به صورت دستمزدی خرد کنیم و برای اینکه ادعایی در خصوص تامین پایدار خوراک اولیه نداشته باشیم، حاضر به ارائه سند رسمی به سازمانهای دولتی و معدنداران جهت تایید این موضوع بودیم؛ متاسفانه این کار هم باعث نشد تا معدنداران ترغیب به ارائه معرفینامه شوند و سازمانهای دولتی نیز از صدور مجوز امتناع میکردند. لازم به ذکر است که هدف ما از انجام این کار، رفع مشکلات معادن و اشتغالزایی برای افراد بیشتری بود و در صورت عدم تامین کافی سنگآهن، با مشکلی مواجه نمیشدیم زیرا امکان خردایش ماسه فراهم بود.
چارهای نداشتیم
غفاری با بیان اینکه مواد اولیه این کارگاه ریختهگری، قراضه و کنسانتره مس است، ابراز کرد: یکی از معضلات تولیدکنندگان شمش مس، تامین مواد اولیه به مقدار کافی و با قیمت مناسب است؛ به همین دلیل ما در زمان فعالیت مجموعه برای تامین قراضه و کنسانتره مورد نیاز خود، با تامینکنندگان توافق میکردیم و آنها با شرکت در مزایدهها، مواد اولیه را از منابع مختلف خریداری میکردند. در نتیجه چالشی در خصوص تامین قراضه نداشتیم اما قیمت و هزینه حملونقل مواد اولیه از سایر استانها به زنجان بسیار بالا بود. علاوه بر چالش تامین مواد اولیه، حاشیه سود این صنعت نیز بسیار پایین بود زیرا قراضههای خریداری شده با فلزات دیگری همراه بودند و ما به ناچار برای افزایش راندمان تولید، قراضههای متفاوتی مانند قطعات ریختهگری، سیم و کابل مسی و… را با یکدیگر ترکیب میکردیم. متاسفانه باید اذعان کنم که برخلاف تقاضای بالای مشتریان در بازار مصرف، هزینههای تولید با میزان درآمد مجموعه تقریبا برابر بود و ما به سختی به فعالیت خود ادامه میدادیم.
وی در رابطه با معضل کمبود نیروی انسانی، تصریح کرد: در حال حاضر بسیاری از صنعتگران و بهرهبرداران معادن با مشکل کمبود نیروی انسانی و عدم تمایل آنها برای کار در واحدهای صنعتی و معدنی دست به گریبان هستند؛ سختی کار بالا و عدم وجود امکانات رفاهی و بهداشتی در معادن، از جمله دلایلی هستند که باعث به وجود آمدن این شرایط شدهاند. ما در این مجموعه سعی کردهایم با فراهم کردن امکانات لازم، رضایت نیروی کار خود را جلب کنیم؛ به همین دلیل مشکلی برای جذب نیروی انسانی نداشته و امکان بهکارگیری افراد تازهکار را بعد از اتمام دوره آموزشی در خطوط تولید داریم. لازم به ذکر است که ما به طور مستقیم برای هفت نفر و به طور غیرمستقیم برای ۱۸ نفر (رانندههای خودروهای سنگین که وظیفه حملونقل مواد معدنی را دارند) زمینه اشتغال را فراهم کردهایم. در پایان باید خاطرنشان کنم که دورنمای صنعت ریختهگری به دلیل عدم ثبات اقتصادی در کشور، در هالهای از ابهام قرار دارد زیرا فروشندگان مواد اولیه با نوسان نرخ ارز تمایلی به عرضه آن در بازار ندارند.
انتهای پیام//